آیین ژرمنی. آیین ژرمنی ( انگلیسی: Germanic religion ) یا پاگانیسم ژرمنی ( انگلیسی: Germanic paganism ) شامل اعمال مذهبی مختلف مردم ژرمن از عصر آهن تا مسیحیت در قرون وسطی بود. اعمال مذهبی یک عنصر اساسی از فرهنگ اولیه ژرمنی را نشان می دهد. هم از بقایای باستان شناسی و هم از منابع ادبی، می توان تعدادی از باورهای مشترک یا نزدیک به هم را در میان مردمان ژرمن تا قرون وسطی، زمانی که آخرین نواحی در اسکاندیناوی مسیحی شد، ردیابی کرد. این دین که ریشه در دین نیاهندواروپایی داشت، در طول دوره مهاجرت هندواروپایی ها، گسترش یافت و شاخه های مختلفی از آن در میان مردمان ژرمن شمالی، مردمان ژرمن اروپای قاره ای و آنگلوساکسون ها وجود آمد.
ژرمانیا اصطلاحی رومی برای اشاره به منطقه شرق رود راین و شمال دانوب و تا جزایر دریای بالتیک بود ( نام آن از ژولیوس سزار سرچشمه می گیرد که در رساله خود در مورد جنگ های گالی، از آن استفاده کرد ) . منطقه اصلی ژرمن ها، در اروپای باستان در دشت های شمال اروپا قرار داشت که عمدتاً شامل آلمان امروزی، هلند، دانمارک و شبه جزیره اسکاندیناوی می شود. با این حال، مرزهای ژرمنیا به وضوح مشخص نشده بود، زیرا جمعیت ژرمنی های زیادی در داخل مرزهای امپراتوری روم زندگی می کردند و نفوذ روم به «ژرمنیای آزاد» در آن سوی مرز لیمز رسیده بود. در اروپای مرکزی، فرهنگ سلتیک از قبل مسلط بود و آداب مذهبی اولیه ژرمنی ها تحت تأثیر سلت ها قرار داشت. بعدها، عناصر فرهنگ رومی با فرهنگ ژرمنی که از شواهد باستان شناسی از خدایان رومی، مجسمه ها و استخراج طلا فهمیده می شود، مخلوط شد. مردم ژرمن هرگز واقعاً یک گروه یکنواخت با فرهنگ مشترک نبوده اند، اما برخی از سیستم های اعتقادی کلی در متون مربوط به قرون وسطی شناخته شده اند، که ممکن است نتیجه ادغام عقاید مختلف در سراسر قبایل ژرمنی در سراسر اروپای مرکزی باشد. در میان مردم ژرمن شرقی، رگه هایی از بت پرستی گوتیک را می توان از آثار و شواهد اندک یافته شده تشخیص داد. به گفته مورخ جان ثور اوینگ، به عنوان یک دین، نسخه ژرمنی متشکل از «پرستندگان فردی، سنت های خانوادگی و فرقه های منطقه ای در یک چارچوب کاملاً سازگار» بود.
یکی از قدیمی ترین منابع مکتوب در مورد دین ژرمنی، اثری از ژولیوس سزار است، جایی که او آداب و رسوم بسیار پیچیده سلتی را با سنت های بسیار «ابتدایی» آلمانی مقایسه می کند: شیوه زندگی آلمانی ها بسیار متفاوت است. آنها هیچ کشیشی برای ریاست بر امور مربوط به خداوند ندارند و اشتیاق زیادی برای قربانی کردن ندارند. آنها فقط آن پدیده هایی را خدا می دانند که می توانند درک کنند و با قدرت آنها آشکارا به آنها کمک می شود، خورشید، آتش و ماه. دیگران را حتی بر اساس شنیده ها نمی شناسند. تمام زندگی آنها صرف شکار و تعقیب نظامی می شود. توصیفات سزار از مذهب قبایل ژرمنی با آنچه که منابع دیگر نشان می دهند بسیار متفاوت است و بنابراین توسط محققان دینی مدرن ارزش بالایی به آن داده نمی شود. به طور کلی، او آلمانیا را به عنوان سرزمین عجایب وحشیانه توصیف می کند که بسیار متفاوت از ایتالیایی است که از آن آمده است؛ بنابراین بسیاری از ویژگی هایی که او به آن جمعیت نسبت می دهد با رومی ها در تضاد است. با این حال، یکی از جزئیات جالب، شناسایی مهم ترین خدای گال ها است که همان مرکوری رومی است. او همچنین به دیگر خدایان رومی که در باورهای آلمانی یافت می شوند اشاره می کند. در میان خدایان، مرکوری مهم ترین فرقه را دارد. تصاویر مقدس او بسیار متداول است. گال ها او را مخترع هر هنر و