ایما
/~imA/
مترادف ایما: استعاره، اشاره، تعریض، رمز، کنایه، گوشه
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: ماه من، زیبارو، ( آی= ماه، ما= مخفف ماه )، ماهرو، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه + ما = مخفف ماه )، مجازا عزیز من، زیبا رو بانوی زیبا دختر خوش چهره
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم دختر، اسم ترکی، اسم فارسی، اسم کهکشانی
اسم: ایما (دختر) (عربی) (تلفظ: imā) (فارسی: ايما) (انگلیسی: ima)
معنی: اشاره، گوشه، کنایه، رمز، چیزی را با حرکتِ دست یا چشم و ابرو نشان دادن، بیان موضوعی به طور رمز یا خلاصه
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم دختر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
ایما. ( ع مص ) ایماء. ( از فرهنگ فارسی معین ). مأخوذ از تازی اشاره و نشان دادن به انگشت و جز آن. ( ناظم الاطباء ). اشاره. ( فرهنگ فارسی معین ) :
نهاده جهان و فلک چشم و گوش
بایما و فرمان خسرو ملک.
مسعودسعد.
غیر نطق و غیر ایما و سجل صد هزاران ترجمان خیزد ز دل.
مولوی.
- ایما کردن ؛ ایما و اشاره کردن نشان دادن با دست و سر و جزآن و به رمز بیان کردن. ( ناظم الاطباء ) : دریابد اگر بدل کنی فکرت
بشتابد اگر کنی به چشم ایما.
مسعودسعد.
و رجوع به ایماء شود.ایما. [ اَی ْ ی َ ]( ع ص ) کلمه ایست دال بر معنی کمال و همیشه صفت نکره واقع میشود. مانند: مررت برجل ایما رجل ؛ یعنی گذشتم بر مردی که کامل بود در صفات مردی. ( ناظم الاطباء ).
ایما. ( ضمیر ) ضمیر اشاره به جمع متکلم معالغیر ضمیر شخصی منفصل. ( فرهنگ فارسی معین ) : اکنون ایشان را و ما را جان همی کند یا نه ایما ماند و نه ایشان. ( تاریخ سیستان ).، ایم ا. [ اَ مُل ْ لاه ] ( ع سوگند ) قسم بخدا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کلمه قسم. یعنی سوگند بخدا. ( ناظم الاطباء ). لغتی است از ایمن اﷲ که قسم است و درآن لغات است : اَیم ُ اﷲ. ایم ُ اﷲ و اَیمَن ُ اﷲ یا اَیمِن ُ اﷲ. ( از اقرب الموارد ). رجوع به ایمن اﷲ شود.
فرهنگ فارسی
ضمیر اشاره بجمع متکلم مع الغیر شخصی منفصل .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. به رمز و مجاز سخن گفتن.
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه اسلامی
دانشنامه عمومی
آیما. آیما ( به لاتین: Ayma ) یک منطقهٔ مسکونی در بنگلادش است که در ناحیه چاندپور واقع شده است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: آیما
مترادف ها
اشاره، تذکر، سخن رهنما، ایما، چیز خیلی جزئی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
آیما : āymā آیما اسم دختر ( ترکی , فارسی ) .
آیما به معنای : ماه من، عزیز من ، ماهرو ، زیبارو .
آیما به معنای : ماه من، عزیز من ، ماهرو ، زیبارو .
ایما = به پارسی ما باشد
اکنون ایشان را و ما را جان همی کند تا نه ایما ماند و نه ایشان ( تاریخ سیستان )
گفت نچنین، ببرید آیتهای ایما، ایما و اَشما نیوشیدارن هند.
ترجمه قران
کردن توا آن کردی و تو از ناسپاسی کُناران هی.
... [مشاهده متن کامل]
همان
از هیل ایما را تا کنیم نیکی، ایما یقین شداران هیم.
همان
اکنون ایشان را و ما را جان همی کند تا نه ایما ماند و نه ایشان ( تاریخ سیستان )
گفت نچنین، ببرید آیتهای ایما، ایما و اَشما نیوشیدارن هند.
ترجمه قران
کردن توا آن کردی و تو از ناسپاسی کُناران هی.
... [مشاهده متن کامل]
همان
از هیل ایما را تا کنیم نیکی، ایما یقین شداران هیم.
همان
من اسم خودم ایما است و معنی اسم ایما میشه مانند ماه 🌙
ای به معنی مانند و ما به معنی ماه که اگر گناه هم قرار بگیرند میشوند مانند ماه
ای به معنی مانند و ما به معنی ماه که اگر گناه هم قرار بگیرند میشوند مانند ماه
ایماییدن = ایما و اشاره کردن.
آیماIma به معنی ماه من، زیبارو و خوش چهره ریشه ترکی
آیما یعنی ماه من، دختر زیبا رو. اسم دختر اولم آیه به امید خدا اسم دختر دومم که یک ماه دیگه بدنیا میاد آیما🌹
من اسمم اناشید معنی خورشید اسم دختر خالم هم ایما یعننی ماه
معنی:ماه من
اسم پسر مشابه:آیهان😍
اسم دختر منم آیما هستش. به امید خدا اسم پسرم رو آیهان میزارم.
اسم پسر مشابه:آیهان😍
اسم دختر منم آیما هستش. به امید خدا اسم پسرم رو آیهان میزارم.
ماه زیبا
آیلین :پاره آیی از ماه
مثل خورشید
استعاره، اشاره، تعریض، رمز، کنایه، گوشه
آیما ینی رخ زیبا . . . .
ایما ینی اشاره. . . .
🧸
ایما ینی اشاره. . . .
🧸
بمعنی من می آیم
آیما تا ببینیم این دیارم
آیما تا ببینم خویش ویارم
آیما تا ببینیم این دیارم
آیما تا ببینم خویش ویارم
دختر زیبا رو
یعنی دختر زیبا رو
اشاره کردن ، اشاره 🧙🏻♀️🧙🏻♀️
ایما:
این است ، اینها می باشد.
اشاره، رمز،
این است ، اینها می باشد.
اشاره، رمز،
پیشنهادم اگه میخواین بهم بیان ی اسم پسرونه ک ب آیما بیاد آیمان ( آی مان )
نشانه یا نمارش و پرخیدن زیبنده ترین برابرها میباشد
اسم دختر زیباروی منم آیما هستش، و این اسمو با دقت خاص و علاقه انتخاب کردم و خیلی دوست دارم
مهگل
در زبان لری بختیاری به معنی
این ما. ماها. ما
Ima
ایما رهیدم به در::ماها رفتم
بیرون از خانه
این ما. ماها. ما
ایما رهیدم به در::ماها رفتم
بیرون از خانه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)