اهنگران

/~AhangarAn/

لغت نامه دهخدا

( آهنگران ) آهنگران. [ هََ گ َ ] ( اِخ )نام محلی کنار راه همدان و کرمانشاهان میان هاشم آباد و سمنگان بالا، در 515500 گزی طهران. || نام کوهی نزدیک حد غربی ایران ، و خط سرحدی ایران و عراق بفاصله یک فرسنگ و نیم در امتداد آن کوه است.

فرهنگ فارسی

( آهنگران ) کوهی است در مغرب ایران در مرز میان ایران و عراق .
نام محلی کنار راه همدان و کرمانشاهان

دانشنامه عمومی

آهنگران (بدره). آهنگران، روستایی در دهستان هندمینی بخش هندمینی شهرستان بدره در استان ایلام ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱۳۹ نفر ( ۳۳ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس آهنگران (بدره)

آهنگران (بغلان). اهن گاران ( به لاتین: Ahangaran ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت بغلان واقع شده است. [ ۱]
عکس آهنگران (بغلان)

آهنگران (شهر). آهنگران ( به ازبکی: Ohangaron/Оҳaнгарон ) شهری در ولایت تاشکند کشور ازبکستان است که در سرشماری سال ۲۰۱۶ میلادی، ۳۳٬۸۰۰ نفر جمعیت داشته است. [ ۱] [ ۲]
عکس آهنگران (شهر)عکس آهنگران (شهر)عکس آهنگران (شهر)عکس آهنگران (شهر)عکس آهنگران (شهر)عکس آهنگران (شهر)

آهنگران (نیشابور). آهنگران ( نیشابور ) ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است. از شمال به روستای هاشم آباد و شمس آباد از غرب به روستای ملکنده از جنوب به کال شور و از شرق به کویر روستای میرآباد ریوند در امتداد است فاصله این روستا تا نیشابور حدود ۱۲ کیلومتر است.
این روستا در دهستان ریوند قرار دارد و ، جمعیت آن ۲۴۹ نفر ( 90خانوار ) 150 نفر زن و 100 نفر مرد است
عکس آهنگران (نیشابور)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

آهنگران. رشته کوهی در ۱۰۳کیلومتری شمال شرقی بیرجند. طول آن حدود ۳۰ کیلومتر و ارتفاع بلندترین قلۀ آن، با نام سه پستان، ۲,۸۳۱ متر است.

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه ی آهنگر ان از ریشه ی از دو ریشه ی واژه ی آهنگر و آن فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

اهنگراناهنگراناهنگراناهنگراناهنگراناهنگران

بپرس