الیک

فرهنگ فارسی

بسوی تو

گویش مازنی

/olik/ پرنده ای است که در کنار رودخانه زندگی کند & پرنده ای از تیره ی کاکایی & پراکندگی و دسته دسته شدن گوسفندان در اثر باد و رعد و برق - گله – رمه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی إِلَیْکَ: به سوی تو
معنی إِلَیْکِ: به سوی تو(مؤنث)
معنی تُؤْوِی إِلَیْکَ: نزد خود مأوا دهی
معنی صَرَفْنَا إِلَیْکَ: به سوی تو متوجه کردیم ( توجه شان را از جاهای دیگر به سوی برگرداندیم)
معنی ﭐضْمُمْ: جمع کن (ﭐضْمُمْ إِلَیْکَ جَنَاحَکَ : دستت را روی قلب خود قرار بده)
معنی رَادُّوهُ: برگرداننده های او (در عبارت "إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ " یعنی ما او را به تو بر می گردانیم دراصل رادّون بوده که که نون آن به دلیل مضاف واقع شدن حذف گردیده است)
معنی نَظَرَ: نظر کرد - نگریست - نگاه کردن ونگریستن (در عبارت "یَنظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ ﭐلْمَغْشِیِّ عَلَیْهِ مِنَ ﭐلْمَوْتِ")
معنی یُنکِرُ: انکار می کنند (عبارت "وَﭐلَّذِینَ ءَاتَیْنَاهُمُ ﭐلْکِتَابَ یَفْرَحُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمِنَ ﭐلْأَحْزَابِ مَن یُنکِرُ بَعْضَهُ" یعنی : و کسانی که کتاب آسمانی به آنان عطا کردیم از آنچه بر تو نازل شده است، خوشحالند. و برخی از گروهها [یِ اهل کت...
معنی یَرْتَدَّ: که برگردد (در عبارت "قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ" ارتداد طرف به معنای این است که آن چیزی که نگاه آدمی به آن میافتد ، در نفس نقش بندد و آدمی آن را بفهمد که چیست ، پس مقصود آن شخص این بوده که من تخت ملکه سباء را در مدتی نزدت حاضر میکنم که کم...
معنی یَفْتِنُوکَ: که تو را به فتنه بیندازند - که تو را منحرف سازند (عبارت "وَﭐحْذَرْهُمْ أَن یَفْتِنُوکَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ ﭐللَّهُ إِلَیْکَ " یعنی : و از آنان برحذر باش که مبادا تو را از بخشی از آنچه خدا به سویت نازل کرده منحرف کنند.کلمه فتن در اصل به معنای این ع...
معنی مُهَیْمِنُ: فائق و مسلط بر شخصی و یا چیزی (هیمنه چیزی بر چیز دیگر این است که آن شیء مهیمن بر آن شیء دیگر تسلط داشته باشد ، البته هر تسلطی را هیمنه نمیگویند ، بلکه هیمنه، تسلط در حفظ و مراقبت چیزی و تسلط در انواع تصرف در آن است به عبارت دیگر علاوه بر حفظ و مراقب...
معنی قُضِیَ: کار(نابودیشان )تمام شد - تکلیفشان یکسره شد(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ " کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای جمله این است که : موسی (علیهالسلام) آن دشمن را با...
معنی قَضَیْتُ: به پایان بردم - تمام کردم(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ " کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای جمله این است که : موسی (علیهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و مش...
معنی قَضَیْتَ: حکم کردی(کلمه قضاء به معنای حکم است ، و اگر با حرف علی متعدی شود مثل عبارت"فَوَکَزَهُ مُوسَیٰ فَقَضَیٰ عَلَیْهِ " کنایه از این است که با کشتنش کارش را تمام کرد معنای جمله این است که : موسی (علیهالسلام) آن دشمن را با تمام کف دست و مشت زد و یا دفع کرد...
ریشه کلمه:
الی (۷۷۶ بار)
ک (۱۴۷۸ بار)

دانشنامه عمومی

الیک ( به انگلیسی: Alike ) یک روستا در هند است که در کارناتاکا واقع شده است. [ ۱]
الیک ۵٬۷۶۶ نفر جمعیت دارد.
عکس الیک

الیک (قوبا). الیک ( به ترکی آذربایجانی: Əlik ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان قوبا واقع شده است. [ ۱] الیک ۱۰۹۶ نفر جمعیت دارد. [ ۲]
عکس الیک (قوبا)عکس الیک (قوبا)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

آلیک. (در زبان ارمنی به معنای موج) روزنامۀ خبری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، ورزشی به زبان ارمنی، چاپ تهران. نخستین شمارۀ آن را انجمن ادبی آلیک، در فروردین ۱۳۱۰، منتشر کرد. تا ۱۳۱۳ به صورت هفته نامه، تا ۱۳۱۹ دو روز یک بار منتشر شد و از ۱۳۲۰ روزانه شد. آلیک پاتانکان (آلیک نوجوانان) نیز دو هفته یک بار، از ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵، برای نوجوانان منتشر شد. از ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲ ماهنامۀ ادبی ـ هنری آلیک نیز منتشر شد. پس از روزنامۀ اطلاعات، قدیمی ترین روزنامۀ ایرانی است که منتشر می شود.

پیشنهاد کاربران

بر تو
به سوی تو
به سوی تو
به سوی
بسوی تو
گوجه سبز

موج
پرنده ای بسوی تو

بپرس