[ویکی فقه] الفواتح الالهیة و المفاتح الغیبیة (کتاب). «الفواتح الالهیة و المفاتح الغیبیة»، به زبان عربی ، اثر نعمة الله بن محمود نخجوانی، تفسیری است عرفانی از قرآن کریم . این کتاب، در واقع تاویلات عارفانه نخجوانی، از آیات قرآنی است که موقوف به حال و تجربه شخصی وی می باشد.
کتاب، در دو جلد تنظیم شده است. جلد اول، از آغاز قرآن تا پایان سوره مؤمنون و جلد دوم، از آغاز سوره نور تا پایان قرآن را در بر دارد. کتاب، متکفل بیان تفسیر قرآن به صورت موجز و به روش مزجی و به سبک اشاره ای و عرفانی، همراه با فصاحت در بیان و روانی در تعبیر است. روش کلی نخجوانی به این ترتیب است که در ابتدای هر سوره، مقدمه ای را در باره مسائل عرفانی مربوط به آن بیان داشته است. وی، از بسم الله آغاز می کند و در هر سوره به تناسب سیاق و مطالب آن، تفسیری متفاوت از بسم الله ارائه می دهد و معتقد است که هر سوره قرآنی، آغاز و پایانی مخصوص به خود دارد؛ بدین جهت، بسم الله آن با دیگر سوره ها متفاوت است. پس از آن، به تفسیر و توضیح مختصری از جزءبه جزء مقاطع آیه طبق روش خود، می پردازد. این توضیحات، در بسیاری از موارد، تاویلات عارفانه ایشان از آیات است و اصلا اشاره ای به لغت، قرائت ، اعراب، اسباب نزول و شکل ظاهری آیه و هم چنین روایات و ماثورات و اموری که اغلب تفاسیر معمولا به آن ها می پردازند، ندارد. در پایان سوره ها نیز از مطالب گفته شده، بیانی اجمالی ارائه می دهد که همان خاتمه عرفانی آن است. بر این مبنا، تفسیر ایشان متضمن اصطلاحات صوفیه و مشرب اهل معرفت به بیانی رمزی بوده و بر مبنای قواعد اهل کشف و ذوق ، بیان مختصری از آیات را ارائه می دهد؛ ازاین جهت، اثری از مباحث فقهی، لغوی، قرائتی و ماثورات اسرائیلیة در آن دیده نمی شود. در مباحث عقیدتی، دیدگاه اهل معرفت را بدون نقد و استدلال، بیان می دارد.
کتاب، در دو جلد تنظیم شده است. جلد اول، از آغاز قرآن تا پایان سوره مؤمنون و جلد دوم، از آغاز سوره نور تا پایان قرآن را در بر دارد. کتاب، متکفل بیان تفسیر قرآن به صورت موجز و به روش مزجی و به سبک اشاره ای و عرفانی، همراه با فصاحت در بیان و روانی در تعبیر است. روش کلی نخجوانی به این ترتیب است که در ابتدای هر سوره، مقدمه ای را در باره مسائل عرفانی مربوط به آن بیان داشته است. وی، از بسم الله آغاز می کند و در هر سوره به تناسب سیاق و مطالب آن، تفسیری متفاوت از بسم الله ارائه می دهد و معتقد است که هر سوره قرآنی، آغاز و پایانی مخصوص به خود دارد؛ بدین جهت، بسم الله آن با دیگر سوره ها متفاوت است. پس از آن، به تفسیر و توضیح مختصری از جزءبه جزء مقاطع آیه طبق روش خود، می پردازد. این توضیحات، در بسیاری از موارد، تاویلات عارفانه ایشان از آیات است و اصلا اشاره ای به لغت، قرائت ، اعراب، اسباب نزول و شکل ظاهری آیه و هم چنین روایات و ماثورات و اموری که اغلب تفاسیر معمولا به آن ها می پردازند، ندارد. در پایان سوره ها نیز از مطالب گفته شده، بیانی اجمالی ارائه می دهد که همان خاتمه عرفانی آن است. بر این مبنا، تفسیر ایشان متضمن اصطلاحات صوفیه و مشرب اهل معرفت به بیانی رمزی بوده و بر مبنای قواعد اهل کشف و ذوق ، بیان مختصری از آیات را ارائه می دهد؛ ازاین جهت، اثری از مباحث فقهی، لغوی، قرائتی و ماثورات اسرائیلیة در آن دیده نمی شود. در مباحث عقیدتی، دیدگاه اهل معرفت را بدون نقد و استدلال، بیان می دارد.
[ویکی اهل البیت] نام کامل« الفواتح الالهیة و المفاتح الغیبیة» الموضحة للکلم القرآنیة، و الحکم الفرقانیة» و ملخص آن« الفواتح الالهیة و المفاتح الغیبیة» می باشد.
تفسیری است موجز، اشاره ای صوفیانه و در آن به بیان معانی و ذکر مکاشفات و مشاهدات وارده بر خود و بیان تفسیر قرآن بر سبک اشاره ای و عرفانی همراه با فصاحت در بیان و روانی در تعبیر می پردازد. به تعبیر صحیح تر این کتاب تأویلات عارفانه نخجوانی، از آیات قرآنی است، که موقوف به حال و تجربه شخصی وی است. شامل همه سور و آیات قرآنی است که به شکل فرجی و زبان عربی آن را ارائه داده است.
ایشان در مقدمه خود بیان می دارد که: من از علمای رسمی مانند فلاسفه، که متشبث به برهان و حدود هستند، و همچنین از متصوفه ای که سخن از واجد و موجود گویند و به عرفان نظری اکتفا نموده و به آداب ظاهری صوفی گری قناعت نموده اند، نیستم، بلکه از کسانی هستم که از جمیع رسوم و عادات بدورند و منتظر ظهوراتی هستند که در اوقات و حالات مختلف از حق بر آنها افاضه می شود. و از آنجایی که آنچه حق از جود خود بر من افاضه فرمود، فتوحاتی است که بر من هدیه گردید، نام آن« الفواتح الالهیة و المفاتح الغیبیة» الموضحة للکلم القرآنیة و الحکم الفرقانیة» گشت.( فتوحات الهی و کلیدهای غیبی که توضیح دهنده کلام قرآنی و حکمتهای فرقانی است.)
روش کلی نخجوانی به این ترتیب است که ابتدای هر سوره، مقدمه ای درباره مسائل عرفانی مربوط به آن بیان داشته، از بسم الله آغاز می کند. در هر سوره به تناسب سیاق و مطالب آن، تفسیری متفاوت از بسم الله ارائه می دهد و معتقد است، هر سوره قرآنی، آغاز و پایانی مخصوص به خود دارد، بدین جهت بسم الله آن بار دیگر سوره ها تفاوت خواهد داشت.
پس از آن به تفسیر و توضیح مختصری از جزء به جزء مقاطع آیه طبق روش خود، می پردازد. این توضیحات در بسیاری موارد، تأویلات عارفانه ایشان از آیات است. و اصلا اشاره ای به لغت، قرائت، اعراب، اسباب نزول و شکل ظاهری آیه و همچنین روایات و مأثورات و اموری که اغلب تفاسیر معمولا به آن می پردازند، ندارد. در پایان سوره ها نیز از مطالب گفته شده، بیان اجمالی ارائه می دهد که همان خاتمه عرفانی آن است.
بر این مبنا تفسیر ایشان متضمن اصطلاحات صوفیه و مشرب اهل معرفت به بیانی رمزی بوده و بر مبنای قواعد اهل کشف و ذوق، بیان مختصری از آیات را ارائه می دهد. از این جهت اثری از مباحث فقهی، لغوی، قرائتی و مأثورات اسرائیلیة در آن دیده نمی شود. در مباحث عقیدتی، دیدگاه اهل معرفت را بدون تصریح نقد و استدلال بر آن، بیان می دارد. مانند سوره انعام آیه 103«لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار»ج 1 ص 229
نخجوانی قبل از آغاز تفسیر به بیان امور مهمی از مسائل عرفانی و فروع آن می پردازد، که مهمترین آن از این قرارند:
1- اصل کلی در اسرار معارف، حقایق، مکاشفات، و مشاهدات وارد بر قلب کملین.
تفسیری است موجز، اشاره ای صوفیانه و در آن به بیان معانی و ذکر مکاشفات و مشاهدات وارده بر خود و بیان تفسیر قرآن بر سبک اشاره ای و عرفانی همراه با فصاحت در بیان و روانی در تعبیر می پردازد. به تعبیر صحیح تر این کتاب تأویلات عارفانه نخجوانی، از آیات قرآنی است، که موقوف به حال و تجربه شخصی وی است. شامل همه سور و آیات قرآنی است که به شکل فرجی و زبان عربی آن را ارائه داده است.
ایشان در مقدمه خود بیان می دارد که: من از علمای رسمی مانند فلاسفه، که متشبث به برهان و حدود هستند، و همچنین از متصوفه ای که سخن از واجد و موجود گویند و به عرفان نظری اکتفا نموده و به آداب ظاهری صوفی گری قناعت نموده اند، نیستم، بلکه از کسانی هستم که از جمیع رسوم و عادات بدورند و منتظر ظهوراتی هستند که در اوقات و حالات مختلف از حق بر آنها افاضه می شود. و از آنجایی که آنچه حق از جود خود بر من افاضه فرمود، فتوحاتی است که بر من هدیه گردید، نام آن« الفواتح الالهیة و المفاتح الغیبیة» الموضحة للکلم القرآنیة و الحکم الفرقانیة» گشت.( فتوحات الهی و کلیدهای غیبی که توضیح دهنده کلام قرآنی و حکمتهای فرقانی است.)
روش کلی نخجوانی به این ترتیب است که ابتدای هر سوره، مقدمه ای درباره مسائل عرفانی مربوط به آن بیان داشته، از بسم الله آغاز می کند. در هر سوره به تناسب سیاق و مطالب آن، تفسیری متفاوت از بسم الله ارائه می دهد و معتقد است، هر سوره قرآنی، آغاز و پایانی مخصوص به خود دارد، بدین جهت بسم الله آن بار دیگر سوره ها تفاوت خواهد داشت.
پس از آن به تفسیر و توضیح مختصری از جزء به جزء مقاطع آیه طبق روش خود، می پردازد. این توضیحات در بسیاری موارد، تأویلات عارفانه ایشان از آیات است. و اصلا اشاره ای به لغت، قرائت، اعراب، اسباب نزول و شکل ظاهری آیه و همچنین روایات و مأثورات و اموری که اغلب تفاسیر معمولا به آن می پردازند، ندارد. در پایان سوره ها نیز از مطالب گفته شده، بیان اجمالی ارائه می دهد که همان خاتمه عرفانی آن است.
بر این مبنا تفسیر ایشان متضمن اصطلاحات صوفیه و مشرب اهل معرفت به بیانی رمزی بوده و بر مبنای قواعد اهل کشف و ذوق، بیان مختصری از آیات را ارائه می دهد. از این جهت اثری از مباحث فقهی، لغوی، قرائتی و مأثورات اسرائیلیة در آن دیده نمی شود. در مباحث عقیدتی، دیدگاه اهل معرفت را بدون تصریح نقد و استدلال بر آن، بیان می دارد. مانند سوره انعام آیه 103«لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار»ج 1 ص 229
نخجوانی قبل از آغاز تفسیر به بیان امور مهمی از مسائل عرفانی و فروع آن می پردازد، که مهمترین آن از این قرارند:
1- اصل کلی در اسرار معارف، حقایق، مکاشفات، و مشاهدات وارد بر قلب کملین.
wikiahlb: الفواتح_الالهیه_و_المفاتح_الغیبیه
[ویکی نور] الفواتح الالهیة و المفاتح الغیبیة، به زبان عربی، اثر نعمة الله بن محمود نخجوانی، تفسیری است عرفانی از قرآن کریم.
این کتاب، در واقع تأویلات عارفانه نخجوانی، از آیات قرآنی است که موقوف به حال و تجربه شخصی وی می باشد.
کتاب، در دو جلد تنظیم شده است. جلد اول، از آغاز قرآن تا پایان سوره مؤمنون و جلد دوم، از آغاز سوره نور تا پایان قرآن را در بر دارد.
کتاب، متکفل بیان تفسیر قرآن به صورت موجز و به روش مزجی و به سبک اشاره ای و عرفانی، همراه با فصاحت در بیان و روانی در تعبیر است.
روش کلی نخجوانی به این ترتیب است که در ابتدای هر سوره، مقدمه ای را درباره مسائل عرفانی مربوط به آن بیان داشته است. وی، از بسم الله آغاز می کند و در هر سوره به تناسب سیاق و مطالب آن، تفسیری متفاوت از بسم الله ارائه می دهد و معتقد است که هر سوره قرآنی، آغاز و پایانی مخصوص به خود دارد؛ بدین جهت، بسم الله آن با دیگر سوره ها متفاوت است.
این کتاب، در واقع تأویلات عارفانه نخجوانی، از آیات قرآنی است که موقوف به حال و تجربه شخصی وی می باشد.
کتاب، در دو جلد تنظیم شده است. جلد اول، از آغاز قرآن تا پایان سوره مؤمنون و جلد دوم، از آغاز سوره نور تا پایان قرآن را در بر دارد.
کتاب، متکفل بیان تفسیر قرآن به صورت موجز و به روش مزجی و به سبک اشاره ای و عرفانی، همراه با فصاحت در بیان و روانی در تعبیر است.
روش کلی نخجوانی به این ترتیب است که در ابتدای هر سوره، مقدمه ای را درباره مسائل عرفانی مربوط به آن بیان داشته است. وی، از بسم الله آغاز می کند و در هر سوره به تناسب سیاق و مطالب آن، تفسیری متفاوت از بسم الله ارائه می دهد و معتقد است که هر سوره قرآنی، آغاز و پایانی مخصوص به خود دارد؛ بدین جهت، بسم الله آن با دیگر سوره ها متفاوت است.
wikinoor: الفواتح_الإلهیة_و_المفاتح_الغیبیة
[ویکی فقه] الفواتح الالهیه و المفاتح الغیبیه (کتاب). «الفواتح الالهیة و المفاتح الغیبیة»، به زبان عربی ، اثر نعمة الله بن محمود نخجوانی، تفسیری است عرفانی از قرآن کریم . این کتاب، در واقع تاویلات عارفانه نخجوانی، از آیات قرآنی است که موقوف به حال و تجربه شخصی وی می باشد.
کتاب، در دو جلد تنظیم شده است. جلد اول، از آغاز قرآن تا پایان سوره مؤمنون و جلد دوم، از آغاز سوره نور تا پایان قرآن را در بر دارد. کتاب، متکفل بیان تفسیر قرآن به صورت موجز و به روش مزجی و به سبک اشاره ای و عرفانی، همراه با فصاحت در بیان و روانی در تعبیر است. روش کلی نخجوانی به این ترتیب است که در ابتدای هر سوره، مقدمه ای را در باره مسائل عرفانی مربوط به آن بیان داشته است. وی، از بسم الله آغاز می کند و در هر سوره به تناسب سیاق و مطالب آن، تفسیری متفاوت از بسم الله ارائه می دهد و معتقد است که هر سوره قرآنی، آغاز و پایانی مخصوص به خود دارد؛ بدین جهت، بسم الله آن با دیگر سوره ها متفاوت است. پس از آن، به تفسیر و توضیح مختصری از جزءبه جزء مقاطع آیه طبق روش خود، می پردازد. این توضیحات، در بسیاری از موارد، تاویلات عارفانه ایشان از آیات است و اصلا اشاره ای به لغت، قرائت ، اعراب، اسباب نزول و شکل ظاهری آیه و هم چنین روایات و ماثورات و اموری که اغلب تفاسیر معمولا به آن ها می پردازند، ندارد. در پایان سوره ها نیز از مطالب گفته شده، بیانی اجمالی ارائه می دهد که همان خاتمه عرفانی آن است. بر این مبنا، تفسیر ایشان متضمن اصطلاحات صوفیه و مشرب اهل معرفت به بیانی رمزی بوده و بر مبنای قواعد اهل کشف و ذوق ، بیان مختصری از آیات را ارائه می دهد؛ ازاین جهت، اثری از مباحث فقهی، لغوی، قرائتی و ماثورات اسرائیلیة در آن دیده نمی شود. در مباحث عقیدتی، دیدگاه اهل معرفت را بدون نقد و استدلال، بیان می دارد.
گزارش محتوا
نخجوانی قبل از آغاز تفسیر به بیان امور مهمی از مسائل عرفانی و فروع آن می پردازد که مهم ترین آن ها از این قرارند: ۱. اصل کلی در اسرار معارف، حقایق، مکاشفات و مشاهدات وارد بر قلب کملین؛ ۲. موضوع اوامر و نواهی؛ ۳. عموم تکالیف و احکام وارد از جانب خداوند در کتب و صحف الهی بر اساس دیدگاه عرفا؛ ۴. بیان اسرار مطلق انزال و ارسال؛ ۵. حکم عموم وحی و الهام؛ ۶. مصالح ولایت مطلقه و نبوت و رسالت؛ ۷. جایگاه ملل و ادیان بعد از ظهور اسلام ؛ ۸. صور طاعات و عبادات دنیوی و معتقدات اخروی، مانند حشر و نشر و بهشت و جهنم . می توان تعبیر دیگری از این مباحث، بدین قرار نمود: ۱. وحدت وجود؛ ۲. عوالم خمسه؛ ۳. اسماء و صفات و مظاهر و ظهورات آن ها؛ ۴. جامعیت انسان کامل و قرآن . رویکرد مفسر نسبت به اهل بیت علیه السّلام ، رویکردی معتدل از یک عالم اهل سنت محسوب می گردد؛ از تعصب کور برخی عالمان اهل سنت که حاضر نیستند هیچ آیه ای را به اهل بیت علیه السّلام نسبت دهند (نه در مقام شان نزول و نه در مقام تطبیق و ذکر مصداق) اثری در این تفسیر مشاهده نمی شود، بلکه جانب انصاف را رعایت کرده؛ از جمله، ذیل آیه ۵۵ سوره مائده ، در صفحه ۱۹۷، جلد ۱ می نویسد: «نزلت فی علی کرم الله وجهه حین ساله سائل...» و ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران (آیه مباهله) در جلد ۱، صفحه ۱۱۲، تصریح به نام مبارک حضرت علی علیه السّلام ، حسنین علیه السّلام و فاطمه سلام الله علیهم دارد و نیز در آیه ۳۳ سوره احزاب ، در جلد ۲، صفحه ۱۵۵، عصمت را برای اهل بیت بیان می دارد و نام حضرت علی علیه السّلام ، حسنین علیه السّلام و فاطمه سلام الله علیهم را ذکر می کند و بالاتر از این در تفسیر آیه ۸ سوره دهر ، جلد ۲، صفحه ۴۶۹، شان نزول آیه را که نذر حضرت علی علیه السّلام و فاطمه زهرا سلام الله علیهم در بیماری حسنین علیه السّلام بوده، با اجلال و اکرام و صلوات و سلام، عنوان می دارد. نخجوانی، به مصادری که در تفسیر از آنها بهره برده است، اشاره ای ندارد؛ شاید بتوان گفت علت آن، این است که این تفسیر، تاویلات و واردات قلبیه ایشان است؛ بنابراین، از مصدر خاصی استفاده مستقیم ننموده است، لیکن از لحاظ روش ارجاع مطالب و موضوعات قرآنی به مباحث عرفانی و بیان تاویلات، از ابن عربی متاثر بوده است. در جلد اول، صفحه ۸۷ نیز از بایزید بسطامی و ابن عربی مطلبی نقل می نماید. ایشان از آن دسته عرفایی است که قائل به تاویلات عرفانی بوده و خود نیز از این گونه تاویلات داشته است.
وضعیت کتاب
تفسیر حاضر، در سال ۱۳۲۶ ق، توسط چاپ خانه عثمانیه از طرف دار الخلافة العلمیة الاسلامیة در استانبول ، در ۲ جلد، به قطع رحلی چاپ و منتشر گردید. تصحیح و مقابله با نسخه های موجود در کتاب خانه های آن زمان ، توسط دانشمندان و فضلای آن دیار، از قبیل احمد مختاربیک، حافظ محمد افندی، اسماعیل صاحب، احمد رفعت، محمد خیری و محمد کامل انجام گرفته است که در خاتمه تفسیر (انتهای جلد دوم)، از آن سخن به میان آمده است. نسخه حاضر، چاپ قاهره ، است و توسط دار رکابی للنشر، در سال ۱۹۹۹ م،/ ۱۴۲۰ ق، به قطع رحلی، در دو جلد از روی همان نسخه چاپی به طبع رسیده است. پاورقی ها، به توضیح و تایید پاره ای از مطالب و مبهمات کتاب اختصاص یافته است.
کتاب، در دو جلد تنظیم شده است. جلد اول، از آغاز قرآن تا پایان سوره مؤمنون و جلد دوم، از آغاز سوره نور تا پایان قرآن را در بر دارد. کتاب، متکفل بیان تفسیر قرآن به صورت موجز و به روش مزجی و به سبک اشاره ای و عرفانی، همراه با فصاحت در بیان و روانی در تعبیر است. روش کلی نخجوانی به این ترتیب است که در ابتدای هر سوره، مقدمه ای را در باره مسائل عرفانی مربوط به آن بیان داشته است. وی، از بسم الله آغاز می کند و در هر سوره به تناسب سیاق و مطالب آن، تفسیری متفاوت از بسم الله ارائه می دهد و معتقد است که هر سوره قرآنی، آغاز و پایانی مخصوص به خود دارد؛ بدین جهت، بسم الله آن با دیگر سوره ها متفاوت است. پس از آن، به تفسیر و توضیح مختصری از جزءبه جزء مقاطع آیه طبق روش خود، می پردازد. این توضیحات، در بسیاری از موارد، تاویلات عارفانه ایشان از آیات است و اصلا اشاره ای به لغت، قرائت ، اعراب، اسباب نزول و شکل ظاهری آیه و هم چنین روایات و ماثورات و اموری که اغلب تفاسیر معمولا به آن ها می پردازند، ندارد. در پایان سوره ها نیز از مطالب گفته شده، بیانی اجمالی ارائه می دهد که همان خاتمه عرفانی آن است. بر این مبنا، تفسیر ایشان متضمن اصطلاحات صوفیه و مشرب اهل معرفت به بیانی رمزی بوده و بر مبنای قواعد اهل کشف و ذوق ، بیان مختصری از آیات را ارائه می دهد؛ ازاین جهت، اثری از مباحث فقهی، لغوی، قرائتی و ماثورات اسرائیلیة در آن دیده نمی شود. در مباحث عقیدتی، دیدگاه اهل معرفت را بدون نقد و استدلال، بیان می دارد.
گزارش محتوا
نخجوانی قبل از آغاز تفسیر به بیان امور مهمی از مسائل عرفانی و فروع آن می پردازد که مهم ترین آن ها از این قرارند: ۱. اصل کلی در اسرار معارف، حقایق، مکاشفات و مشاهدات وارد بر قلب کملین؛ ۲. موضوع اوامر و نواهی؛ ۳. عموم تکالیف و احکام وارد از جانب خداوند در کتب و صحف الهی بر اساس دیدگاه عرفا؛ ۴. بیان اسرار مطلق انزال و ارسال؛ ۵. حکم عموم وحی و الهام؛ ۶. مصالح ولایت مطلقه و نبوت و رسالت؛ ۷. جایگاه ملل و ادیان بعد از ظهور اسلام ؛ ۸. صور طاعات و عبادات دنیوی و معتقدات اخروی، مانند حشر و نشر و بهشت و جهنم . می توان تعبیر دیگری از این مباحث، بدین قرار نمود: ۱. وحدت وجود؛ ۲. عوالم خمسه؛ ۳. اسماء و صفات و مظاهر و ظهورات آن ها؛ ۴. جامعیت انسان کامل و قرآن . رویکرد مفسر نسبت به اهل بیت علیه السّلام ، رویکردی معتدل از یک عالم اهل سنت محسوب می گردد؛ از تعصب کور برخی عالمان اهل سنت که حاضر نیستند هیچ آیه ای را به اهل بیت علیه السّلام نسبت دهند (نه در مقام شان نزول و نه در مقام تطبیق و ذکر مصداق) اثری در این تفسیر مشاهده نمی شود، بلکه جانب انصاف را رعایت کرده؛ از جمله، ذیل آیه ۵۵ سوره مائده ، در صفحه ۱۹۷، جلد ۱ می نویسد: «نزلت فی علی کرم الله وجهه حین ساله سائل...» و ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران (آیه مباهله) در جلد ۱، صفحه ۱۱۲، تصریح به نام مبارک حضرت علی علیه السّلام ، حسنین علیه السّلام و فاطمه سلام الله علیهم دارد و نیز در آیه ۳۳ سوره احزاب ، در جلد ۲، صفحه ۱۵۵، عصمت را برای اهل بیت بیان می دارد و نام حضرت علی علیه السّلام ، حسنین علیه السّلام و فاطمه سلام الله علیهم را ذکر می کند و بالاتر از این در تفسیر آیه ۸ سوره دهر ، جلد ۲، صفحه ۴۶۹، شان نزول آیه را که نذر حضرت علی علیه السّلام و فاطمه زهرا سلام الله علیهم در بیماری حسنین علیه السّلام بوده، با اجلال و اکرام و صلوات و سلام، عنوان می دارد. نخجوانی، به مصادری که در تفسیر از آنها بهره برده است، اشاره ای ندارد؛ شاید بتوان گفت علت آن، این است که این تفسیر، تاویلات و واردات قلبیه ایشان است؛ بنابراین، از مصدر خاصی استفاده مستقیم ننموده است، لیکن از لحاظ روش ارجاع مطالب و موضوعات قرآنی به مباحث عرفانی و بیان تاویلات، از ابن عربی متاثر بوده است. در جلد اول، صفحه ۸۷ نیز از بایزید بسطامی و ابن عربی مطلبی نقل می نماید. ایشان از آن دسته عرفایی است که قائل به تاویلات عرفانی بوده و خود نیز از این گونه تاویلات داشته است.
وضعیت کتاب
تفسیر حاضر، در سال ۱۳۲۶ ق، توسط چاپ خانه عثمانیه از طرف دار الخلافة العلمیة الاسلامیة در استانبول ، در ۲ جلد، به قطع رحلی چاپ و منتشر گردید. تصحیح و مقابله با نسخه های موجود در کتاب خانه های آن زمان ، توسط دانشمندان و فضلای آن دیار، از قبیل احمد مختاربیک، حافظ محمد افندی، اسماعیل صاحب، احمد رفعت، محمد خیری و محمد کامل انجام گرفته است که در خاتمه تفسیر (انتهای جلد دوم)، از آن سخن به میان آمده است. نسخه حاضر، چاپ قاهره ، است و توسط دار رکابی للنشر، در سال ۱۹۹۹ م،/ ۱۴۲۰ ق، به قطع رحلی، در دو جلد از روی همان نسخه چاپی به طبع رسیده است. پاورقی ها، به توضیح و تایید پاره ای از مطالب و مبهمات کتاب اختصاص یافته است.
wikifeqh: الفواتح_الالهیة_و_المفاتح_الغیبیة_(کتاب)