آموزش. آموزِش فرایند تسهیل یادگیری، یا کسب دانش، مهارت، ارزش، اخلاق،
اعتقادات و
عادت ها است. روش های آموزش شامل تدریس، آموزش عملی، داستان گویی،
بحث و
پژوهش هدایت شده است. آموزش غالباً تحت راهنمایی
مربیان انجام می شود، اما فراگیران می توانند خود را نیز آموزش دهند. آموزش می تواند در شرایط رسمی یا غیررسمی انجام شود و هر تجربه ای که تأثیر شکل دهی بر نحوه اندیشه،
احساس یا عمل فرد داشته باشد، می تواند نوعی آموزش تلقی شود.
متودولوژی تدریس را
تعلیم و تربیت می نامند.
آموزش رسمی به طور کلی به طور رسمی به مراحل زیر تقسیم می شود:
پیش دبستانی یا مهد کودک، دبستان،
دبیرستان و سپس دانشگاه،
کالج یا کارآموزی.
• جان دیویی: آموزش تکرار تجربه است، به منظور اینکه معنای تجربه گسترش پیدا کند و برای هدایت و کنترل تجربیات بعدی، فرد را بهتر قادر سازد.
• ژان ژاک روسو: آموزش، هنر یا فنی است که به صورت راهنمایی یا حمایت نیروهای طبیعی و استعدادهای فراگیر ( محصل ) و با رعایت قوانین رشد طبیعی و با همکاری خود او برای زیستن تحقق می پذیرد.
• دانشنامه بریتانیکا: از آن جایی که کودکان، بی سواد، نادان و غیرمطلع از
فرهنگ جامعه شان به دنیا می آیند، برای درک فرهنگشان، به
یادگیری مهارت ها، یافتن نقش شان در اجتماع و رسیدن به اهداف شان، به آموزش نیاز دارند. [ ۱]
از آن جا که آموزش به
کودکان این قابلیت را می دهد که به صورت مستقل به سوی اهداف مورد نظرشان حرکت کنند و
هویت ویژه ای در جامعه بیابند، اهمیتی غیرقابل چشم پوشی برای فلاسفه دارد. [ ۲]
فلسفه آموزش به بررسی ماهیت و اهداف آموزش و ابزارهای آن می پردازد و در ارتباط با «نظریه آموزش» است. نظریه آموزش نوعی نظریه عملی بوده که سعی در فراهم آوردن رهنمود و روشن کردن تمامی جنبه های گوناگون آموزش ( اعم از جنبه های تعلیمی، اخلاقی و سیاسی مربوطه ) و همچنین ساختار اجتماعی وابسته با آن است. [ ۳] فلسفه آموزش از نیمه دوم
سده بیستم میلادی به بعد به صورت یک شاخه مشخص از فلسفه شناخته شده و مورد بررسی قرار گرفت. [ ۳]
نظریه های آموزش وجود چهار چیز را در فرایند آموزش ضروری فرض می کنند: ۱ - آموزگار ۲ - دانش آموز ۳ - موضوع درسی ۴ - گروه اجتماعی که آموزگار و دانش آموز به آن تعلق داشته و از طریق آن با هم مرتبط می شوند. نظریه های آموزشی مختلف را می توان از طریق پاسخی که به
سؤالات زیر می دهند از همدیگر تمیز داد: هدف آموزشی یک مدرسه چیست و اینکه از نظر روانی چگونه دانش آموزانش را به انجام کارهایی که هدف را تحقق می بخشد راهنمایی می کند؟ موضوع درسی چیست، با چه روش هایی تعلیم می شود، مطالب با چه میزان راحت آموخته می شوند و به چه راحتی بعداً فراموش می شوند؟ امتحان ها، روش های درس
خواندن و معیارهای مقایسه دانش آموزان با همدیگر چیست؟ مدارس مختلف بحران های مختلف دارند. برخوردهای درونی مدرسه مورد نظر چیست؟ ترس هایی که آموزگاران را تحت تأثیر قرار می دهد چیست و واکنش آموزگاران به این
ترس ها چیست؟ دانش آموزان در مدارس مختلف با ترس های مختلفی روبرو می شوند. تحت چه ترس هایی دانش آموزان به تلاش برای یادگیری مشغول هستند و پاسخ آن ها به این ترس ها چیست؟ با توجه به اینکه تقصیر شکست ها را می توان بر گردن نظریه خاص آموزشی استفاده شده نهاد، راه حل ها نیازمند ایجاد تغییراتی در نظریه آموزشی می باشد. انتخاب یک نظریه آموزشی خاص نیازمند
آگاهی کافی نسبت به شرایط خاص یک مدرسه بوده و حکم کلی نمی توان داد. [ ۴]