الیوگابالوس (ایزد). هلیوگابال ( انگلیسی: Elagabalus ) در دین باستانی سامی و اساطیر روم خدای خورشید بود. در ابتدا در حمص، سوریه مورد پرستش قرار گرفت. اگرچه تغییرات زیادی در این نام به وجود آمد، اما در سکه ها و کتیبه های رومی از سال ۲۱۸ پس از میلاد به بعد، در زمان سلطنت امپراتور هلیوگابال به طور پیوسته از این ایزد به عنوان هلیوگابال یاد می شد.
هلیوگابال در ابتدا در حمص در سوریه مورد پرستش قرار گرفت، جایی که خاندان عرب حمص به عنوان راهب آن عمل می کردند. این نام شکل لاتینی شده عربی «اله الجبل»، مظهر و تجلی الوهیت است که به معنای «خدای کوه» عربی است. هلیوگابال «ارباب» مذهبی یا بعل حمص بود. این خدا با موفقیت ویژگی های عرب را، هم در نام و هم در نمادهای خود حفظ می کرد.
آیین این ایزد در قرن دوم به سایر بخش های امپراتوری روم گسترش یافت، جایی که یونانی ها او را به عنوان «الاگابالوس» ( Ἐλαγάβαλος Elagábalos ) و رومی ها با نام هلیوگابال احترام می گذاشتند. به عنوان مثال، وقفی دورتر از ووردن، در هلند امروزی به نام این ایزد پیدا شده است.
حجر مقدس یا بتیلوس این ایزد توسط امپراتور روم مارکوس اورلیوس آنتونینوس آگوستوس به روم آورده شد، که قبل از به سلطنت رسیدن، کاهن اعظم ارثی در حمص بود و پس از به قدرت رسیدن معمولاً به نام همین ایزد هلیوگابال نامیده می شد. این ایزد سوری ابتدا با خدای خورشید رومی معروف به سول ( اساطیر رومی ) و بعداً با سول اینویکتوس ( خورشید شکست ناپذیر ) تلفیق و یکسان شد.
معبدی به نام هلیوگابالئوم در جبهه شرقی تپه پالاسیوم ساخته شد تا سنگ مقدس معبد حمص، یک شهاب سنگ مخروطی سیاه را در خود جای دهد. هرودین دربارهٔ آن سنگ می نویسد:
این سنگ چنان پرستش می شود که گویی از بهشت فرستاده شده باشد. بر روی آن قطعات کوچک برآمده و نشانه هایی وجود دارد که مردم می خواهند آن ها را تصویری خشن از خورشید بدانند، زیرا آن ها را این گونه می بینند.
هرودین همچنین نقل می کند که امپراتور هلیوگابال سناتورها را مجبور می کرد که او را در حین رقصیدن با صدای طبل و سنج دور محراب این ایزد تماشا کنند، و در هر انقلاب تابستانی جشن بزرگی برگزار می کرد که در میان توده ها به دلیل توزیع غذا محبوبیت داشت و در طی آن سنگ مقدس را بر گردونه مزین به طلا و جواهرات گذاشت و در شهر رژه می رفتند:
یک ارابه شش اسبی سنگ مقدس الوهیت را حمل می کرد، اسب های بزرگ و بی عیب و نقص سفید، با لوازم گران قیمت طلا و زیور آلات غنی. هیچ کس افسار را در دست نداشت و هیچ کس سوار ارابه نمی شد. وسیله نقلیه به گونه ای اسکورت می شد که گویی خدا خود ارابه سوار است. امپراتور هلیوگابال در مقابل ارابه به طرف عقب می دوید و رو به خدا بود و افسار اسب ها را در دست داشت. او تمام سفر را به این شکل معکوس طی می کرد و به چهره خدایش نگاه می کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفهلیوگابال در ابتدا در حمص در سوریه مورد پرستش قرار گرفت، جایی که خاندان عرب حمص به عنوان راهب آن عمل می کردند. این نام شکل لاتینی شده عربی «اله الجبل»، مظهر و تجلی الوهیت است که به معنای «خدای کوه» عربی است. هلیوگابال «ارباب» مذهبی یا بعل حمص بود. این خدا با موفقیت ویژگی های عرب را، هم در نام و هم در نمادهای خود حفظ می کرد.
آیین این ایزد در قرن دوم به سایر بخش های امپراتوری روم گسترش یافت، جایی که یونانی ها او را به عنوان «الاگابالوس» ( Ἐλαγάβαλος Elagábalos ) و رومی ها با نام هلیوگابال احترام می گذاشتند. به عنوان مثال، وقفی دورتر از ووردن، در هلند امروزی به نام این ایزد پیدا شده است.
حجر مقدس یا بتیلوس این ایزد توسط امپراتور روم مارکوس اورلیوس آنتونینوس آگوستوس به روم آورده شد، که قبل از به سلطنت رسیدن، کاهن اعظم ارثی در حمص بود و پس از به قدرت رسیدن معمولاً به نام همین ایزد هلیوگابال نامیده می شد. این ایزد سوری ابتدا با خدای خورشید رومی معروف به سول ( اساطیر رومی ) و بعداً با سول اینویکتوس ( خورشید شکست ناپذیر ) تلفیق و یکسان شد.
معبدی به نام هلیوگابالئوم در جبهه شرقی تپه پالاسیوم ساخته شد تا سنگ مقدس معبد حمص، یک شهاب سنگ مخروطی سیاه را در خود جای دهد. هرودین دربارهٔ آن سنگ می نویسد:
این سنگ چنان پرستش می شود که گویی از بهشت فرستاده شده باشد. بر روی آن قطعات کوچک برآمده و نشانه هایی وجود دارد که مردم می خواهند آن ها را تصویری خشن از خورشید بدانند، زیرا آن ها را این گونه می بینند.
هرودین همچنین نقل می کند که امپراتور هلیوگابال سناتورها را مجبور می کرد که او را در حین رقصیدن با صدای طبل و سنج دور محراب این ایزد تماشا کنند، و در هر انقلاب تابستانی جشن بزرگی برگزار می کرد که در میان توده ها به دلیل توزیع غذا محبوبیت داشت و در طی آن سنگ مقدس را بر گردونه مزین به طلا و جواهرات گذاشت و در شهر رژه می رفتند:
یک ارابه شش اسبی سنگ مقدس الوهیت را حمل می کرد، اسب های بزرگ و بی عیب و نقص سفید، با لوازم گران قیمت طلا و زیور آلات غنی. هیچ کس افسار را در دست نداشت و هیچ کس سوار ارابه نمی شد. وسیله نقلیه به گونه ای اسکورت می شد که گویی خدا خود ارابه سوار است. امپراتور هلیوگابال در مقابل ارابه به طرف عقب می دوید و رو به خدا بود و افسار اسب ها را در دست داشت. او تمام سفر را به این شکل معکوس طی می کرد و به چهره خدایش نگاه می کرد.
wiki: الیوگابالوس (ایزد)