انشعاب
/~enSe~Ab/
مترادف انشعاب: افتراق، پاشیدگی، پراکندگی، تفرقه، تقسیم، جدایی، شاخه، شعبه
برابر پارسی: چند شاخگی، شاخه شاخه شدن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - (مصدر ) پراکنده شدن شاخ شاخ شدن شعبه شعبه گردیدن شاخه شاخه شدن (درخت راه ). ۲ - ( اسم ) پراکندگی تشعب . جمع : انشعابات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (سیاسی ) جدا شدن گروهی از اعضای سازمان یا تشکیلات برای پیوستن به حزب دیگر یا تشکیل یک حزب جدید.
۳. (اسم ) بخش جداشده از شبکۀ اصلی برای رساندن خدمات به مصرف کننده.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
انشعاب (توسعه نرم افزار). در مهندسی نرم افزار یک پروژه انشعاب هنگامی شکل می گیرد که توسعه دهندگان، کد منبعِ نسخه ای از یک نرم افزار را برداشته و به طور مستقل شروع به توسعه جداگانه آن می کنند که منجر به ایجاد یک نرم افزار متمایز می شود.
ممکن است این تغییرات بدون اجازه توسط بخشی از تیم نرم افزار انجام شود ولی در نرم افزارهایی که پولی هستند، این امر با اجازه توسعه دهندگان آن انجام می گیرد. [ نیازمند منبع]
ممکن است این تغییرات بدون اجازه توسط بخشی از تیم نرم افزار انجام شود ولی در نرم افزارهایی که پولی هستند، این امر با اجازه توسعه دهندگان آن انجام می گیرد. [ نیازمند منبع]
wiki: انشعاب (توسعه نرم افزار)
انشعاب (ریاضیات). در هندسه، انشعاب[ ۱] ( به انگلیسی: Ramification ) شاخه ای شدن تابع ریشه دوم برای اعداد مختلط است، که می تواند دو شاخه با علامات مختلف داشته باشد. همچنین از این اصطلاح می توان به صورت عکس نیز نگریست، یعنی یکی شدن شاخه های مختلف زمانی که نگاشت پوششی، در نقطه ای از فضا دچار تبهگنی شده، به گونه ای که تارهای ( تصاویر عکس تک نقطه ای ها ) نگاشت در آن نقاط دچار فروپاشی می گردند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: انشعاب (ریاضیات)
دانشنامه آزاد فارسی
اِنشِعاب (هنر)(Sezession)
به گروه های مختلفی از هنرمندان آلمانی و اتریشیِ دهۀ ۱۸۹۰ اطلاق می شود که از نهادهای رسمی و آکادمیکهنری جدا شدند تا مکاتب نوینی را در نقاشی برپا کنند. نخستین جدایی، انشعاب ۱۸۹۲ در مونیخ بود؛ انشعاب بعدی، انشعاب وین۱۸۹۷، با نقاشی های گوستاو کلمیتو جنبش آرنوو، پیوند داشت، و متعاقب آن انشعاب برلینبه پیشوایی ماکس لیبرمان(۱۸۴۷ـ۱۹۳۵)، نقاش امپرسیونیست، در ۱۸۹۹ پا گرفت. در ۱۹۱۰ اعضای گروه پلپس از آن که از سوی نخستین انشعاب برلین طرد شدند، انشعاب جدیدرا به وجود آوردند.
به گروه های مختلفی از هنرمندان آلمانی و اتریشیِ دهۀ ۱۸۹۰ اطلاق می شود که از نهادهای رسمی و آکادمیکهنری جدا شدند تا مکاتب نوینی را در نقاشی برپا کنند. نخستین جدایی، انشعاب ۱۸۹۲ در مونیخ بود؛ انشعاب بعدی، انشعاب وین۱۸۹۷، با نقاشی های گوستاو کلمیتو جنبش آرنوو، پیوند داشت، و متعاقب آن انشعاب برلینبه پیشوایی ماکس لیبرمان(۱۸۴۷ـ۱۹۳۵)، نقاش امپرسیونیست، در ۱۸۹۹ پا گرفت. در ۱۹۱۰ اعضای گروه پلپس از آن که از سوی نخستین انشعاب برلین طرد شدند، انشعاب جدیدرا به وجود آوردند.
wikijoo: انشعاب
جدول کلمات
مترادف ها
شاخ، شاخه، شعبه، ترکه، بخش، انشعاب، رشته، فرع
شاخه، انشعاب، خراج گذار، خراجگزار
شعبه، ترکه، انشعاب، فرع، جوانه، شاخه نورسته
ترک، دو بخشی، انشعاب، رخنه، شکاف، چاک، نفاق
انشعاب، تباین، واگرایی
انشعاب، شاخه شاخگی
درد، انشعاب، فرزند، رگه معدن، رویش انشعابی، رویش شاخه، حرکت تند و چابک
شاخه، شعبه، انشعاب
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
انشعاب: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
گوگاف gugāf ( مانوی )
گوگاف gugāf ( مانوی )
مترادف انشعاب: افتراق، پاشیدگی، پراکندگی، تفرقه، تقسیم، جدایی، شاخه، شعبه
برابر پارسی: چند شاخگی، شاخه شاخه شدن
معنی انگلیسی:
breakaway, divergence, fork, ramification, separation, split, branching out, service line, extension
برابر پارسی: چند شاخگی، شاخه شاخه شدن
معنی انگلیسی:
زیرمجموعه
زیرشاخه
انشعاب
نوشاخگی
خانوم فاطمه رسته پراکنده گی رو اینجوری نمینویسن محض اطلاعتون!
پراکندگی!!!: )
پراکندگی!!!: )
پراکنده گی، شاخ شاخ شدن، تکه تکه شدن