♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_implant به معنای جاگذاشتن یا کاشتنِ یک افزارِ مصنوعی در بدنِ یک فرد، بویژه از طریقِ جراحی
ا↙️
#آکاریدن ( ākāridan ) 👈 آ ( پیشوندِ فعل ) کال ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ kar به معنای بذر پاشیدن، تخم کاشتن ) - - یدن ( نشانه ی مصدر )
... [مشاهده متن کامل]
🔺 نکته:
ستاکِ حالِ آکاریدن می شود: آکارین . ( بسنجید با: چیدن —� چین . )
▪️مثال:
۱ - نام و نشانیِ مالکِ سگ را روی ریزتراشه ذخیره کردند و آن را در بدنِ سگ آکاریدند ( از طریقِ جراحی جاگذاری کردند. )
۲ - پس از بیهوشی، یک دریچه ی سه لتیِ خوکی در قلبِ بیمار می آکارینَند ( از طریقِ جراحی جاگذاری می کنند. )
🔺توجه:
🔹 #implant وسیله ای که در بدن جاگذاری می کنند.
🔹 #آکارین
یا: #کاشتینه ( فرهنگستان )
▪️مثال:
۱ - یک آکارینِ ( کاشتینه ی ) ضدِ بارداری زیرِ پوست بازوهایش کار گذاشتند که تا پنج سال از بارداری پیش گیری می کرد.
۲ - دکتر گفت که امکان ندارد بی آنکه برشی بر روی پوست ایجاد کنیم یک آکارین ( کاشتینه ) را در بدنِ شما جاگذاری کنیم.
🔸 #implantation
🔸 #آکارینش
یا: #لانه گزینی ( دانش واژه ی زنان شناسی یا زن پزشکی = gynecology )
▪️مثال:
۱ - آکارینشِ ( جاگذاریِ ) قلبِ مصنوعی برای بیمار هشت ساعتِ تمام زمان برد.
۲ - نجاتِ جانِ او فقط از راهِ آکارینشِ ( جاگذاریِ ) یک لوله ی پلاستیکی از مغز به روده ی او امکان پذیر بود.
🔹 #implanter
🔹 #آکارین گر
🔸 #implanted
🔸 #آکاریده
یا: #آکارده
🔹 #implantable وسیله ی قابلِ جاگذاری در بدن
🔹 #آکاریدنی
یا: #آکاردنی ( آکارْدنى )
یا: #آکارین شوا ( آکارین شَوا )
▪️مثال:
او رفت تا یک لرزه زُدای آکارْدَنیِ ( فیبریلاتورِ قابلِ جاگذاری ) قلب برای پدرش بخرد تا فردا عمل اش کنند.
🔸 #to_reimplant دوباره جاگذاری کردنِ یک وسیله ی مصنوعی در بدن
🔸 #بازآکاریدن
یا: #واکاریدن
▪️مثال:
پس از مشاهده ی لَنگِشِ بیمار مجبور شدند میله ی پلاتینی را در پایش واکارَند ( دوباره جاگذاری کنند. )
🔹 #reimplantation
🔹 #بازآکارینش
یا: #واکارینش
🔸 #preimplantation دانش واژه ی جانورپزشکی
🔸 #پیش آکارین
یا: #پیش آکارینش
🔹 #implantology شاخه ای از دانشِ دندانپزشکی که درباره ی آکارین ها یا ایمپلنت های دندان بحث می کند
🔹 #آکارین شناسی
🔸 هم ریشه های دیگرِ #آکاریدن ، #آکارینش و #پیش آکارین در زبان های ایرانی:
اوستایی 👈 بذرافشاندن ، تخم کاشتن ➖ - karš
فارسی میانه 👈 کشتن، بذر پاشیدن - kār
سغدی 👈 بذر افشاندن ➖ - kyr
سکایی 👈 بذر افشاندن ➖ - ker
خوارزمی 👈 بذر پاشیدن ➖ - k'r�
پشتو 👈 کاشتن ➖ karəl
یدغه 👈 کاشتن ➖ - kār
آسی 👈 پاشیدن، افشاندن ➖ kalyn
مازنی 👈 می ریزد. ➖ k�lne
بلوچی 👈 کشتن ➖ kiš
سانسکریت 👈 افشاندن، پراکندن ➖ kir�ti
یونانی 👈 با پا کندن ➖ σκάλλω
ایرلندی کهن 👈 پراکندن ➖ scailid
پورواهندواروپایی 👈 پاشیدن، افشاندن ➖ - kwerH
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی