[ویکی فقه] الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة (کتاب). «الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة»، نوشته شهید بزرگوار سید قاضی نور الله شوشتری (شهادت ۱۰۱۹ ق)، است. این کتاب، به زبان عربی و در پاسخ به استدلالات و تهمت های ناروای ابن حجر هیثمی، در کتاب «الصواعق المحرقة»، نسبت به شیعیان و در موضوع اثبات امامت ائمه علیه السّلام و برحق بودن شیعه است.
قاضی نور الله شوشتری، کتاب «الصوارم المهرقة» را در اواخر عمر خود تالیف کرده و با توجه به اینکه از طرفی تاریخ شهادت وی، ۱۰۱۹ ق، است و از سویی، وی، در این کتاب، برخی مطالب را به دیگر کتاب های خود، از جمله «احقاق الحق»، که در سال ۱۰۱۴ تالیف شده، ارجاع داده است، می توان این نتیجه را گرفت که تاریخ کتابت «الصوارم المهرقة»، بعد از سال ۱۰۱۴ ق؛ یعنی کمتر از ۵ سال مانده به پایان عمر اوست.این نکته، مزیت مهمی برای یک اثر است، چرا که مؤلف، پس از تجربه اندوزی فراوان و کسب علوم مختلف، دست به تالیف زده و ارزش مندترین اثر خود را به یادگار می گذارد.
قاضی نور الله شوشتری، کتاب «الصوارم المهرقة» را در اواخر عمر خود تالیف کرده و با توجه به اینکه از طرفی تاریخ شهادت وی، ۱۰۱۹ ق، است و از سویی، وی، در این کتاب، برخی مطالب را به دیگر کتاب های خود، از جمله «احقاق الحق»، که در سال ۱۰۱۴ تالیف شده، ارجاع داده است، می توان این نتیجه را گرفت که تاریخ کتابت «الصوارم المهرقة»، بعد از سال ۱۰۱۴ ق؛ یعنی کمتر از ۵ سال مانده به پایان عمر اوست.این نکته، مزیت مهمی برای یک اثر است، چرا که مؤلف، پس از تجربه اندوزی فراوان و کسب علوم مختلف، دست به تالیف زده و ارزش مندترین اثر خود را به یادگار می گذارد.
[ویکی نور] الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة، نوشته شهید بزرگوار سید قاضی نور الله شوشتری(شهادت 1019ق)، است. این کتاب، به زبان عربی و در پاسخ به استدلالات و تهمت های ناروای ابن حجر هیثمی، در کتاب «الصواعق المحرقة»، نسبت به شیعیان و در موضوع اثبات امامت ائمه(ع) و برحق بودن شیعه است.
قاضی نور الله شوشتری، کتاب «الصوارم المهرقة» را در اواخر عمر خود تألیف کرده و با توجه به اینکه از طرفی تاریخ شهادت وی، 1019ق، است و از سویی، وی، در این کتاب، برخی مطالب را به دیگر کتاب های خود، از جمله «إحقاق الحق»، که در سال 1014 تألیف شده، ارجاع داده است، می توان این نتیجه را گرفت که تاریخ کتابت «الصوارم المهرقة»، بعد از سال 1014ق؛ یعنی کمتر از 5 سال مانده به پایان عمر اوست.
این نکته، مزیت مهمی برای یک اثر است، چرا که مؤلف، پس از تجربه اندوزی فراوان و کسب علوم مختلف، دست به تألیف زده و ارزش مندترین اثر خود را به یادگار می گذارد.
کتاب، در قالب یک خطبه و حدود 120 عنوان مختلف تنظیم شده است. مؤلف، ابتدا عبارات ابن حجر را با عنوان «قال...» آورده، سپس با عنوان «أقول...» به آن پاسخ می دهد.
وی، عبارات کتاب را جدا جدا کرده و استدلال های ابن حجر را از یک دیگر تفکیک نموده و به آنها جواب داده است.
قاضی نور الله شوشتری، کتاب «الصوارم المهرقة» را در اواخر عمر خود تألیف کرده و با توجه به اینکه از طرفی تاریخ شهادت وی، 1019ق، است و از سویی، وی، در این کتاب، برخی مطالب را به دیگر کتاب های خود، از جمله «إحقاق الحق»، که در سال 1014 تألیف شده، ارجاع داده است، می توان این نتیجه را گرفت که تاریخ کتابت «الصوارم المهرقة»، بعد از سال 1014ق؛ یعنی کمتر از 5 سال مانده به پایان عمر اوست.
این نکته، مزیت مهمی برای یک اثر است، چرا که مؤلف، پس از تجربه اندوزی فراوان و کسب علوم مختلف، دست به تألیف زده و ارزش مندترین اثر خود را به یادگار می گذارد.
کتاب، در قالب یک خطبه و حدود 120 عنوان مختلف تنظیم شده است. مؤلف، ابتدا عبارات ابن حجر را با عنوان «قال...» آورده، سپس با عنوان «أقول...» به آن پاسخ می دهد.
وی، عبارات کتاب را جدا جدا کرده و استدلال های ابن حجر را از یک دیگر تفکیک نموده و به آنها جواب داده است.
wikinoor: الصوارم_المُهرقة_فی_نقد_الصواعق_المُحرقة
[ویکی نور] الصوارم المُهرقه فی نقد الصواعق المُحرقه. «الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة»، نوشته شهید بزرگوار سید قاضی نور الله شوشتری(شهادت 1019ق)، است. این کتاب، به زبان عربی و در پاسخ به استدلالات و تهمت های ناروای ابن حجر هیثمی، در کتاب«الصواعق المحرقة»، نسبت به شیعیان و در موضوع اثبات امامت ائمه(ع) و برحق بودن شیعه است.
قاضی نور الله شوشتری، کتاب«الصوارم المهرقة» را در اواخر عمر خود تألیف کرده و با توجه به اینکه از طرفی تاریخ شهادت وی، 1019ق، است و از سویی، وی، در این کتاب، برخی مطالب را به دیگر کتاب های خود، از جمله «إحقاق الحق»، که در سال 1014 تألیف شده، ارجاع داده است، می توان این نتیجه را گرفت که تاریخ کتابت«الصوارم المهرقة»، بعد از سال 1014ق؛ یعنی کمتر از 5 سال مانده به پایان عمر اوست.
این نکته، مزیت مهمی برای یک اثر است، چرا که مؤلف، پس از تجربه اندوزی فراوان و کسب علوم مختلف، دست به تألیف زده و ارزش مندترین اثر خود را به یادگار می گذارد.
کتاب، در قالب یک خطبه و حدود 120 عنوان مختلف تنظیم شده است. مؤلف، ابتدا عبارات ابن حجر را با عنوان«قال...» آورده، سپس با عنوان«أقول...» به آن پاسخ می دهد.
وی، عبارات کتاب را جدا جدا کرده و استدلال های ابن حجر را از یک دیگر تفکیک نموده و به آنها جواب داده است.
قاضی نور الله شوشتری، کتاب«الصوارم المهرقة» را در اواخر عمر خود تألیف کرده و با توجه به اینکه از طرفی تاریخ شهادت وی، 1019ق، است و از سویی، وی، در این کتاب، برخی مطالب را به دیگر کتاب های خود، از جمله «إحقاق الحق»، که در سال 1014 تألیف شده، ارجاع داده است، می توان این نتیجه را گرفت که تاریخ کتابت«الصوارم المهرقة»، بعد از سال 1014ق؛ یعنی کمتر از 5 سال مانده به پایان عمر اوست.
این نکته، مزیت مهمی برای یک اثر است، چرا که مؤلف، پس از تجربه اندوزی فراوان و کسب علوم مختلف، دست به تألیف زده و ارزش مندترین اثر خود را به یادگار می گذارد.
کتاب، در قالب یک خطبه و حدود 120 عنوان مختلف تنظیم شده است. مؤلف، ابتدا عبارات ابن حجر را با عنوان«قال...» آورده، سپس با عنوان«أقول...» به آن پاسخ می دهد.
وی، عبارات کتاب را جدا جدا کرده و استدلال های ابن حجر را از یک دیگر تفکیک نموده و به آنها جواب داده است.
[ویکی فقه] الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه (کتاب). «الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة»، نوشته شهید بزرگوار سید قاضی نور الله شوشتری (شهادت ۱۰۱۹ ق)، است. این کتاب، به زبان عربی و در پاسخ به استدلالات و تهمت های ناروای ابن حجر هیثمی، در کتاب «الصواعق المحرقة»، نسبت به شیعیان و در موضوع اثبات امامت ائمه علیه السّلام و برحق بودن شیعه است.
قاضی نور الله شوشتری، کتاب «الصوارم المهرقة» را در اواخر عمر خود تالیف کرده و با توجه به اینکه از طرفی تاریخ شهادت وی، ۱۰۱۹ ق، است و از سویی، وی، در این کتاب، برخی مطالب را به دیگر کتاب های خود، از جمله «احقاق الحق»، که در سال ۱۰۱۴ تالیف شده، ارجاع داده است، می توان این نتیجه را گرفت که تاریخ کتابت «الصوارم المهرقة»، بعد از سال ۱۰۱۴ ق؛ یعنی کمتر از ۵ سال مانده به پایان عمر اوست.این نکته، مزیت مهمی برای یک اثر است، چرا که مؤلف، پس از تجربه اندوزی فراوان و کسب علوم مختلف، دست به تالیف زده و ارزش مندترین اثر خود را به یادگار می گذارد.
ساختار
کتاب، در قالب یک خطبه و حدود ۱۲۰ عنوان مختلف تنظیم شده است. مؤلف، ابتدا عبارات ابن حجر را با عنوان «قال...» آورده، سپس با عنوان «اقول...» به آن پاسخ می دهد.وی، عبارات کتاب را جدا جدا کرده و استدلال های ابن حجر را از یک دیگر تفکیک نموده و به آنها جواب داده است.
گزارش محتوا
مقدمه: یکی از مخالفان مذهب تشیع و ائمه علیه السّلام ، به نام ابن حجر هیثمی، کتابی تالیف نمود به نام «الصواعق المحرقة». وی، در کتاب خود، اصول اولیه شیعه را بررسی کرده و به خیال خود برای ابطال هر یک چندین دلیل آورده است.او، ادله شیعه را در اثبات امامت امیرالمؤمنین علیه السّلام ذکر کرده و آنها را رد کرده است.علاوه بر اینها، تهمت های ناروایی به شیعیان زده، از جمله اینکه شیعیان اهل بدعت و غلو می باشند.ابن حجر، سعی فراوانی کرده تا ثابت کند ابوبکر سزاوارترین و آگاه ترین مردم برای خلافت بوده و وجهی شرعی، برای عهده دار شدن حکومت از جانب وی، بیان نماید و روایات فراوانی را نیز برای این منظور آورده است.ابن حجر، در کنار این بحث های اصلی، بسیاری از نکات ریز تاریخی و عقیدتی مورد اختلاف بین شیعه و سنی را مطرح کرده و به عقیده خود، هیچ راهی برای پاسخ گویی شیعه به آن اشکالات باقی نگذاشته است.پس از انتشار کتاب ابن حجر، علمای بزرگوار شیعه هر یک به گونه ای در صدد جواب گویی به آن برآمدند. در این خصوص کتاب هایی هم توسط علمای شیعه نگاشته شد و جواب های مستدل و محکمی به ابن حجر داده شد.اولین کسی که اقدام به پاسخ گویی کرد و در این زمینه دست به تالیف زد، قاضی نور الله شوشتری بود.قاضی نور الله، در این کتاب، تا پایان باب سوم از کتاب ابن حجر را که مربوط به ابو بکر است، نقد نموده و بحث پیرامون خلافت عمر و عثمان (از باب چهارم به بعد کتاب ابن حجر) را مطرح نکرده، زیرا با اثبات شرعی نبودن خلافت ابو بکر و مسجل شدن غصب خلافت توسط او، نیازی به ابطال خلافت عمر و عثمان نداریم، چرا که با باطل شدن خلافت اولی، خلافت دومی و سومی هم باطل خواهد بود و بدین سان اثبات قول شیعه ضروری می شود.این نکته نیز لازم به ذکر است که یکی از شاگردان ابن حجر به نام ملا کاسه گر، کتاب ابن حجر را ترجمه کرده و مقدماتی به اول آن افزوده و در این مقدمات نیز ادله ای برای اثبات مدعای خود و استادش ذکر کرده است.به دنبال این اقدام، قاضی نور الله شوشتری، کتابی تالیف نمود به نام «الرد علی مقدمات ترجمة الصواعق المحرقة» و در آن، باطل بودن استدلال های شاگرد را مانند استادش ثابت کرد.
وضعیت کتاب
...
قاضی نور الله شوشتری، کتاب «الصوارم المهرقة» را در اواخر عمر خود تالیف کرده و با توجه به اینکه از طرفی تاریخ شهادت وی، ۱۰۱۹ ق، است و از سویی، وی، در این کتاب، برخی مطالب را به دیگر کتاب های خود، از جمله «احقاق الحق»، که در سال ۱۰۱۴ تالیف شده، ارجاع داده است، می توان این نتیجه را گرفت که تاریخ کتابت «الصوارم المهرقة»، بعد از سال ۱۰۱۴ ق؛ یعنی کمتر از ۵ سال مانده به پایان عمر اوست.این نکته، مزیت مهمی برای یک اثر است، چرا که مؤلف، پس از تجربه اندوزی فراوان و کسب علوم مختلف، دست به تالیف زده و ارزش مندترین اثر خود را به یادگار می گذارد.
ساختار
کتاب، در قالب یک خطبه و حدود ۱۲۰ عنوان مختلف تنظیم شده است. مؤلف، ابتدا عبارات ابن حجر را با عنوان «قال...» آورده، سپس با عنوان «اقول...» به آن پاسخ می دهد.وی، عبارات کتاب را جدا جدا کرده و استدلال های ابن حجر را از یک دیگر تفکیک نموده و به آنها جواب داده است.
گزارش محتوا
مقدمه: یکی از مخالفان مذهب تشیع و ائمه علیه السّلام ، به نام ابن حجر هیثمی، کتابی تالیف نمود به نام «الصواعق المحرقة». وی، در کتاب خود، اصول اولیه شیعه را بررسی کرده و به خیال خود برای ابطال هر یک چندین دلیل آورده است.او، ادله شیعه را در اثبات امامت امیرالمؤمنین علیه السّلام ذکر کرده و آنها را رد کرده است.علاوه بر اینها، تهمت های ناروایی به شیعیان زده، از جمله اینکه شیعیان اهل بدعت و غلو می باشند.ابن حجر، سعی فراوانی کرده تا ثابت کند ابوبکر سزاوارترین و آگاه ترین مردم برای خلافت بوده و وجهی شرعی، برای عهده دار شدن حکومت از جانب وی، بیان نماید و روایات فراوانی را نیز برای این منظور آورده است.ابن حجر، در کنار این بحث های اصلی، بسیاری از نکات ریز تاریخی و عقیدتی مورد اختلاف بین شیعه و سنی را مطرح کرده و به عقیده خود، هیچ راهی برای پاسخ گویی شیعه به آن اشکالات باقی نگذاشته است.پس از انتشار کتاب ابن حجر، علمای بزرگوار شیعه هر یک به گونه ای در صدد جواب گویی به آن برآمدند. در این خصوص کتاب هایی هم توسط علمای شیعه نگاشته شد و جواب های مستدل و محکمی به ابن حجر داده شد.اولین کسی که اقدام به پاسخ گویی کرد و در این زمینه دست به تالیف زد، قاضی نور الله شوشتری بود.قاضی نور الله، در این کتاب، تا پایان باب سوم از کتاب ابن حجر را که مربوط به ابو بکر است، نقد نموده و بحث پیرامون خلافت عمر و عثمان (از باب چهارم به بعد کتاب ابن حجر) را مطرح نکرده، زیرا با اثبات شرعی نبودن خلافت ابو بکر و مسجل شدن غصب خلافت توسط او، نیازی به ابطال خلافت عمر و عثمان نداریم، چرا که با باطل شدن خلافت اولی، خلافت دومی و سومی هم باطل خواهد بود و بدین سان اثبات قول شیعه ضروری می شود.این نکته نیز لازم به ذکر است که یکی از شاگردان ابن حجر به نام ملا کاسه گر، کتاب ابن حجر را ترجمه کرده و مقدماتی به اول آن افزوده و در این مقدمات نیز ادله ای برای اثبات مدعای خود و استادش ذکر کرده است.به دنبال این اقدام، قاضی نور الله شوشتری، کتابی تالیف نمود به نام «الرد علی مقدمات ترجمة الصواعق المحرقة» و در آن، باطل بودن استدلال های شاگرد را مانند استادش ثابت کرد.
وضعیت کتاب
...
wikifeqh: ﺻﻮﺍﺭﻡﺍﻟﻤﻬﺮﻗﻪ
[ویکی شیعه] الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه (کتاب). الصَّوارِمُ المُهْرِقه فی نَقْدِ الصَّواعِق المُحْرِقه، اثر قاضی نورالله شوشتری، رَدّیه ای بر «الصَّواعِق ُ المُحْرِقَه عَلَی اَهْل ِ الرّفْضِ و البِدَعِ و الزّنْدِقَه» تالیف ابن حجر هیتمی. ابن حجر، در الصواعق المحرقه به دفاع از خلافت ابوبکر، عمر و عثمان پرداخته و قاضی نورالله شوشتری در کتاب خود، خلافت ابوبکر را نقد کرده است. تلخیص این کتاب با عنوان «الشهب الثاقبه» منتشر شده است.
سید نورالله حسینی شوشتری (۹۵۶ شوشتر-۱۰۱۹ق هند) معروف به قاضی نورالله شوشتری و نیز شهید ثالث، فقیه، اصولی، متکلم، محدّث و شاعر شیعه دوره صفویه بود که به هندوستان رفت و قاضی القضاة آنجا شد. او سرانجام با بدگویی بدخواهان به وسیله جهانگیرشاه به مرگ محکوم شد و به قتل رسید. شوشتری در آگرای هند مدفون است.
سید نورالله حسینی شوشتری (۹۵۶ شوشتر-۱۰۱۹ق هند) معروف به قاضی نورالله شوشتری و نیز شهید ثالث، فقیه، اصولی، متکلم، محدّث و شاعر شیعه دوره صفویه بود که به هندوستان رفت و قاضی القضاة آنجا شد. او سرانجام با بدگویی بدخواهان به وسیله جهانگیرشاه به مرگ محکوم شد و به قتل رسید. شوشتری در آگرای هند مدفون است.