اعجاز در قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اعجاز در قرآن. اعجاز ،به معنای ناتوان ساختن یا ناتوان یافتن کسی یا چیزی به کار رفته است.
اعجاز مصدر باب افعال از ریشه (عـجـز) به معنای ناتوان ساختن یا ناتوان یافتن کسی یا چیزی به کار رفته و در قرآن کریم به معنای نخست آمده است: «و ما انتم بمُعجزین»« و شما درمانده کنندگان ( خدا ) نیستید».
معنای اعجاز در اصطلاح کلامی
اعجاز و معجزه از اصطلاحات کلامی و به معنای امری خارق العاده همراه با تحدی و سالم از معارضه است که خداوند آن را به دست پیامبرش پدید می آورد تا نشان راستی رسالت وی باشد.
واژه اعجاز در قرآن
اصطلاح معجزه و اعجاز به این معنا در قرآن کریم به کار نرفته؛ اما الفاظ دیگری آمده که بر معجزه حمل شده است؛ مانند: بیّنه و آیه برهان ، سلطان ، بصیرت و شئ مبین. اما اعجاز قرآن ترکیبی اضافی و بدین معناست که قرآن کریم معجزه پیامبر اسلام و دلیلی بر راستی رسالت وی از سوی خداوند است.
پیامبر اکرم برخوردار از معجزه قرآن کریم
...

پیشنهاد کاربران

مشاهده و بیان چند نکته از اختلافات و تناقضات موجود در اعجاز قرآنی :
الف - نه تنها روح بلکه ماده هم به یک سهم مساوی با آن امر خدا میباشد و نه امر شیطان. ماده و روح نیمزوج های بنیادی همزاد، هم بازی و هم ارز همند. به زبان فنی میتوان این دو پدیده را به یک نوسانگر دو قطبی عظیم یا بزرگ تشبیه نمود که قطبین آن غیر قابل تفکیک یا جدائی از هم بلکه از قابلیت یا استعداد تبدیلات متقابل بهمدیگر برخوردارند و روان لایه درونی این نوسانگر.
...
[مشاهده متن کامل]

ب - نفس مجرد یعنی من ( و نه روح، نه روان، نه جان، نه فهم و عقل، نه هوش و آگاهی و خودآگاهی و نه چیز دیگری ) از جنسیت مذکر و موئنث ( مردانه و زنانه، نرینگی و مادینگی ) برخوردار می باشد. لذا تقسیم آن به چهار نوع اماره و لوامه و ملهمه و مطمئنه و اعلام جهاد اکبر یا مبارزه بزرگ با آن یکی دیگر از گمراهه روی بنیادی حکمت قرآنی محسوب میشود.
پ - در آیه هوااول و الآخر ، هو الظاهر و الباطن، کلمه الوسط در بین الاول و الآخر از قلم افتاده، حال عمدا یا سهوا. اما بخش دوم آیه به این معنا می باشد که هو یا الله و یا خدا ظاهر و باطن همه چیز است، یعنی هیچ موجود دیگری چه شهودی و چه غیبی غیر از او نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد. با بیانی دیگر خدا فقط اول و آخر نمی باشد بلکه وسط یعنی پیوند اول و آخر هرچیزی هم می باشد. خدا تنها علت و واجب الوجود و خالق یا آفریننده نمی باشد بلکه معلول و ممکن الوجود و مخلوق یا آفریده شده هم هست. دو عالم خدا ؛ یکی غیب و امر و ملکوت و دیگری شهود و خلق و ملک هر دو بر رویهم قرار دارند به شکل باطن و ظاهر و نه اینکه اولی در نهایت حاشیه بالائی و دیگری در نهایت حاشیه پائینی هستی و وجود بیکران قرار گرفته بوده باشند، بریده و جدا از هم. در همین زمینه لازم به اشاره می باشد که واژه توحید به معنای خدایان دیگری غیر از خدای احد و واحد وجود ندارند، نبوده و نمی باشد بلکه به این معنا که هیچ موجود دیگری غیر از خدا نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد.
ت - خدای حقیقی و واقعی، بیکران و بینهایت علارغم توانائی مطلق، نمیتواند فقط لازمان و لامکان باشد و این دو صفت وی در ورای زمان و مکان قرار گرفته بوده باشند بلکه به یک سهم مساوی زمانی و مکانی هم میباشد. این صفات یا ابعاد ( ۱۶ بُعد ) خدا تنیده درهم به دو بخش وسیع مطلق و نسبی تقسیم گردیده اند.
ث - فرمول بندی کلامی یا کلمه ای یکی از آیات یا عبارات بسیار مهم قرآنی به شکل و صورت و سیما و یا شمایل 《 سماوات سبع و الارض 》اشتباه می باشد. فرم یا شکل صحیح و درست آن اگر از جانب یا ناحیه خدای حقیقی و واقعی بوده باشد، باید بصورت زیر نوشته و درج میگردیده 《السماوات و الارضین سبع 》، و ترجمه آن به زبان فارسی به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه ( و هرآنچه که بین آنهاست ) و آنهم نه بصورت طبقه بر طبقه بر روی هم بلکه یکی ظاهری - شهودی و فعلیتی و شش تا باطنی - غیر شهودی و امکانی.
ث - باور، بینش و تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی به شکل 《دنیا - برزخ - آخرت 》 نمیتواند حقیقت داشته باشد، زیرا پایان عالم یا حالت برزخ برای هر فرد انسانی تا پایان این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی همیشه مصادف خواهد بود با بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و نه وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت.
اگر آیات فراوان کتب به اصطلاح آسمانی - وحیانی ادیان ابراهیمی ( یهودیت و مسیحیت و اسلام ) را کلمه به کلمه و جمله به جمله زیر میکروسکپ و تلسکوپ قوای ادراکی فهم و عقل سالم با افکار و خیالات و تصورات روشن قرار دهیم، آنگاه خواهیم دید که حتا یک جمله کوتاه دو کلمه مندرج در محتوای آنها نمیتواند از جانب و ناحیه خدا و امر و خواست وی در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ابلاغ گردیده بوده باشد. در پایان کلام کودکانه امروز خود لازم به اشاره می دانم که وعده های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان با هدف زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و به ویژه در حافظه تاریخ. و آئین یکتاپرستی هم از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده بلکه بر خاسته از دل و زمینه های دوران حاکمیت آیین های بت پرستی بوده و لذا هیچ تهفه بدرد بخوری به حال انسان نبوده و هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از فرزند راستین، وارث برحق، ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی. همه افراد انسانی در پیشگاه بیکران خداوند متعال حقیقی و واقعی ( که هیج موجودی در خارج یا بیرون از آن نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد ) بطور مطلق هم ارز و هم ارزشند و هیچکدام از آنان از هیچگونه ارجحیت و برتری و قرب یا نزدیکی نسبت به دیگران برخوردار نبوده، نیست و نخواهد بود.

بپرس