اقتصاد فرهنگی ( انگلیسی: Cultural economics ) شاخه ای از اقتصاد است که رابطه فرهنگ را با نتایج اقتصادی بررسی می کند. اقتصاد فرهنگی اغلب با مطالعه نتایج اقتصادی نهادهای فرهنگی، در تصمیم گیری ها، مدیریت و ارزیابی دارایی های این نهادها، کمک می نماید. اقتصاد فرهنگی به عنوان یک رشته رو به رشد در اقتصاد رفتاری، نقش فرهنگ در رفتارهای اقتصادی را بررسی می کند.
اقتصاد فرهنگی شاخه ای از اقتصاد است که رابطه فرهنگ و نتایج اقتصادی را بررسی می کند. در اینجا، «فرهنگ» با اعتقادات و ترجیحات مشترک گروه های مربوطه تعریف می شود. مسائل برنامه نویسی شامل این می شود که آیا و به چه میزان فرهنگ مربوط به نتایج اقتصادی است و ارتباط آن با نهادها چیست؟ به عنوان یک زمینه رو به رشد در اقتصاد رفتاری، نقش فرهنگ در رفتار اقتصادی به طور فزاینده ای نشان می دهد که باعث ایجاد تفاوت های قابل توجه در تصمیم گیری و مدیریت و ارزیابی دارایی ها می شود.
برنامه های کاربردی عبارتند از مطالعه دین، هنجارهای اجتماعی ایدئولوژی، نفرت، تروریسم، اعتماد، و فرهنگ اقتصاد، باروری، باورها در عدالت توزیع مجدد، موضوع کلی تحلیلی این است که چگونه ایده ها و رفتارها در میان افراد از طریق شکل گیری سرمایه اجتماعی، شبکه های اجتماعی و فرایندهایی مانند یادگیری اجتماعی، مانند نظریه تکامل اجتماعی و آبشار اطلاعات، گسترش می یابند. روشها شامل مطالعات موردی و مدلسازی تئوری و تجربی انتقال فرهنگی درون گروه های اجتماعی است. سعید ای. دالابانی در سال ۲۰۱۳ رویکرد سیستم ارزش را به جنبه ظهور فرهنگی اقتصاد کلان اضافه کرد.
اقتصاد فرهنگی از چگونگی شکل گیری خواسته ها و سلیقه ها در جامعه شکل می گیرد. این بخشی است که به دلیل جنبه های پرورش یا نوع خاصی از محیط زیست مطرح شده است، چون این درونی شدن آموزش و پرورش است که خواسته ها و تمایلات آینده آن ها را شکل می دهد. سلیقه های به دست آمده، به عنوان مثال نشان می دهند که چگونه ترجیحات می تواند به شکل اجتماعی شکل بگیرد.
یک حوزه تفکر کلیدی که توسعه اقتصاد فرهنگی را از اقتصاد سنتی جدا می کند تفاوت در نحوه تصمیم گیری افراد است. یک اقتصاددان فرهنگی می گوید که یک اقتصاددان سنتی تصمیم گیری را به عنوان داشتن پیامدهای ضمنی و صریح مشاهده خواهد کرد، که متأسفانه فرد بر اساس این تصمیمات ضمنی و صریح تصمیم نمی گیرد، بلکه بر مبنای مسیر تصمیم می گیرد. این مسیرها شامل نظم هایی است که در طول سال ها ساخته شده اند و افراد را در فرایند تصمیم گیری خود هدایت می کنند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاقتصاد فرهنگی شاخه ای از اقتصاد است که رابطه فرهنگ و نتایج اقتصادی را بررسی می کند. در اینجا، «فرهنگ» با اعتقادات و ترجیحات مشترک گروه های مربوطه تعریف می شود. مسائل برنامه نویسی شامل این می شود که آیا و به چه میزان فرهنگ مربوط به نتایج اقتصادی است و ارتباط آن با نهادها چیست؟ به عنوان یک زمینه رو به رشد در اقتصاد رفتاری، نقش فرهنگ در رفتار اقتصادی به طور فزاینده ای نشان می دهد که باعث ایجاد تفاوت های قابل توجه در تصمیم گیری و مدیریت و ارزیابی دارایی ها می شود.
برنامه های کاربردی عبارتند از مطالعه دین، هنجارهای اجتماعی ایدئولوژی، نفرت، تروریسم، اعتماد، و فرهنگ اقتصاد، باروری، باورها در عدالت توزیع مجدد، موضوع کلی تحلیلی این است که چگونه ایده ها و رفتارها در میان افراد از طریق شکل گیری سرمایه اجتماعی، شبکه های اجتماعی و فرایندهایی مانند یادگیری اجتماعی، مانند نظریه تکامل اجتماعی و آبشار اطلاعات، گسترش می یابند. روشها شامل مطالعات موردی و مدلسازی تئوری و تجربی انتقال فرهنگی درون گروه های اجتماعی است. سعید ای. دالابانی در سال ۲۰۱۳ رویکرد سیستم ارزش را به جنبه ظهور فرهنگی اقتصاد کلان اضافه کرد.
اقتصاد فرهنگی از چگونگی شکل گیری خواسته ها و سلیقه ها در جامعه شکل می گیرد. این بخشی است که به دلیل جنبه های پرورش یا نوع خاصی از محیط زیست مطرح شده است، چون این درونی شدن آموزش و پرورش است که خواسته ها و تمایلات آینده آن ها را شکل می دهد. سلیقه های به دست آمده، به عنوان مثال نشان می دهند که چگونه ترجیحات می تواند به شکل اجتماعی شکل بگیرد.
یک حوزه تفکر کلیدی که توسعه اقتصاد فرهنگی را از اقتصاد سنتی جدا می کند تفاوت در نحوه تصمیم گیری افراد است. یک اقتصاددان فرهنگی می گوید که یک اقتصاددان سنتی تصمیم گیری را به عنوان داشتن پیامدهای ضمنی و صریح مشاهده خواهد کرد، که متأسفانه فرد بر اساس این تصمیمات ضمنی و صریح تصمیم نمی گیرد، بلکه بر مبنای مسیر تصمیم می گیرد. این مسیرها شامل نظم هایی است که در طول سال ها ساخته شده اند و افراد را در فرایند تصمیم گیری خود هدایت می کنند.
wiki: اقتصاد فرهنگی