المَیتُو یا آلمَیتُو یکی از روستاهای بزرگ افغانستان واقع در جاغوری، ولایت غزنی است. مرکز المیتو «ناوه» است که دارای دو بازار کوچک می باشد. حدود ۲۵۰۰ خانوار و ۱۵۰۰۰ نفر جمعیت دارد. از جنوب به مرکز جاغوری ( سنگ ماشه ) ، سبزچوب و چهل باغتو، از خاور با تبرغنکِ خواجه علی، الودال، سیدامد و کمرک، از شمال و غرب با ولسوالی مالستان ( غیغان تو، دوره و پشین ) هم مرز است. المیتو، یکی از سرچشمه های ارغنداب به شمار می آید که در تاریخ از این رودخانه با نام خردروی نیز یاد شده است. [ ۲]
بر اساس پژوهش های ریشه شناسی، واژهٔ اَلمَیتو ( almaytoo ) از سه بخش «اَلَه» که واژهٔ اوستایی و به معنای شاهین و عقاب است، بخش دوم «مَی» است به معنای حمله و جنگ و بخش سوم «تو» پسوند اوستایی، به معنای دارندگی است، المیتو یعنی جولانگاه عقاب. [ ۳]
بعضی زبان شناسان همچنان نام المیتو را یک نام مغولی می دانند. پسوند «تو» که یک پسوند مغولی است، به معنی دارنده می باشد، مانند: شیمه تو، بانیرو؛ برکت تو، بابرکت، بچه تو، صاحب فرزند و… با حساب بالا، اگر «اله» و «می» به معنی عقاب باشد و «تو» به معنی دارنده، پس المیتو در زبان مغولی نیز به معنی مکان پر از عقاب می باشد. [ ۴]
المَیتو در تاریخ جاغوری و غزنی نقش برجسته ای داشته است. المیتو جایگاه فرزندان ایزدیار غزنوی است که در دوران غزنویان یکی از فرماندهان غزنوی بوده، اما در جریان جنگ غوریان و غزنویان او و علی دایه تمرد کردند و مورد خشم غزنویان قرار گرفتند. «امیر ایزدیار را سوی کوهپایه غزنِین فرستاد. ». مردم المیتو در تحولات سیاسی و اجتماعی نقش مهمی داشته اند، شاهیار سلطان، عنوان سلطانی را که عنوان حکومتی مهمی بوده، پیشتر یا همزمان با صافی سلطان جاغوری دریافت کرده است. متلند، بزرگ و مهتر دستهٔ ایزدیاری را که ۷۰۰ خانوار ذکر می کند؛ «محمد تقی سلطان» را نام می برد.
در جنگ حبیب الله کلکانی، مردم المیتو همگام با سایر هزاره ها از امان الله حمایت کردند که قربان علی سلطان در جنگ ترکی حضرت غزنی کشته شد. امان الله پس از پیروزی سپاس نامه ای به بزرگان ایزدیاری نوشته و از قربان علی سلطان، محمد عیسی سلطان، علی احمد سلطان و محمد رحم ارباب نام برده است. [ ۵] [ ۶]
تمام باشندگان المیتو از هزاره های قوم جاغوری هستند که زیرمجموعه دای بزرگ هزاره، دای میرکشه می باشند و با زبان دری ( لهجه هزارگی ) سخن می گویند. حدود هفتاد درصد مردم المیتو سواد خواندن و نوشتن دارند. باشندگان المیتو قوم میرداد و از دستهٔ ایزدیاری، یکی از چهار دستهٔ جاغوری، هستند. اقوام و تیره های سلطان، باتور، اَبغَه، خوش بَی، غَیبی، کاکَه بَی، توبری یا ( دادیی ) ، اُونِی، شاخه، شِیخنا، سادات و… باشنده المیتو هستند[ ۷] [ ۸]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبر اساس پژوهش های ریشه شناسی، واژهٔ اَلمَیتو ( almaytoo ) از سه بخش «اَلَه» که واژهٔ اوستایی و به معنای شاهین و عقاب است، بخش دوم «مَی» است به معنای حمله و جنگ و بخش سوم «تو» پسوند اوستایی، به معنای دارندگی است، المیتو یعنی جولانگاه عقاب. [ ۳]
بعضی زبان شناسان همچنان نام المیتو را یک نام مغولی می دانند. پسوند «تو» که یک پسوند مغولی است، به معنی دارنده می باشد، مانند: شیمه تو، بانیرو؛ برکت تو، بابرکت، بچه تو، صاحب فرزند و… با حساب بالا، اگر «اله» و «می» به معنی عقاب باشد و «تو» به معنی دارنده، پس المیتو در زبان مغولی نیز به معنی مکان پر از عقاب می باشد. [ ۴]
المَیتو در تاریخ جاغوری و غزنی نقش برجسته ای داشته است. المیتو جایگاه فرزندان ایزدیار غزنوی است که در دوران غزنویان یکی از فرماندهان غزنوی بوده، اما در جریان جنگ غوریان و غزنویان او و علی دایه تمرد کردند و مورد خشم غزنویان قرار گرفتند. «امیر ایزدیار را سوی کوهپایه غزنِین فرستاد. ». مردم المیتو در تحولات سیاسی و اجتماعی نقش مهمی داشته اند، شاهیار سلطان، عنوان سلطانی را که عنوان حکومتی مهمی بوده، پیشتر یا همزمان با صافی سلطان جاغوری دریافت کرده است. متلند، بزرگ و مهتر دستهٔ ایزدیاری را که ۷۰۰ خانوار ذکر می کند؛ «محمد تقی سلطان» را نام می برد.
در جنگ حبیب الله کلکانی، مردم المیتو همگام با سایر هزاره ها از امان الله حمایت کردند که قربان علی سلطان در جنگ ترکی حضرت غزنی کشته شد. امان الله پس از پیروزی سپاس نامه ای به بزرگان ایزدیاری نوشته و از قربان علی سلطان، محمد عیسی سلطان، علی احمد سلطان و محمد رحم ارباب نام برده است. [ ۵] [ ۶]
تمام باشندگان المیتو از هزاره های قوم جاغوری هستند که زیرمجموعه دای بزرگ هزاره، دای میرکشه می باشند و با زبان دری ( لهجه هزارگی ) سخن می گویند. حدود هفتاد درصد مردم المیتو سواد خواندن و نوشتن دارند. باشندگان المیتو قوم میرداد و از دستهٔ ایزدیاری، یکی از چهار دستهٔ جاغوری، هستند. اقوام و تیره های سلطان، باتور، اَبغَه، خوش بَی، غَیبی، کاکَه بَی، توبری یا ( دادیی ) ، اُونِی، شاخه، شِیخنا، سادات و… باشنده المیتو هستند[ ۷] [ ۸]
wiki: المیتو