ایگنسی الکساندر گیرمسکی ( به انگلیسی: Ignacy Aleksander Gierymski ) ( ۳۰ ژانویه ۱۸۵۰، ورشو - درگذشته ۶–۸ مارس ۱۹۰۱، رم ) یک نقاش لهستانی در اواخر قرن نوزدهم، برادر کوچک ماکسیمیلیان گیرمسکی بود. وی نماینده رئالیسم و همچنین پیشرو مهم امپرسیونیسم در لهستان بود.
الکساندر گیرمسکی مدرسه دولتی متوسطه شماره سوم را در ورشو در سال ۱۸۶۷ به پایان رساند و در همان سال تحصیلات نقاشی را در ورشو آغاز کرد. بین سالهای ۱۸۶۸–۱۸۷۲ در آکادمی هنرهای زیبا در مونیخ تحصیل کرد و با مدال طلا فارغ التحصیل شد. وی برای کار دیپلم خود تاجر ونیز لوح تقدیر دریافت کرد. وی بین سال های ۱۸۷۳–۱۸۷۴ در ایتالیا، بیشتر در رم اقامت داشت. در آنجا اولین کارهای معروف خود را به اتمام رساند. در آغاز سال ۱۸۷۵ به ورشو آورد و آثار خود رادر گالری زاخنتا به نمایش گذاشت. نقاشی ها مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. [ ۱]
از اواخر سال ۱۸۷۵ تا ۱۸۷۹ این هنرمند به رم بازگشت و در آنجا برای بهبود کار خود کار کرد، به ویژه وقت زیادی را صرف مطالعه نقاشی های ایتالیایی کرد. مهمترین اثر دوره رومی نقاشی او در درختستان بود. این رویکردی به امپرسیونیسم بود، که مطالعات گسترده ای در این زمینه پیش از آن انجام شد ( به عنوان مثال استوانه روی میز، مردی با دم کت مخصوص رسمی قرمز در میان دیگران ) . در نقاشی در باغ میوه، می توانیم صحنه یک اجتماع قرن ۱۸ را ببینیم که در یک آلاچیق پر از نور از پشت اتفاق می افتد. چنین صحنه هایی به او امکان می داد با رنگ و نور بازی کند. کارهای گیرمسکی را می توان با امپرسیونیست های معاصر فرانسوی مقایسه کرد، با وجود اینکه او تا آن موقع هنوز در پاریس نبوده و هیچ مدرکی دال بر اینکه او آثار آنها را دیده باشد وجود ندارد. [ ۲] [ ۳]
بزرگترین دوره گیرمسکی بین سالهای ۱۸۷۹–۱۸۸۸ بود که در ورشو گذراند. در این زمان او با گروهی از نویسندگان و نقاشان جوان پوزیتیویست که در اطراف نشریه Wędrowiec جمع شده بودند کار کرد. مسئول امور هنری در این مجلات استانیسلاو ویتکیویچ بود، که برای به رسمیت شناختن عمومی گیریمسکی نبرد کرد. نقاشی هایی که گیرمسکی در این دوره ساخته است، به عنوان مثال زن یهودی پرتقال فروش، دروازه شهر قدیمی، جشن شیپورها و سندبلاسترها و بقیه بر اساس زندگی مردم فقیر از دو منطقه در ورشو - Powiśle و Old Town ساخته شده است. متأسفانه، آثار وی هرگز در لهستان معاصر قابل درک و احترام نبودند. وی مانند افراد بی ارزش در سرزمین مادری خود، بدون معاش، ورشو را پشت سر گذاشت و در سال ۱۸۸۸ به خارج از کشور رفت. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفالکساندر گیرمسکی مدرسه دولتی متوسطه شماره سوم را در ورشو در سال ۱۸۶۷ به پایان رساند و در همان سال تحصیلات نقاشی را در ورشو آغاز کرد. بین سالهای ۱۸۶۸–۱۸۷۲ در آکادمی هنرهای زیبا در مونیخ تحصیل کرد و با مدال طلا فارغ التحصیل شد. وی برای کار دیپلم خود تاجر ونیز لوح تقدیر دریافت کرد. وی بین سال های ۱۸۷۳–۱۸۷۴ در ایتالیا، بیشتر در رم اقامت داشت. در آنجا اولین کارهای معروف خود را به اتمام رساند. در آغاز سال ۱۸۷۵ به ورشو آورد و آثار خود رادر گالری زاخنتا به نمایش گذاشت. نقاشی ها مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. [ ۱]
از اواخر سال ۱۸۷۵ تا ۱۸۷۹ این هنرمند به رم بازگشت و در آنجا برای بهبود کار خود کار کرد، به ویژه وقت زیادی را صرف مطالعه نقاشی های ایتالیایی کرد. مهمترین اثر دوره رومی نقاشی او در درختستان بود. این رویکردی به امپرسیونیسم بود، که مطالعات گسترده ای در این زمینه پیش از آن انجام شد ( به عنوان مثال استوانه روی میز، مردی با دم کت مخصوص رسمی قرمز در میان دیگران ) . در نقاشی در باغ میوه، می توانیم صحنه یک اجتماع قرن ۱۸ را ببینیم که در یک آلاچیق پر از نور از پشت اتفاق می افتد. چنین صحنه هایی به او امکان می داد با رنگ و نور بازی کند. کارهای گیرمسکی را می توان با امپرسیونیست های معاصر فرانسوی مقایسه کرد، با وجود اینکه او تا آن موقع هنوز در پاریس نبوده و هیچ مدرکی دال بر اینکه او آثار آنها را دیده باشد وجود ندارد. [ ۲] [ ۳]
بزرگترین دوره گیرمسکی بین سالهای ۱۸۷۹–۱۸۸۸ بود که در ورشو گذراند. در این زمان او با گروهی از نویسندگان و نقاشان جوان پوزیتیویست که در اطراف نشریه Wędrowiec جمع شده بودند کار کرد. مسئول امور هنری در این مجلات استانیسلاو ویتکیویچ بود، که برای به رسمیت شناختن عمومی گیریمسکی نبرد کرد. نقاشی هایی که گیرمسکی در این دوره ساخته است، به عنوان مثال زن یهودی پرتقال فروش، دروازه شهر قدیمی، جشن شیپورها و سندبلاسترها و بقیه بر اساس زندگی مردم فقیر از دو منطقه در ورشو - Powiśle و Old Town ساخته شده است. متأسفانه، آثار وی هرگز در لهستان معاصر قابل درک و احترام نبودند. وی مانند افراد بی ارزش در سرزمین مادری خود، بدون معاش، ورشو را پشت سر گذاشت و در سال ۱۸۸۸ به خارج از کشور رفت. [ ۴]
wiki: الکساندر گیرمسکی