انتیستنس
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
آنتیستنس. آنتیستنس ( به یونانی: Ἀντισθένης؛ به انگلیسی: Antisthenes ) زادهٔ سال ۴۴۵ , درگذشته به سال ۳۶۵ ق. م فیلسوف یونانی اهل آتن، مدتی شاگرد گرگیاس، و سپس تا زمان محاکمه سقراط، از شاگردان سقراط بود. شماری از نویسندگان او را بنیانگذار مکتب کلبی می دانند.
آنتیسنتس در ۴۴۵ یا ۴۴۶ ق. م از پدری آتنی و هم نام خویش و مادری تراکیایی زاده شد. نخست نزد گرگیاس به آموختن فن جدل می پرداخت، اما پس از آشنایی با سقراط به همراه شاگردان خود در زمرهٔ مریدان او درآمد و به فلسفه پرداخت. [ ۱] چنان که از رسالهٔ فایدون افلاطون برمی آید از جمله کسانی بود، که در هنگام مرگ سقراط در کنار او بودند. [ ۲] او داوطلبانه زندگی در تنگدستی را برگزیده بود و از لذت و خوشی جسمانی به کلی گریزان بود. اگر قول دیوگنس لائرتیوس را بپذیریم، به گمان نخستین کسی بود که با خود چوبدستی و خورجینی حمل می کرد. [ ۳] به بذله گویی و حاضرجوابی آوازه داشت. هنگامی که از او پرسیدند: «آموختن چه چیزی بیش ترین اهمیت را دارد؟» پاسخ داد: «نیاموختن کردار بد دیگری. »[ ۴]
دیوگنس لائرتیوس ده تألیف به آنتیسنتس نسبت می دهد، که امروز تنها بخش های اندکی از آن به دست ما رسیده است. از میان آثار پراکنده ای که دربارهٔ او نگاشته شده است، می توان دریافت که او فضیلت را آموختنی و تنها انسان های صاحب آن را باشرافت می دانست؛ فضیلت به تنهایی برای شادکامی انسان کافی است. بر خلاف سقراط برای قوانین دولتی ارزشی قائل نبود و بر این باور بود که انسان خردمند باید از قوانین فضیلت پیروی کند. فضیلت بیش از آن که به سخن باشد در کردار نمایان می شود. هرچند در فلسفهٔ کلبی شهرت دیوژن سینوپی از آنتیستنس فراتر رفت، اما امروزه بسیاری بر این رای اند، که این مکتب از افکار و سلوک او الهام گرفته شده است. [ ۵]
درون مایه فراخوان او بازگشت به طبیعت بود و استدلال می کرد، که مرد عاقل نیازی به خانه، وطن، شهر یا قانون ندارد، زیرا فضیلت او قانون او است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفآنتیسنتس در ۴۴۵ یا ۴۴۶ ق. م از پدری آتنی و هم نام خویش و مادری تراکیایی زاده شد. نخست نزد گرگیاس به آموختن فن جدل می پرداخت، اما پس از آشنایی با سقراط به همراه شاگردان خود در زمرهٔ مریدان او درآمد و به فلسفه پرداخت. [ ۱] چنان که از رسالهٔ فایدون افلاطون برمی آید از جمله کسانی بود، که در هنگام مرگ سقراط در کنار او بودند. [ ۲] او داوطلبانه زندگی در تنگدستی را برگزیده بود و از لذت و خوشی جسمانی به کلی گریزان بود. اگر قول دیوگنس لائرتیوس را بپذیریم، به گمان نخستین کسی بود که با خود چوبدستی و خورجینی حمل می کرد. [ ۳] به بذله گویی و حاضرجوابی آوازه داشت. هنگامی که از او پرسیدند: «آموختن چه چیزی بیش ترین اهمیت را دارد؟» پاسخ داد: «نیاموختن کردار بد دیگری. »[ ۴]
دیوگنس لائرتیوس ده تألیف به آنتیسنتس نسبت می دهد، که امروز تنها بخش های اندکی از آن به دست ما رسیده است. از میان آثار پراکنده ای که دربارهٔ او نگاشته شده است، می توان دریافت که او فضیلت را آموختنی و تنها انسان های صاحب آن را باشرافت می دانست؛ فضیلت به تنهایی برای شادکامی انسان کافی است. بر خلاف سقراط برای قوانین دولتی ارزشی قائل نبود و بر این باور بود که انسان خردمند باید از قوانین فضیلت پیروی کند. فضیلت بیش از آن که به سخن باشد در کردار نمایان می شود. هرچند در فلسفهٔ کلبی شهرت دیوژن سینوپی از آنتیستنس فراتر رفت، اما امروزه بسیاری بر این رای اند، که این مکتب از افکار و سلوک او الهام گرفته شده است. [ ۵]
درون مایه فراخوان او بازگشت به طبیعت بود و استدلال می کرد، که مرد عاقل نیازی به خانه، وطن، شهر یا قانون ندارد، زیرا فضیلت او قانون او است.
wiki: آنتیستنس
دانشنامه آزاد فارسی
آنتیستنس. آنْتیسْتِنِس (آتن ۴۴۴ـ۳۶۶پ م)(Antisthenes)
آنْتیسْتِنِس
فیلسوف یونانی. برخی او را بنیادگذار مکتب کلبی گری۱ می دانند، اما اخلاق عملی او بر مکتب رواقی۲ نیز تأثیرگذاشت. به باور وی، فضیلت آموختنی است و فضیلت توأم با ممارست جسمی راه نیل به سعادت است. آنتیستنس در آتن به دنیا آمد. شاگرد گورگیاسِ۳ سوفسطایی و سقراط۴ بود و در هنگام مرگ او حضور داشت. هرگونه نظریه پردازی را نفی می کرد و از این رو با افلاطون مخالف بود. اگرچه ریاضت کش نبود اما ثروت و تجمل را بی ارزش و قوانین موضوعه و آداب و رسوم، تبار، جنس و نژاد را بی اهمیت می دانست. دیوگنس۵ کلبی مسلک از شاگردان او بود.
آنْتیسْتِنِس
فیلسوف یونانی. برخی او را بنیادگذار مکتب کلبی گری۱ می دانند، اما اخلاق عملی او بر مکتب رواقی۲ نیز تأثیرگذاشت. به باور وی، فضیلت آموختنی است و فضیلت توأم با ممارست جسمی راه نیل به سعادت است. آنتیستنس در آتن به دنیا آمد. شاگرد گورگیاسِ۳ سوفسطایی و سقراط۴ بود و در هنگام مرگ او حضور داشت. هرگونه نظریه پردازی را نفی می کرد و از این رو با افلاطون مخالف بود. اگرچه ریاضت کش نبود اما ثروت و تجمل را بی ارزش و قوانین موضوعه و آداب و رسوم، تبار، جنس و نژاد را بی اهمیت می دانست. دیوگنس۵ کلبی مسلک از شاگردان او بود.
wikijoo: آنتیستنس
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید