امیلیو بارزینی ( ملقب به گرگ ) ( به انگلیسی: Emilio "The Wolf" Barzini ) ، یک شخصیت خیالی و یکی از قهرمان های اصلی رمان پدرخوانده نوشته ماریو پوزوست. در اقتباس سینمایی پدرخوانده، این نقش با بازی ریچارد کونته به تصویر کشیده شده است. [ ۱] [ ۲] خانواده بارزینی از خانواده جنایتکار جینوویسه الهام گرفته شده است. [ ۳]
بارزینی رئیس یکی از پنج خانواده نیویورک است و بعد از ویتو کورلئونه دومین قدرت مافیایی در کشور است. فعالیت های تبهکارانه بارزینی مواد مخدر، قمار و فحشا را دربرمی گیرد. او به دنبال گسترش امپراتوری خود به لاس وگاس و نوادا است.
بارزینی ابتدا به عنوان مهمان در عروسی کانی کورلئونه حضور دارد. اندکی پس از آن، ملاقاتی میان شریک خود، ویرجیل سولوزو ( سلطان مواد مخدر، ملقب به ترک ) و دون ویتو کورلئونه ترتیب می دهد تا دون را ترغیب کند در تجارت مواد مخدر با خانواده های بارزینی و تاتالیا همکاری کند. طی این ملاقات، سانی به این پیشنهاد ابراز علاقه می کند، اما ویتو از پذیرش آن سرباز می زند چون تجارت مواد مخدر را «کسب وکار کثیفی» می داند. سولوزو، با تأیید بارزینی، نقشه سوءقصد به جانِ دون ویتو کورلئونه را طراحی می کند به این امید که پس از مرگ دون، سانی، به عنوان جانشین پدرش، معامله را خواهد پذیرفت. اما دون کورلئونه از ترور جان سالم به در می برد و سانی نیز از ورود به تجارت هروئین امتناع می ورزد. بارزینی به طور مخفیانه با دیگر خانواده های نیویورک علیه خانواده کورلئونه توطئه می کند و آنها را مجبور به سازش و بازکردن قلمروشان به روی قاچاقچیان مواد مخدر می کند. به این منظور، او با کمک کارلو ریزی ( داماد کورلئونه که دل خوشی از خانواده ندارد ) ، دامی برای سانی پهن می کند و او را در راه منزل خواهرش ترور می کند. پس از مرگ سانی، دون کورلئونه موافقت می کند که تجارت مواد مخدر تحت حمایت سیاسی او انجام شود و از انتقام قتل پسرش صرف نظر می کند. در اجلاس صلح بین خانواده ها، دون کورلئونه متوجه می شود با این که در ابتدای امر به نظر می رسید فیلیپ تاتالیا سردمدار اتحاد خانواده ها علیه کورلئونه است، اما بارزینی مغز متفکر آن است.
عقب نشینی خانواده کورلئونه رضایت بارزینی را تامین نمی کند. او همچنان در تلاش است باز هم به خانواده کورلئونه ضربه بزند و قلمروی آنها را به دست بیاورد. در مراسم خاک سپاری دون کورلئونه، سالواتوره تسیو، از افراد رده بالای خانواده مافیایی کورلئونه، به مایکل کورلئونه که جانشین پدرش شده اطلاع می دهد که بارزینی مایل است ملاقاتی با او داشته باشد. تسیو نفوذی بارزینی ست و نقشه بارزینی این است که مایکل را ترور کند تا خانواده کورلئونه از هم بپاشد. اما مایکل از نقشه او با خبر است. ویتو کورلئونه پیش از مرگش به مایکل هشدار داده بود که دشمنان خانواده ممکن است چنین توطئه ای ترتیب بدهند و هرکس که این پیشنهاد را مطرح می کند خائن و نفوذی ست. مایکل که از مدتی قبل نقشه حذف بارزینی و سایر دون ها را در سرمی پروراند بارزینی را فریب می دهد تا تصور کند خانواده کورلئونه واقعاً ضعیف شده. طولی نمی کشد که بارزینی و همدستانش، یکی یکی به قتل می رسند. آل نری، در پوشش مأمور پلیس، مقابل ساختمان دیوان عالی نیویورک کمین می کشد و وانمود می کند می خواهد ماشین بارزینی را جریمه کند. به محض آن که بارزینی از ساختمان بیرون می آید، آل نری راننده و بادیگاردش را با شلیک گلوله می کشد. بارزینی فرار می کند اما دو گلوله به پشت او اصابت می کند و روی پله های ساختمان دیوان عالی جان می دهد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبارزینی رئیس یکی از پنج خانواده نیویورک است و بعد از ویتو کورلئونه دومین قدرت مافیایی در کشور است. فعالیت های تبهکارانه بارزینی مواد مخدر، قمار و فحشا را دربرمی گیرد. او به دنبال گسترش امپراتوری خود به لاس وگاس و نوادا است.
