اولیات
لغت نامه دهخدا
اولیات. [ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ اولی. ( منتهی الارب ). رجوع به اولی شود.
فرهنگ فارسی
جمع اولیه . قضایایی که مجرد تصور طرفین آنها کافی است برای جزم عقل به ثبوت نسبت یا سلب آن .
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اوّلیات یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای قضایای مورد تصدیق عقل بدون نیاز به چیزی غیر از تصور اجزای قضیه است.
اولیات از اقسام قضایای یقینی بدیهی و عبارت است از: قضایایی که بالذات مورد تصدیق و یقین عقل قرار می گیرند و انسان در حکم کردن به آنها به هیچ چیز دیگری غیر از تصور موضوع و محمول و نسبت بین آنها نیاز ندارد و آدمی در توجه به آن چنین می پندارد که پیوسته عالِم به آنها بوده است. در این نوع قضایا همین که ذهن؛ موضوع، محمول و نسبت حکمیه را تصور کند، یقین به نسبت حکمیه و ثبوت محمول برای موضوع پیدا می کند؛ یعنی سبب یقین در آنها نفس اجزای قضیه است و موضوع، لذاته اقتضای ثبوت یا انتفای محمول می کند؛ مانند قضیه «هر کلی از جزء خود بزرگ تر است» که قضیه ای عقلی و اوّلی است و مستفاد از حس و استقرا یا چیز دیگر نیست. به بیان دیگر، اوّلیات، قضایایی کلی اند که خود به خود روشن و معلوم اند و به اثبات احتیاج ندارند، بلکه تصور موضوع، محمول و نسبت برای جزم به حکم کافی است و به هر انسان سلیم الفطره ای عرضه شوند، بی چون و چرا آنها را می پذیرد؛ مانند: هر کل از جزء خود بزرگ تر و اجتماع نقیضین محال است، که با تعقل موضوع، محمول و نسبت، جزم به حکم تحقق می یابد. این گونه قضایا را در اصطلاح، «اولیات» خوانند.
تصور و تصدیق بدیهی
به عقیده حکما ذهن بشر طوری آفریده شده است که خود به خود بعضی مفاهیم، اعم از تصوری و تصدیقی را در می یابد؛ تصور بدیهی مانند: تصور هستی و مانند آن، و تصدیق بدیهی مانند: اعتقاد ما به اینکه ارتفاع و اجتماع نقیضین محال است. این گونه مفاهیم تصوری و تصدیقی به عقیده آنان، نخستین مبادی علم و ادراک اند و تا ذهن، این گونه معانی را نپذیرد قادر به دریافت علوم اکتسابی نخواهد بود.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: (۱) صدر، محمدباقر، الاسس المنطقیة للاستقراء.(۲) قوام صفری، مهدی، ترجمه برهان شفا.
...
اولیات از اقسام قضایای یقینی بدیهی و عبارت است از: قضایایی که بالذات مورد تصدیق و یقین عقل قرار می گیرند و انسان در حکم کردن به آنها به هیچ چیز دیگری غیر از تصور موضوع و محمول و نسبت بین آنها نیاز ندارد و آدمی در توجه به آن چنین می پندارد که پیوسته عالِم به آنها بوده است. در این نوع قضایا همین که ذهن؛ موضوع، محمول و نسبت حکمیه را تصور کند، یقین به نسبت حکمیه و ثبوت محمول برای موضوع پیدا می کند؛ یعنی سبب یقین در آنها نفس اجزای قضیه است و موضوع، لذاته اقتضای ثبوت یا انتفای محمول می کند؛ مانند قضیه «هر کلی از جزء خود بزرگ تر است» که قضیه ای عقلی و اوّلی است و مستفاد از حس و استقرا یا چیز دیگر نیست. به بیان دیگر، اوّلیات، قضایایی کلی اند که خود به خود روشن و معلوم اند و به اثبات احتیاج ندارند، بلکه تصور موضوع، محمول و نسبت برای جزم به حکم کافی است و به هر انسان سلیم الفطره ای عرضه شوند، بی چون و چرا آنها را می پذیرد؛ مانند: هر کل از جزء خود بزرگ تر و اجتماع نقیضین محال است، که با تعقل موضوع، محمول و نسبت، جزم به حکم تحقق می یابد. این گونه قضایا را در اصطلاح، «اولیات» خوانند.
تصور و تصدیق بدیهی
به عقیده حکما ذهن بشر طوری آفریده شده است که خود به خود بعضی مفاهیم، اعم از تصوری و تصدیقی را در می یابد؛ تصور بدیهی مانند: تصور هستی و مانند آن، و تصدیق بدیهی مانند: اعتقاد ما به اینکه ارتفاع و اجتماع نقیضین محال است. این گونه مفاهیم تصوری و تصدیقی به عقیده آنان، نخستین مبادی علم و ادراک اند و تا ذهن، این گونه معانی را نپذیرد قادر به دریافت علوم اکتسابی نخواهد بود.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: (۱) صدر، محمدباقر، الاسس المنطقیة للاستقراء.(۲) قوام صفری، مهدی، ترجمه برهان شفا.
...
wikifeqh: اوّلیات
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید