الکساندر گروتندیک ( Alexander Grothendieck ) ( آلمانی: ; فرانسوی: ; زاده ۲۸ مارس ۱۹۲۸–۱۳ نوامبر 2014[ ۱] ) ریاضیدان بدون تابعیّت، زادهٔ جمهوری وایمار و سپس فرانسوی بود. وی چهره اصلی در ایجاد نظریه مدرن هندسه جبری است. برنامهٔ پژوهشی او در این حوزه شدیداً گسترده است.
یکی از بزرگ ترین دستاوردهای او کشف اولین نظریه کوهومولوژی وایل حسابی است.
سر، دوست و همکار قدیمی گروتندیک ، میگوید:او به مدت دوازده سال ، دوازده ساعت در روز، هفت روز هفته و دوازده ماه سال را ریاضی کار میکرد و علیرغم این همه سخت کار کردن از ریاضی خسته نمی شد.
دیر زمانی پس از رفتن او از ریاضی، شیوه اندیشیدن گروتندیک بر نسل هایی از ریاضیدانان اثر گذاشته است. اثر او بر نقش ویژگی های جهانی نظریه رسته ها را به عنوان یک اصل سازماندهی مهم به جریان اصلی برگرداند.
گروتندیک مؤسسه مطالعات علمی پیشرفته را که در آن استاد بود و بزرگ ترین کار خود را در آن کرده بود، در پی مناقشه ای بر سر بودجه نظامی در ۱۹۷۰، به دلایل شخصی و سیاسی ترک کرد. در پی آن؛ فعالیت ریاضیاتی او متوقف شد. او در ۱۹۸۸ رسماً بازنشسته شد و چند سال بعد به پیرنه نقل مکان کرد و در آن در انزوا از جامعه زندگی می کرد.
گروتندیک از والدینی آنارشیست در ۱۹۲۸ در برلین به دنیا آمد. شاپیرو، پدر او اصالتاً یهودی حسیدی بود و در روسیه زندانی شده بود. تاناروف، مادرش از خانواده ای پروتستان از هامبورگ برخاسته بود. هردو در دوران نوجوانی پیوندهای خود را با پیش زمینه های خود قطع کرده بودند. در زمان تولد گروتندیک مادرش در ازدواج روزنامه نگاری به نام یوهانس راداتس بود و نام او در هنگام تولد هم ابتدائاً الکساندر راداتس ثبت شده بود. این ازدواج در ۱۹۲۹ به هم خورد و شاپیرو/تاناروف به رسمیت شناختند که والدین اویند ولی هرگز با هم ازدواج نکردند.
گروتندیک تا ۱۹۳۳ با والدینش زندگی کرد. آنان او را در مراقبت یک کشیش و معلم لوتری در هامبورگ گذاشتند و خود به هواداری از جنگ داخلی اسپانیا ( ولی نه در عرصهٔ رزم ) به آن کشور رفتند. در ۱۹۳۹ او و مادرش در اردوگاه های گوناگونی برای آوارگان زندگی کردند. پدرش دستگیر شد و پس از فرستاده شدن به اردوگاه آشویتس در سال ۱۹۴۲ درگذشت. او به فرانسوی، آلمانی و انگلیسی سخن می گفت.
دیدگاه های سیاسی گروتندیک رادیکال و صلح خواهانه بود. در نتیجه او شدیداً مخالف مداخله آمریکا در ویتنام و توسعه طلبی نظامی شوروی بود. او هنگامی که هانوی زیر بمباران بود، برای مخالفت با جنگ ویتنام در جنگل های پیرامون هانوی درس هایی در زمینه نظریه رسته ها ارائه می کرد. او پس از این که فهمید بخشی از بودجه نهاد محل کارش ( IHÉS ) نظامی است از زندگی علم بازنشسته شد. او چند سال بعدتر به عنوان استاد دانشگاه مونپلیه برگشت و تا بازنشستگی در ۱۹۸۸ در آنجا باقی ماند. در سال ۱۹۸۸ او و شاگردش پیر دلین برنده جایزه کرافورد شدند. نقد او از جامعه علمی، و خصوصاً چند محفل ریاضی، در نامه ای نوشته شده در ۱۹۸۸ آمده، که در آن او دلایل رد کردن جایزه کرافورد را برشمرده است. او این جایزه را به دلایل اخلاقی در نامه ای سرگشاده به رسانه ها رد کرد. در ۱۹۹۱ گروتندیک به مکانی نقل مکان کرد که کسانی که در جامعهٔ ریاضی با وی ارتباط داشتند نشانی آن را نمی دانستند. به نظر می رسیده که او در جایی در نزدیکی جنوب فرانسه و آندورا در انزوا می زیسته است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفیکی از بزرگ ترین دستاوردهای او کشف اولین نظریه کوهومولوژی وایل حسابی است.
