انیق

لغت نامه دهخدا

انیق. [ اَ ] ( ع ص ) خوب و عجیب. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). نیکو. حسن. معجب. چیز نیک بشگفت آورنده. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ): چون تاج مملکت و سریر سلطنت بر راء انیق و لقاء بهی ابوالحرث منصوربن نوح آراسته شد... ( ترجمه تاریخ یمینی ).
بود سرو در باغ و دارد بت من
همی بر سر سرو باغی انیقا.
منوچهری.

انیق. [ اَ ی ُ ] ( ع اِ ) ج ِ ناقه. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). شتران ماده.

فرهنگ فارسی

زیباوپسندیده، خوش آیند، خوب وعجیب، شگفت آور
( صفت ) ۱ - خوش آیند خوش . ۲ - شگفت آور شگفت انگیز .
خوب و عجیب . نیکو . حسن

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - خوش آیند.۲ - شگفت - آور.

فرهنگ عمید

۱. زیبا و پسندیده.
۲. شگفت آور.

دانشنامه عمومی

انیق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان نوجه مهر بخش سیه رود شهرستان جلفا واقع شده است. این روستا ۱۷۰ نفر جمعیت دارد. [ ۱]
عکس انیق

انیق (قوسار). انیق ( به لاتین: Əniq ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان قوسار واقع شده است. انیق ۲۲۴۲ نفر جمعیت دارد. [ ۱]
عکس انیق (قوسار)عکس انیق (قوسار)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس