[ویکی نور] الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه. الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الإسلامیة، اثر محمد بن علی بن طباطبا، معروف به ابن طقطقی، کتابی است در آداب سلطنت و شرح حال خلفا از ابوبکر تا مستعصم، آخرین خلیفه عباسی که به زبان عربی نوشته شده و با تحقیق عبدالقادر محمد مایو و با مراجعه احمد عبدالله فرهود عرضه شده است.
این کتاب در سال 701ق، به نام فخرالدین بن عیسی بن ابراهیم ، حاکم مغولی موصل به رشته تحریر درآمده است.
کتاب با دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز شده و مطالب، دارای دو بخش تقریبا مجزا است. بخش نخست مشتمل است بر سیاست مدن یا آداب سلطانی و سیاست ملک داری که با نثری ساده و سبکی جالب ، یعنی توأم با ذکر حکایات، اشعار، امثال و حکم و پاره ای از پندهای بزرگان و با مضمون و محتوایی عمیق و تأمل برانگیز به رشته تحریر درآمده است. بخش دوم، در واقع تاریخ دولت های اسلامی و به عبارت دیگر، تاریخ خلفا و وزرا از خلفای راشدین تا وزارت مؤیدالدین بن علقمی است که با همان سبک و سیاق نوشته شده است.
در مقدمه محقق، توضیحات مختصری پیرامون کتاب و نویسنده آن ارائه گردیده است.
نویسنده، کتاب خود را با بیان «فضیلت دانش و کتاب» و ضرورت توجه پادشاهان به «انواع دانش و رو نمودن آنها به کتاب هایی که از فهم های عالی تراوش نموده»، آغاز کرده است. اگرچه او دانش را برای مردم عادی نیز زینت می داند، اما این زینت را برای پادشاهان کمال می داند؛ زیرا: «دانش، پادشاهان را بیش از مردم عادی زینت می بخشد و هرگاه پادشاه دانشمند باشد، در حقیقت دانشمند پادشاه است». مطابق این رأی اگر بنا بر این باشد که حکیم حاکم گردد ، پس باید حاکم، مدام حکمت اندوزد و این جز از راه همنشینی با کتاب حاصل نگردد، اما تنها کتاب هایی برای پادشاهان سودمند می افتد که «مشتمل بر آداب سلطنت و سیره های تاریخی از نوع اخبار ظریف و آثار عجیب باشد». در این سخن، سیاست، تابع تاریخ گردیده و با آن پیوند ناگسستنی یافته و ازاین رو معرفت تاریخی، برجسته گردیده و جایگاه والا و رفیعی یافته است. در این خصوص ابن طقطقی درست در ادامه همان سخن به نکته نغز و ظریفی اشاره کرده است و آن اینکه «وزرا، در روزگار قدیم دوست نمی داشتند که پادشاهان به هیچ یک از تواریخ و اخبار وقوف یابند». به راستی چرا وزرا، علی رغم اینکه خود صاحب فضیلت و اهل معرفت بوده اند و عموما خود بر تواریخ گذشته وقوف داشته اند، با پادشاهان چنین می کرده اند.
پاسخ این پرسش را ابن طقطقی به طور پراکنده در لابه لای داستان ها و حکایاتی که نقل می کند، به نوعی بیان کرده است. شاید خلاصه کلام او این باشد که وزرا بیش از آن که پادشاهان را عالم بخواهند، بیشتر سرگرم می خواسته اند؛ چراکه تنها در این صورت پادشاهان را بر وزرا نیاز می افتاد و اینان می توانستند با فضیلت و دانش و معرفت خود به رتق و فتق امور بپردازند و چنین بر پادشاهان القا کنند که آنان در اداره امور ناچار از رأی و تدبیر وزرایند و اما این رأی و تدبیر با کسب «معرفت تاریخی» حاصل شدنی است. ازاین روست که ابن طقطقی به طور مکرر به اهل سیاست، مزایا و فواید تواریخ از جمله تاریخ خود را یادآور شده است. او می نویسد: «هرکس با امر سیاست و تدبیر امور مردم سروکار دارد، بدین کتاب نیازمند است». در جایی دیگر ضمن مقایسه اثر خود با آثار حماسی، بر رجحان اثرش بر آنها این چنین تأکید می ورزد: «این کتاب، هم آنچه را که گفته شد(حماسه ها) در بر دارد و هم خواننده را به قواعد سیاست و وسایل ریاست راهنمایی می کند» و در چند سطر بعد، باز به گونه ای دیگر به اهمیت اثرش اشاره می کند: «این کتاب خرد را نیرو و ذهن را تندی، هوش را درخشندگی می بخشد و مطالب آن خاطر هوشمند را همچون سنگ تیغ است برای فولاد». ابن طقطقی اشاره و تأکید مکرر بر ارزش و فواید این کتاب را از باب مبالغه ندانسته و شائبه هرگونه گزافه گویی را با صراحت نفی کرده است.
این کتاب در سال 701ق، به نام فخرالدین بن عیسی بن ابراهیم ، حاکم مغولی موصل به رشته تحریر درآمده است.
کتاب با دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز شده و مطالب، دارای دو بخش تقریبا مجزا است. بخش نخست مشتمل است بر سیاست مدن یا آداب سلطانی و سیاست ملک داری که با نثری ساده و سبکی جالب ، یعنی توأم با ذکر حکایات، اشعار، امثال و حکم و پاره ای از پندهای بزرگان و با مضمون و محتوایی عمیق و تأمل برانگیز به رشته تحریر درآمده است. بخش دوم، در واقع تاریخ دولت های اسلامی و به عبارت دیگر، تاریخ خلفا و وزرا از خلفای راشدین تا وزارت مؤیدالدین بن علقمی است که با همان سبک و سیاق نوشته شده است.
در مقدمه محقق، توضیحات مختصری پیرامون کتاب و نویسنده آن ارائه گردیده است.
نویسنده، کتاب خود را با بیان «فضیلت دانش و کتاب» و ضرورت توجه پادشاهان به «انواع دانش و رو نمودن آنها به کتاب هایی که از فهم های عالی تراوش نموده»، آغاز کرده است. اگرچه او دانش را برای مردم عادی نیز زینت می داند، اما این زینت را برای پادشاهان کمال می داند؛ زیرا: «دانش، پادشاهان را بیش از مردم عادی زینت می بخشد و هرگاه پادشاه دانشمند باشد، در حقیقت دانشمند پادشاه است». مطابق این رأی اگر بنا بر این باشد که حکیم حاکم گردد ، پس باید حاکم، مدام حکمت اندوزد و این جز از راه همنشینی با کتاب حاصل نگردد، اما تنها کتاب هایی برای پادشاهان سودمند می افتد که «مشتمل بر آداب سلطنت و سیره های تاریخی از نوع اخبار ظریف و آثار عجیب باشد». در این سخن، سیاست، تابع تاریخ گردیده و با آن پیوند ناگسستنی یافته و ازاین رو معرفت تاریخی، برجسته گردیده و جایگاه والا و رفیعی یافته است. در این خصوص ابن طقطقی درست در ادامه همان سخن به نکته نغز و ظریفی اشاره کرده است و آن اینکه «وزرا، در روزگار قدیم دوست نمی داشتند که پادشاهان به هیچ یک از تواریخ و اخبار وقوف یابند». به راستی چرا وزرا، علی رغم اینکه خود صاحب فضیلت و اهل معرفت بوده اند و عموما خود بر تواریخ گذشته وقوف داشته اند، با پادشاهان چنین می کرده اند.
پاسخ این پرسش را ابن طقطقی به طور پراکنده در لابه لای داستان ها و حکایاتی که نقل می کند، به نوعی بیان کرده است. شاید خلاصه کلام او این باشد که وزرا بیش از آن که پادشاهان را عالم بخواهند، بیشتر سرگرم می خواسته اند؛ چراکه تنها در این صورت پادشاهان را بر وزرا نیاز می افتاد و اینان می توانستند با فضیلت و دانش و معرفت خود به رتق و فتق امور بپردازند و چنین بر پادشاهان القا کنند که آنان در اداره امور ناچار از رأی و تدبیر وزرایند و اما این رأی و تدبیر با کسب «معرفت تاریخی» حاصل شدنی است. ازاین روست که ابن طقطقی به طور مکرر به اهل سیاست، مزایا و فواید تواریخ از جمله تاریخ خود را یادآور شده است. او می نویسد: «هرکس با امر سیاست و تدبیر امور مردم سروکار دارد، بدین کتاب نیازمند است». در جایی دیگر ضمن مقایسه اثر خود با آثار حماسی، بر رجحان اثرش بر آنها این چنین تأکید می ورزد: «این کتاب، هم آنچه را که گفته شد(حماسه ها) در بر دارد و هم خواننده را به قواعد سیاست و وسایل ریاست راهنمایی می کند» و در چند سطر بعد، باز به گونه ای دیگر به اهمیت اثرش اشاره می کند: «این کتاب خرد را نیرو و ذهن را تندی، هوش را درخشندگی می بخشد و مطالب آن خاطر هوشمند را همچون سنگ تیغ است برای فولاد». ابن طقطقی اشاره و تأکید مکرر بر ارزش و فواید این کتاب را از باب مبالغه ندانسته و شائبه هرگونه گزافه گویی را با صراحت نفی کرده است.
[ویکی فقه] الفخری فی الاداب السلطانیه و الدول الاسلامیة. مؤلف:ابو عبدالله محمد بن علی بن علی بن طباطبا، معروف به ابن طقطقی (م ۶۷۲ ق).
تألیف این کتاب در سال ۷۰۱ ق به پایان رسیده و مطالب آن در دو فصل تنظیم شده است: فصل نخست، درباره دانش سیاست و ملک داری است . فصل دوم، که پایان کتاب است، درباره تاریخ دولت اسلامی، پس از رحلت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ تا پایان خلافت عباسی است. وی در بخش نخست به تحلیل سیاست پرداخته و ضمن بهره گیری از نمونه های تاریخی، درباره موضوعاتی چون: سیاست و اقسام آن، دانش سیاست میان اقوام مختلف، به کارگیری عفو و کرم در حکومت داری، هیبت و نقش آن در حفظ حکومت، مشورت و استبداد به رأی، تعریف کلی از دولتهای کسروی، اسلامی، اموی و عباسی و ویژگیهای آنها، حقوق شاه، حقوق رعیت و... سخن گفته است. وضعیت نشر این کتاب، به وسیله انتشارات دارصادر چاپ و منتشر شده است. همچنین این کتاب توسط مرحوم وحید گلپایگانی به فارسی ترجمه شده است. منبعسایت اندیشه قم
تألیف این کتاب در سال ۷۰۱ ق به پایان رسیده و مطالب آن در دو فصل تنظیم شده است: فصل نخست، درباره دانش سیاست و ملک داری است . فصل دوم، که پایان کتاب است، درباره تاریخ دولت اسلامی، پس از رحلت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ تا پایان خلافت عباسی است. وی در بخش نخست به تحلیل سیاست پرداخته و ضمن بهره گیری از نمونه های تاریخی، درباره موضوعاتی چون: سیاست و اقسام آن، دانش سیاست میان اقوام مختلف، به کارگیری عفو و کرم در حکومت داری، هیبت و نقش آن در حفظ حکومت، مشورت و استبداد به رأی، تعریف کلی از دولتهای کسروی، اسلامی، اموی و عباسی و ویژگیهای آنها، حقوق شاه، حقوق رعیت و... سخن گفته است. وضعیت نشر این کتاب، به وسیله انتشارات دارصادر چاپ و منتشر شده است. همچنین این کتاب توسط مرحوم وحید گلپایگانی به فارسی ترجمه شده است. منبعسایت اندیشه قم
[ویکی اهل البیت] الفخری فی الاداب السلطانیه و الدول الاسلامیة. ابوعبدالله محمد بن علی بن علی بن طباطبا، معروف به ابن طقطقی (م 672 ق).
وی نقیب برجسته علویان حله، نجف، کربلا و از دانشمندان و مورخان شیعه مذهب در نیمه دوم قرن هفتم هجری است؛ دورانی که مغولان بر بغداد مستولی شدند. پدر وی شریف تاج الدین، نقیب علویان بود و در سال 672 کشته شد که پس از وی فرزندش به نقابت رسید. ابن طقطقی از ادیبان و مورخان و نسب شناسان شایسته این دوره بوده است.
تألیف این کتاب در سال 701 ق به پایان رسیده و مطالب آن در دو فصل تنظیم شده است: فصل نخست، درباره دانش سیاست و ملک داری است و فصل دوم که پایان کتاب است، درباره تاریخ دولت اسلامی پس از رحلت پیامبر تا پایان خلافت عباسی است.
وی در بخش نخست به تحلیل سیاست پرداخته و ضمن بهره گیری از نمونه های تاریخی، درباره موضوعاتی چون: سیاست و اقسام آن، دانش سیاست میان اقوام مختلف بکارگیری عفو و کرم در حکومت داری، هیبت و نقش آن در حفظ حکومت، مشورت و استبداد به رأی، تعریف کلی از دولت های کسروی، اسلامی، اموی و عباسی و ویژگی های آن ها، حقوق شاه، حقوق رعیت و... سخن گفته است.
این کتاب به وسیله انتشارات دار صادر چاپ و منتشر شده است.
کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی/ نویسنده: محمدرضا ضمیری
وی نقیب برجسته علویان حله، نجف، کربلا و از دانشمندان و مورخان شیعه مذهب در نیمه دوم قرن هفتم هجری است؛ دورانی که مغولان بر بغداد مستولی شدند. پدر وی شریف تاج الدین، نقیب علویان بود و در سال 672 کشته شد که پس از وی فرزندش به نقابت رسید. ابن طقطقی از ادیبان و مورخان و نسب شناسان شایسته این دوره بوده است.
تألیف این کتاب در سال 701 ق به پایان رسیده و مطالب آن در دو فصل تنظیم شده است: فصل نخست، درباره دانش سیاست و ملک داری است و فصل دوم که پایان کتاب است، درباره تاریخ دولت اسلامی پس از رحلت پیامبر تا پایان خلافت عباسی است.
وی در بخش نخست به تحلیل سیاست پرداخته و ضمن بهره گیری از نمونه های تاریخی، درباره موضوعاتی چون: سیاست و اقسام آن، دانش سیاست میان اقوام مختلف بکارگیری عفو و کرم در حکومت داری، هیبت و نقش آن در حفظ حکومت، مشورت و استبداد به رأی، تعریف کلی از دولت های کسروی، اسلامی، اموی و عباسی و ویژگی های آن ها، حقوق شاه، حقوق رعیت و... سخن گفته است.
این کتاب به وسیله انتشارات دار صادر چاپ و منتشر شده است.
کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی/ نویسنده: محمدرضا ضمیری
[ویکی فقه] مؤلف:ابو عبدالله محمد بن علی بن علی بن طباطبا، معروف به ابن طقطقی (م ۶۷۲ ق).
تألیف این کتاب در سال ۷۰۱ ق به پایان رسیده و مطالب آن در دو فصل تنظیم شده است:
فصل نخست، درباره دانش سیاست و ملک داری است .
فصل دوم، که پایان کتاب است، درباره تاریخ دولت اسلامی، پس از رحلت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ تا پایان خلافت عباسی است.
وی در بخش نخست به تحلیل سیاست پرداخته و ضمن بهره گیری از نمونه های تاریخی، درباره موضوعاتی چون: سیاست و اقسام آن، دانش سیاست میان اقوام مختلف، به کارگیری عفو و کرم در حکومت داری، هیبت و نقش آن در حفظ حکومت، مشورت و استبداد به رأی، تعریف کلی از دولتهای کسروی، اسلامی، اموی و عباسی و ویژگیهای آنها، حقوق شاه، حقوق رعیت و... سخن گفته است.
وضعیت نشر
این کتاب، به وسیله انتشارات دارصادر چاپ و منتشر شده است.
همچنین این کتاب توسط مرحوم وحید گلپایگانی به فارسی ترجمه شده است.
منبع
سایت اندیشه قم
...
تألیف این کتاب در سال ۷۰۱ ق به پایان رسیده و مطالب آن در دو فصل تنظیم شده است:
فصل نخست، درباره دانش سیاست و ملک داری است .
فصل دوم، که پایان کتاب است، درباره تاریخ دولت اسلامی، پس از رحلت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ تا پایان خلافت عباسی است.
وی در بخش نخست به تحلیل سیاست پرداخته و ضمن بهره گیری از نمونه های تاریخی، درباره موضوعاتی چون: سیاست و اقسام آن، دانش سیاست میان اقوام مختلف، به کارگیری عفو و کرم در حکومت داری، هیبت و نقش آن در حفظ حکومت، مشورت و استبداد به رأی، تعریف کلی از دولتهای کسروی، اسلامی، اموی و عباسی و ویژگیهای آنها، حقوق شاه، حقوق رعیت و... سخن گفته است.
وضعیت نشر
این کتاب، به وسیله انتشارات دارصادر چاپ و منتشر شده است.
همچنین این کتاب توسط مرحوم وحید گلپایگانی به فارسی ترجمه شده است.
منبع
سایت اندیشه قم
...