امال

/~AmAl/

برابر پارسی: ( آمال ) آرزوها، آرمان ها، امیدها

فرهنگ اسم ها

اسم: آمال (دختر) (عربی) (تلفظ: āmāl) (فارسی: آمال) (انگلیسی: amal)
معنی: آرزوها، خواسته ها، دوست داشتنی ها، جمع امل، امیدها
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم دختر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

( آمال ) آمال. ( ع اِ ) ج ِ اَمَل. امیدها. اومیدها. آرزوها.

فرهنگ فارسی

( آمال ) ( اسم ) جمع : امل امیدها آرزوها.
آرزوها، جمع امل

فرهنگ معین

( آمال ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ امل ، امیدها، آرزوها.

فرهنگ عمید

( آمال ) = امل

گویش مازنی

/emaal/ سست – لق
/o maal/ زمین آب تخت شده - لباس آب کشیده و رخت شسته شده ۳روستایی از دهستان میاندرود ساری

دانشنامه عمومی

امال ( به لاتین: Amale ) یک منطقهٔ مسکونی در نپال است که در Janakpur Zone واقع شده است. [ ۱]
امال ۲٬۰۳۱ نفر جمعیت دارد.
عکس امال

امال (استان بومرداس). آمال ( استان بومرداس ) ( به عربی: أمال ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان بومرداس واقع شده است. [ ۱] آمال ۸٬۵۶۷ نفر جمعیت دارد.
عکس امال (استان بومرداس)عکس امال (استان بومرداس)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

آمال
= امل

پیشنهاد کاربران

آرزو ، خواسته ها ، آرمان ها ، جمع امل
آمال یا از آ مال آمده یعنی مال بسیار = ارزو / هدف مانند آوار = آ وار = بسیار واران شده ( گاها آ در ابتدای برخی از واژه ها نشانه بسیار می باشد )
یا با آمل که یکی از شهر های مازندران است همریشه میباشد حتی شعری در این باره هست که به زبان مازندرانی میگه
...
[مشاهده متن کامل]

اینجه تا آمل بسوزه / ونه یک دسته کمل نسوز نه = یعنی اگر از انجایی که گوینده این شعر رو میگوید تا شهر آمل بسوزد / دسته کملی ( خوشه های برنج و گندم و. . . ) از او نمی سوزد ( کنایه به بی تاثیر بودن در سوختن و از دست دادن آرزو ها و مال و سرمایه دارد )
بنابراین مال / آمال و آمل را میشه در یک دسته دانست.

آمال به زبان سنگسری
اّرمون armon
رِغبِت reghbet
ورشینده vorshindeh
دّل واندِه dal wandeh
دّل خواندِه dal khandeh
ز آمال و میل هر کس آید به بامی
ز اندرون و آمال خود آید به کامی
حقیت آن است هر کس با آمال و نفس خود دارد خود کامی
...
[مشاهده متن کامل]

ز رنگ آمال هر کس رنگ همه چیز آید او هست در آن دامی
ز گبر و رند و زاهد به میل خود آید پیامی
ز هرکس هستی را آن می داند که هست در جامی
چون مادر با آمال خود فرزند را می بیند گل اندامی
ز میل و آرزو هر کس برش دارد از تاریخ پیامی
پارسی ز رنگ آمال خود هستی را دارند سلامی
من و تو او نداریم به حقیقت غیر آمال خود پیعامی🌹🌹🌹🌸🍀☘️

آمال: [گردآوردەیِ واژەیِ "اَمَل"] امیدها، آرزوها، آرمانها، خواستها، خواستەها، چشمداشتها
در گویش اردکانی، وقتی می خواهند بگویند که برای انجام کاری درنگ کن، میگویند " اِمالُش بده. امال دادن یعنی درنگ کردن. بیش از حد معمول کاری را با کندی انجام دادن
[ عربی ]
( اسم )
جِ امل
امیدها
آرزوها.
hopes and wishes : آمال و آرزوها
در بلوچستان ایران منطقه ایرندگان که بسیاری از کلمات اصیل پهلوی و اوستایی در زبان آنجا رایج است، به سیل آمال یا یامال میگویند
در واقع آمال امیدکشاورزان به کشاورزی را زنده میکند
هدف ها ، خواسته ها، امید ها

بپرس