مهارت، راهنمای جاده ها و سفرها می نامند و معتقدند که او بیشترین قدرت را برای تجارت و سودجویی دارد. پس از او، آنها به آپولو، مارس و مشتری احترام می گذارند. این افراد فکر می کنند و معتقدند که آپولو بیماری را از بین می برد و مشتری بر خدایان آسمانی حکومت می کند و مریخ بر جنگ حاکم است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفژرمانیا اصطلاحی رومی برای اشاره به منطقه شرق رود راین و شمال دانوب و تا جزایر دریای بالتیک بود ( نام آن از ژولیوس سزار سرچشمه می گیرد که در رساله خود در مورد جنگ های گالی، از آن استفاده کرد ) . منطقه اصلی ژرمن ها، در اروپای باستان در دشت های شمال اروپا قرار داشت که عمدتاً شامل آلمان امروزی، هلند، دانمارک و شبه جزیره اسکاندیناوی می شود. با این حال، مرزهای ژرمنیا به وضوح مشخص نشده بود، زیرا جمعیت ژرمنی های زیادی در داخل مرزهای امپراتوری روم زندگی می کردند و نفوذ روم به «ژرمنیای آزاد» در آن سوی مرز لیمز رسیده بود. در اروپای مرکزی، فرهنگ سلتیک از قبل مسلط بود و آداب مذهبی اولیه ژرمنی ها تحت تأثیر سلت ها قرار داشت. بعدها، عناصر فرهنگ رومی با فرهنگ ژرمنی که از شواهد باستان شناسی از خدایان رومی، مجسمه ها و استخراج طلا فهمیده می شود، مخلوط شد. مردم ژرمن هرگز واقعاً یک گروه یکنواخت با فرهنگ مشترک نبوده اند، اما برخی از سیستم های اعتقادی کلی در متون مربوط به قرون وسطی شناخته شده اند، که ممکن است نتیجه ادغام عقاید مختلف در سراسر قبایل ژرمنی در سراسر اروپای مرکزی باشد. در میان مردم ژرمن شرقی، رگه هایی از بت پرستی گوتیک را می توان از آثار و شواهد اندک یافته شده تشخیص داد. به گفته مورخ جان ثور اوینگ، به عنوان یک دین، نسخه ژرمنی متشکل از «پرستندگان فردی، سنت های خانوادگی و فرقه های منطقه ای در یک چارچوب کاملاً سازگار» بود.
یکی از قدیمی ترین منابع مکتوب در مورد دین ژرمنی، اثری از ژولیوس سزار است، جایی که او آداب و رسوم بسیار پیچیده سلتی را با سنت های بسیار «ابتدایی» آلمانی مقایسه می کند: شیوه زندگی آلمانی ها بسیار متفاوت است. آنها هیچ کشیشی برای ریاست بر امور مربوط به خداوند ندارند و اشتیاق زیادی برای قربانی کردن ندارند. آنها فقط آن پدیده هایی را خدا می دانند که می توانند درک کنند و با قدرت آنها آشکارا به آنها کمک می شود، خورشید، آتش و ماه. دیگران را حتی بر اساس شنیده ها نمی شناسند. تمام زندگی آنها صرف شکار و تعقیب نظامی می شود. توصیفات سزار از مذهب قبایل ژرمنی با آنچه که منابع دیگر نشان می دهند بسیار متفاوت است و بنابراین توسط محققان دینی مدرن ارزش بالایی به آن داده نمی شود. به طور کلی، او آلمانیا را به عنوان سرزمین عجایب وحشیانه توصیف می کند که بسیار متفاوت از ایتالیایی است که از آن آمده است؛ بنابراین بسیاری از ویژگی هایی که او به آن جمعیت نسبت می دهد با رومی ها در تضاد است. با این حال، یکی از جزئیات جالب، شناسایی مهم ترین خدای گال ها است که همان مرکوری رومی است. او همچنین به دیگر خدایان رومی که در باورهای آلمانی یافت می شوند اشاره می کند. در میان خدایان، مرکوری مهم ترین فرقه را دارد. تصاویر مقدس او بسیار متداول است. گال ها او را مخترع هر هنر و مهارت، راهنمای جاده ها و سفرها می نامند و معتقدند که او بیشترین قدرت را برای تجارت و سودجویی دارد. پس از او، آنها به آپولو، مارس و مشتری احترام می گذارند. این افراد فکر می کنند و معتقدند که آپولو بیماری را از بین می برد و مشتری بر خدایان آسمانی حکومت می کند و مریخ بر جنگ حاکم است.
wiki: آیین ژرمنی