بارزینی ابتدا به عنوان مهمان در عروسی کانی کورلئونه حضور دارد. اندکی پس از آن، ملاقاتی میان شریک خود، ویرجیل سولوزو ( سلطان مواد مخدر، ملقب به ترک ) و دون ویتو کورلئونه ترتیب می دهد تا دون را ترغیب کند در تجارت مواد مخدر با خانواده های بارزینی و تاتالیا همکاری کند. طی این ملاقات، سانی به این پیشنهاد ابراز علاقه می کند، اما ویتو از پذیرش آن سرباز می زند چون تجارت مواد مخدر را «کسب وکار کثیفی» می داند. سولوزو، با تأیید بارزینی، نقشه سوءقصد به جانِ دون ویتو کورلئونه را طراحی می کند به این امید که پس از مرگ دون، سانی، به عنوان جانشین پدرش، معامله را خواهد پذیرفت. اما دون کورلئونه از ترور جان سالم به در می برد و سانی نیز از ورود به تجارت هروئین امتناع می ورزد. بارزینی به طور مخفیانه با دیگر خانواده های نیویورک علیه خانواده کورلئونه توطئه می کند و آنها را مجبور به سازش و بازکردن قلمروشان به روی قاچاقچیان مواد مخدر می کند. به این منظور، او با کمک کارلو ریزی ( داماد کورلئونه که دل خوشی از خانواده ندارد ) ، دامی برای سانی پهن می کند و او را در راه منزل خواهرش ترور می کند. پس از مرگ سانی، دون کورلئونه موافقت می کند که تجارت مواد مخدر تحت حمایت سیاسی او انجام شود و از انتقام قتل پسرش صرف نظر می کند. در اجلاس صلح بین خانواده ها، دون کورلئونه متوجه می شود با این که در ابتدای امر به نظر می رسید فیلیپ تاتالیا سردمدار اتحاد خانواده ها علیه کورلئونه است، اما بارزینی مغز متفکر آن است.
عقب نشینی خانواده کورلئونه رضایت بارزینی را تامین نمی کند. او همچنان در تلاش است باز هم به خانواده کورلئونه ضربه بزند و قلمروی آنها را به دست بیاورد. در مراسم خاک سپاری دون کورلئونه، سالواتوره تسیو، از افراد رده بالای خانواده مافیایی کورلئونه، به مایکل کورلئونه که جانشین پدرش شده اطلاع می دهد که بارزینی مایل است ملاقاتی با او داشته باشد. تسیو نفوذی بارزینی ست و نقشه بارزینی این است که مایکل را ترور کند تا خانواده کورلئونه از هم بپاشد. اما مایکل از نقشه او با خبر است. ویتو کورلئونه پیش از مرگش به مایکل هشدار داده بود که دشمنان خانواده ممکن است چنین توطئه ای ترتیب بدهند و هرکس که این پیشنهاد را مطرح می کند خائن و نفوذی ست. مایکل که از مدتی قبل نقشه حذف بارزینی و سایر دون ها را در سرمی پروراند بارزینی را فریب می دهد تا تصور کند خانواده کورلئونه واقعاً ضعیف شده. طولی نمی کشد که بارزینی و همدستانش، یکی یکی به قتل می رسند. آل نری، در پوشش مأمور پلیس، مقابل ساختمان دیوان عالی نیویورک کمین می کشد و وانمود می کند می خواهد ماشین بارزینی را جریمه کند. به محض آن که بارزینی از ساختمان بیرون می آید، آل نری راننده و بادیگاردش را با شلیک گلوله می کشد. بارزینی فرار می کند اما دو گلوله به پشت او اصابت می کند و روی پله های ساختمان دیوان عالی جان می دهد.
wiki: امیلیو بارزینی