سر، دوست و همکار قدیمی گروتندیک ، میگوید:او به مدت دوازده سال ، دوازده ساعت در روز، هفت روز هفته و دوازده ماه سال را ریاضی کار میکرد و علیرغم این همه سخت کار کردن از ریاضی خسته نمی شد.
دیر زمانی پس از رفتن او از ریاضی، شیوه اندیشیدن گروتندیک بر نسل هایی از ریاضیدانان اثر گذاشته است. اثر او بر نقش ویژگی های جهانی نظریه رسته ها را به عنوان یک اصل سازماندهی مهم به جریان اصلی برگرداند.
گروتندیک مؤسسه مطالعات علمی پیشرفته را که در آن استاد بود و بزرگ ترین کار خود را در آن کرده بود، در پی مناقشه ای بر سر بودجه نظامی در ۱۹۷۰، به دلایل شخصی و سیاسی ترک کرد. در پی آن؛ فعالیت ریاضیاتی او متوقف شد. او در ۱۹۸۸ رسماً بازنشسته شد و چند سال بعد به پیرنه نقل مکان کرد و در آن در انزوا از جامعه زندگی می کرد.
گروتندیک از والدینی آنارشیست در ۱۹۲۸ در برلین به دنیا آمد. شاپیرو، پدر او اصالتاً یهودی حسیدی بود و در روسیه زندانی شده بود. تاناروف، مادرش از خانواده ای پروتستان از هامبورگ برخاسته بود. هردو در دوران نوجوانی پیوندهای خود را با پیش زمینه های خود قطع کرده بودند. در زمان تولد گروتندیک مادرش در ازدواج روزنامه نگاری به نام یوهانس راداتس بود و نام او در هنگام تولد هم ابتدائاً الکساندر راداتس ثبت شده بود. این ازدواج در ۱۹۲۹ به هم خورد و شاپیرو/تاناروف به رسمیت شناختند که والدین اویند ولی هرگز با هم ازدواج نکردند.
گروتندیک تا ۱۹۳۳ با والدینش زندگی کرد. آنان او را در مراقبت یک کشیش و معلم لوتری در هامبورگ گذاشتند و خود به هواداری از جنگ داخلی اسپانیا ( ولی نه در عرصهٔ رزم ) به آن کشور رفتند. در ۱۹۳۹ او و مادرش در اردوگاه های گوناگونی برای آوارگان زندگی کردند. پدرش دستگیر شد و پس از فرستاده شدن به اردوگاه آشویتس در سال ۱۹۴۲ درگذشت. او به فرانسوی، آلمانی و انگلیسی سخن می گفت.
دیدگاه های سیاسی گروتندیک رادیکال و صلح خواهانه بود. در نتیجه او شدیداً مخالف مداخله آمریکا در ویتنام و توسعه طلبی نظامی شوروی بود. او هنگامی که هانوی زیر بمباران بود، برای مخالفت با جنگ ویتنام در جنگل های پیرامون هانوی درس هایی در زمینه نظریه رسته ها ارائه می کرد. او پس از این که فهمید بخشی از بودجه نهاد محل کارش ( IHÉS ) نظامی است از زندگی علم بازنشسته شد. او چند سال بعدتر به عنوان استاد دانشگاه مونپلیه برگشت و تا بازنشستگی در ۱۹۸۸ در آنجا باقی ماند. در سال ۱۹۸۸ او و شاگردش پیر دلین برنده جایزه کرافورد شدند. نقد او از جامعه علمی، و خصوصاً چند محفل ریاضی، در نامه ای نوشته شده در ۱۹۸۸ آمده، که در آن او دلایل رد کردن جایزه کرافورد را برشمرده است. او این جایزه را به دلایل اخلاقی در نامه ای سرگشاده به رسانه ها رد کرد. در ۱۹۹۱ گروتندیک به مکانی نقل مکان کرد که کسانی که در جامعهٔ ریاضی با وی ارتباط داشتند نشانی آن را نمی دانستند. به نظر می رسیده که او در جایی در نزدیکی جنوب فرانسه و آندورا در انزوا می زیسته است.
wiki: الکساندر گروتندیک