[ویکی نور] انتهانامه، به زبان فارسی، اثر بهاء الدین محمد، مشهور به سلطان ولد، فرزند مولانا جلال الدین مولوی، در باب عرفان ادبی و عملی است.
مؤلف، در مقدمه می گوید: «چون دو دفتر از مثنوی تمام شد، در موعظه و نصیحت از طریق نظم بسته بودم که آنچه گفته شد، اگر خلق بدان عمل خواهند کردن، کافی است و تمام. پس عالم خموشی پیش گرفته بودم و به عالم باطن مشغول شده. در عین آن خموشی، الهام حق در رسید بی چون و چگونه که به پند و موعظه مشغول شو که آنچه در عالم خموشی می طلبی، در بیان و گفتار حاصل شود».
سلطان ولد، به جهت مأنوس بودن با کتاب و سنت، همواره کلامش، مشحون از آیات الهی و احادیث نبوی است.
مباحث مختلف کتاب با عبارت«در بیان آنکه...»، از یک دیگر منفک شده است؛ بنابراین، کل مطالب آن در قالب یک مقدمه و 113 بحث مختلف که با عبارت مزبور آغاز شده، ارائه گردیده است.
نمونه هایی از مباحث کتاب:
مؤلف، در مقدمه می گوید: «چون دو دفتر از مثنوی تمام شد، در موعظه و نصیحت از طریق نظم بسته بودم که آنچه گفته شد، اگر خلق بدان عمل خواهند کردن، کافی است و تمام. پس عالم خموشی پیش گرفته بودم و به عالم باطن مشغول شده. در عین آن خموشی، الهام حق در رسید بی چون و چگونه که به پند و موعظه مشغول شو که آنچه در عالم خموشی می طلبی، در بیان و گفتار حاصل شود».
سلطان ولد، به جهت مأنوس بودن با کتاب و سنت، همواره کلامش، مشحون از آیات الهی و احادیث نبوی است.
مباحث مختلف کتاب با عبارت«در بیان آنکه...»، از یک دیگر منفک شده است؛ بنابراین، کل مطالب آن در قالب یک مقدمه و 113 بحث مختلف که با عبارت مزبور آغاز شده، ارائه گردیده است.
نمونه هایی از مباحث کتاب:
wikinoor: انتها_نامه
[ویکی فقه] انتها نامه (کتاب). «انتهانامه»، به زبان فارسی ، اثر بهاء الدین محمد، مشهور به سلطان ولد، فرزند مولانا جلال الدین مولوی ، در باب عرفان ادبی و عملی است.
مؤلف، در مقدمه می گوید: «چون دو دفتر از مثنوی تمام شد، در موعظه و نصیحت از طریق نظم بسته بودم که آنچه گفته شد، اگر خلق بدان عمل خواهند کردن، کافی است و تمام. پس عالم خموشی پیش گرفته بودم و به عالم باطن مشغول شده. در عین آن خموشی، الهام حق در رسید بی چون و چگونه که به پند و موعظه مشغول شو که آنچه در عالم خموشی می طلبی، در بیان و گفتار حاصل شود». سلطان ولد، به جهت مانوس بودن با کتاب و سنت ، همواره کلامش، مشحون از آیات الهی و احادیث نبوی است.
ساختار کتاب
مباحث مختلف کتاب با عبارت «در بیان آنکه...» ، از یک دیگر منفک شده است؛ بنابراین، کل مطالب آن در قالب یک مقدمه و ۱۱۳ بحث مختلف که با عبارت مزبور آغاز شده، ارائه گردیده است.
گزارش محتوا
نمونه هایی از مباحث کتاب: ۱. در بیان آنکه اولیای واصل، در نام حق، حق را دیده اند، زیرا که حق از نام خود جدا نیست؛ به خلاف نام های دیگر، چنان که کسی نام نان برد، آنچه از نان یابد، از نام نان نیابد؛ نام، غیر نان است و از نان جداست. هم چنین غیر نام خدا همه بر این منوال است که گفتیم. مردان و واصلان، در نام خدا، خدا را دیده اند، چنان که تو در بحری یا در جویی، آب را ببینی و آب، از جو جدا نباشد... ۲. در بیان آنکه ترک دنیا، معنوی است؛ نه آن صورت ظاهر که خلق، فهم کرده است. خان و مان را می فروشند و به درویشان می بخشند و بدان شادند که ما از اولیائیم و ترک دنیا کرده ایم. ترک دنیا را کژ فهم کرده اند. ترک دنیا آن است که از میان جان و دل، به حق مشغول شوند، مشغولی دنیا را تبع و سهل گیرند...
← برخی موضوعات کتاب
...
مؤلف، در مقدمه می گوید: «چون دو دفتر از مثنوی تمام شد، در موعظه و نصیحت از طریق نظم بسته بودم که آنچه گفته شد، اگر خلق بدان عمل خواهند کردن، کافی است و تمام. پس عالم خموشی پیش گرفته بودم و به عالم باطن مشغول شده. در عین آن خموشی، الهام حق در رسید بی چون و چگونه که به پند و موعظه مشغول شو که آنچه در عالم خموشی می طلبی، در بیان و گفتار حاصل شود». سلطان ولد، به جهت مانوس بودن با کتاب و سنت ، همواره کلامش، مشحون از آیات الهی و احادیث نبوی است.
ساختار کتاب
مباحث مختلف کتاب با عبارت «در بیان آنکه...» ، از یک دیگر منفک شده است؛ بنابراین، کل مطالب آن در قالب یک مقدمه و ۱۱۳ بحث مختلف که با عبارت مزبور آغاز شده، ارائه گردیده است.
گزارش محتوا
نمونه هایی از مباحث کتاب: ۱. در بیان آنکه اولیای واصل، در نام حق، حق را دیده اند، زیرا که حق از نام خود جدا نیست؛ به خلاف نام های دیگر، چنان که کسی نام نان برد، آنچه از نان یابد، از نام نان نیابد؛ نام، غیر نان است و از نان جداست. هم چنین غیر نام خدا همه بر این منوال است که گفتیم. مردان و واصلان، در نام خدا، خدا را دیده اند، چنان که تو در بحری یا در جویی، آب را ببینی و آب، از جو جدا نباشد... ۲. در بیان آنکه ترک دنیا، معنوی است؛ نه آن صورت ظاهر که خلق، فهم کرده است. خان و مان را می فروشند و به درویشان می بخشند و بدان شادند که ما از اولیائیم و ترک دنیا کرده ایم. ترک دنیا را کژ فهم کرده اند. ترک دنیا آن است که از میان جان و دل، به حق مشغول شوند، مشغولی دنیا را تبع و سهل گیرند...
← برخی موضوعات کتاب
...
wikifeqh: انتها_نامه _(کتاب)