آگور. آگور یا آئوگور ( انگلیسی: Augur ) یک کاهن و یک مقام رسمی در
دین رومی و عضو
کولگیوم بود که وظیفه اش مشاهده و تفسیر نشانه های تأیید شدن یا تأیید نشدنِ درخواستی، توسط خدایان در رابطه با هر اقدام پیشنهادی بود. نقش اصلی او عمل کردن به
شگون و تفسیر اراده
خدایان رومی با مورد توجه قرار دادن وقایعی بود.
آگورها در ابتدا آئوسپیکس ( auspices ) نامیده می شدند، اما در حالی که آئوسپیکس از بین رفت و با آگور جایگزین شد، «آئوسپیکیوم» ( auspicium ) به عنوان اصطلاح مشاهده علائم حفظ شد. تاریخ اولیه کالج مبهم است. نهاد آن را به
رومولوس یا
نوما پومپیلیوس نسبت داده اند. احتمالاً در اصل از سه عضو تشکیل شده بود که خود پادشاه یکی از آنها بود. این تعداد توسط
تارکیوئینیوس پریسکوس دو برابر شد، اما در سال ۳۰۰ قبل از میلاد، تنها چهار عضو داشت که، به گفته تیتوس لیویوس، دو مکان آن خالی بود.
قانون اوگلنیا در همان سال تعداد را به ۹ افزایش داد و پنج
پلبی به چهار عضو
پاتریسیون اضافه شد. در زمان
سولا این تعداد ۱۵ نفر بود که توسط
ژولیوس سزار به ۱۶ افزایش یافت. این تعداد در دوران امپراتوری ادامه داشت و خود دین رومی مطمئناً تا اواخر قرن چهارم پس از میلاد وجود داشت. منصب فال، که فقط به افراد دارای شایستگی اعطا می شد و به دلیل اهمیت سیاسی آن بسیار مورد توجه بود، مادام العمر برگزار شد. جای خالی در ابتدا با مشارکت پر می شد، اما طبق قانون
دومیتیان ( ۱۰۴ قبل از میلاد ) ، انتخاب توسط قبایل انجام می شد. علائم رسمی آگور، عصایی بدون گره و خمیده در بالا، و ترابه آ، نوعی
توگا با نوارهای قرمز روشن و حاشیه با رنگ
ارغوانی امپراتوری بود. [ ۱]
نشانه های اراده خدایان دو گونه بود، یا در پاسخ به «درخواست» ( auspicia impetrativa ) یا «اتفاقی» ( auspicia oblativa ) . چنین علائمی شامل
آذرخش و تندر، رفتار پرندگان ( جهت پرواز، صدا و آواز خواندن، عادات غذایی آنها ) ، سایر رفتار حیوانات و تقریباً هر پدیده غیرعادی دیگری بود. از دیگر ابزارهای کشف اراده خدایان، انداختن قرعه، پیشگویی های سیبیلی، و معمولاً بررسی احشاء حیواناتی بود که برای قربانی کشته می شدند. هر چیز غیرعادی که در آنجا یافت می شد، مورد توجه فال بین ها قرار می گرفت، اما معمولاً
هاروسپکس اتروسک برای گرفتن فال از روی احشا به کار می رفت. از اگورها برای انتخاب قضات، ورود آنها به یک دفتر، برگزاری مجمع عمومی برای تصویب احکام، و اعزام ارتش برای جنگ مشورت می شد. [ ۱]