اهای

/~AhAy/

معنی انگلیسی:
hey, halloo, yoo-hoo, tallyho

لغت نامه دهخدا

( آهای ) آهای. ( صوت ) در تداول عامّه ، حرف ندا و گاه علامت تحذیر است.

فرهنگ فارسی

( آهای ) ۱ - حرف ندا آی : آهای حسن . ۲ - علامت تحذیر است مراقب باش . بر حذر باش .

فرهنگ معین

( آهای ) (شب جم . ) (عا. ) ۱ - حرف ندا، آی . ۲ - علامت تحذیراست :مراقب باش ، برحذر باش .

واژه نامه بختیاریکا

( آهای ) اِی؛ وای؛ وِی؛ هِی؛ پسوند ی ( اَی )

مترادف ها

holla! (صوت)
بارک الله، اهای، اهوی، یاالله

hallo! (صوت)
هی، هالو، اهای، اهوی، یاالله، ای، هالو گفتن

hey! (صوت)
هی، اهای، ای، وه، هلا، های

hoy! (صوت)
هی، اهای

halloo! (صوت)
هی، هالو، اهای، اهوی، یاالله، ای، هالو گفتن

ho! (صوت)
اهای، اهوی، ای، های، ها

lo! (صوت)
اهای، هان، اینک، بنگر، ببین

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس کتاب فرهنگ واژه های اوستا
واژه ی آهای از ریشه ی واژه ی آئی فارسی هست.
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

اهایاهایاهایاهایاهای
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
با "hey" در انگلیسی همریشه است. واژه "های" را نیز در پارسی داریم که برابر همین "آهای" است.
بدرود!
یادآوری از واژه هی!
هِی - در چکامه ها ( شعرها ) به گونه "هین" کاربرد دارد!
در اوستا: "hadha"
( ( این واژه بیشتر با زوهر بکار می رود: zaothrō - barāi: برای زوهر!
آنکه همواره به ستاینده زوهَر ( زور: نیرومند ) می
...
[مشاهده متن کامل]

بخشد و هدیه می دهد
زور یا زوهر: مایع یا آبی آمیخته با شیر هست که در هنگام یَزِشن بهره می گیرند به مانند آب مقدس مسیحیان در هنگام غسل تعمید! ) )
معنی: آهای ( ahoy! ) ، لفظی هنگام درود و سلام، ندای احوالپرسی، صدایی یا آوایی برای خوشامدگویی
( ( در انگلیسی شده hi >>> همون "هِی" پارسی است! ) ) -
مُدام، یکسر، پیوسته، همواره، همیشه، در حالِ. . . -
هشدار، زِنهار ( زینهار ) ، به گوش و به هوش باش، حواس جمع
.
بخشی از بند 19 آبان یشت:
dathat ahmāi tat avat āyaptem aredvī sūra anāhita "hadha" - zaothrō - barāi aredrāi yazemnāi
jaidhyantāi dāthrish āyaptem
معنی: اَردِوی سوره آناهیتا آن موهبت را به او عطا کرد، زیرا او "در حالِ" راز و نیاز ( عبادت ) ، هدیه دادن، قربانی کردن و التماس است که او، آن نعمت را به او عطا می کند!

منابع• https://abadis.ir/fatofa/هی/
الحذار
بترسید . بپرهیزید . حذر کنید : ( ( الحذارای غافلان زین وحشت آباد الحذار - الفراری عاقلان زین دیو مردم الفرار. ( جمال الدین عبدالرزاق )
اخطار نامحترامانه، صدازدن نامحترمانه