اوجار

لغت نامه دهخدا

اوجار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ وَجرَة. || ج ِ وَجَرَة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به وجرة شود.

اوجار. [ اَ ] ( ترکی ، اِ ) بازار. ( شرفنامه منیری ).

اوجار. [ ] ( اِ ) چوب گاوآهن. ( یادداشت مؤلف ).

گویش مازنی

/oo jaar/ آنجاها
/ow jaar/ حیاط خلوت

واژه نامه بختیاریکا

( اَوجار ) ابزار. مثلاً آن اوجار یعنی آهن ابزار

دانشنامه عمومی

اوجار ( به لاتین: Ucar ) شهری در شهرستان اوجار کشور جمهوری آذربایجان است. جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۹۸۹ میلادی، ۱۴٫۲۷۳ نفر و بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی، ۱۵٫۸۰۰ بوده است. [ ۱] [ ۲]
عکس اوجارعکس اوجارعکس اوجارعکس اوجارعکس اوجارعکس اوجار
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

اوجار در زبان پارسی باستان یا همان زبان لکی که زمانی زبان رسمی بین المللی هند ، و پاکستان ، ایران و آسیای میانه ، . . . . همان کلمه ajar در زبان انگلیسی است در زبان لکی یعنی کسی که کنکاش ( کن کاش ) کم
...
[مشاهده متن کامل]
دارد یا محل رجوع نیست یا امید بهش کم است و مثلاً در خونه اش، در امید ، در استمداد او سخت و سست است ، در زبان انگلیسی ajar که با همان لفظ و لهجه در زبان لکی بکار میرود یعنی در نیمه باز و فعلی که نصف و نیمه امیدی بهش هست و نیست ولی چاره و تصمیم آخر در کاربرد مفهومی این واژه و بخش نرم افزار ی آن ، همین است که در انگلیسی هم بکار میرود البته کاربرد مفهومی آن در انگلیسی بُرد کمی دارد ولی در لکی خیلی برد بیشتر و عریض تری دارد .

بپرس