التصاق

/~eltesAq/

مترادف التصاق: پیوستن، چسبیدن، دوسیدن

معنی انگلیسی:
adhesion or cohesion, being affixed, adhesion

لغت نامه دهخدا

التصاق. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) برچسبیدن. ( منتهی الارب ). پیوسته شدن بچیزی. ( تاج المصادر بیهقی ). بچیزی وادوسیدن. ( مصادر زوزنی ). التزاق. التساق. رجوع به التساق شود. || ( اِ ) بیمارییست چشم را و آن دوسیده شدن هر دو پلک چشم است از یک گوشه چشم یا دو گوشه آن و یا تمام دو پلک و گاه دوسیده شدن هر دو پلک بر طبقه ملتحمه و آن بیشتر از سوء عمل جراحی که از پیش کرده اند پیدا شود. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

بهم چسبیدن، پیوستن چیزی به چیزی ، پیوستگی
۱- ( مصدر ) چسبیدن وادوسیدن پیوستن. ۲ - ( اسم ) پیوستگی چسبندگی .

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) چسبیدن ، پیوستن . ۲ - (اِمص . ) پیوستگی ، چسبندگی .

دانشنامه عمومی

اِلتِصاق یا سیمفیزیس ( به انگلیسی: Symphysis ) نوعی مفصل غضروفی است که در آن دو سر استخوان ها به وسیله صفحه رشته ای غضروفی[ ۱] محکم به یکدیگر چسبیده اند. این مفاصل دارای غضروف های شیشه ای ( هیالن، شفاف ) و رشته ای ( فیبری ) بوده و تحرک کمی دارند. سطح مفصلی استخوان هایی که این نوع مفاصل را به وجود می آورند از غضروف شیشه ای تشکیل شده و به واسطه یک دیسک یا صفحه ای از جنس غضروف فیبری به هم اتصال می یابند. التصاق از نوع مفصل نیمه متحرک ( آمفی آرتروز ) [ ۲] است که به عنوان مفاصل غضروفی ثانویه شناخته می شوند و در خط میانی وجود دارند.
مواردی از التصاق عبارتنداز:
• مفصل بین دسته ( مانوبریوم ) و تنه استخوان جناغ
• مفصل میان هر دو جسم مهره در ستون فقرات توسط دیسک بین مهره ای
• مفصل بین دو استخوان بی نام در جلو از ناحیه مفصلی استخوان شرمگاهی دو طرف که التصاق شرمگاهی ( سیمفیزیس پوبیس ) را ایجاد می کنند.
عکس التصاق
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس