اشتغال ناقص به به کارگیری نیروی کار زیر مقدار بهره وری اش گفته می شود، علت آن ممکن است این باشد که کارگر مدت طولانی بیکار می ماند، کار نیمه وقت است یا اینکه در حرفه تخصصی خود کار نمی کند زیرا شغلش از مهارت های اصلی او استفاده نمی کند. [ ۲] از دلایل این مسئله می توان به اشتغال به یک کار پاره وقت با وجود تمایل به کار تمام وقت و بیش تحصیلی، که در آن کارمند دارای تحصیلات، تجربه یا مهارت هایی فراتر از نیازهای شغلی است، اشاره کرد. [ ۳] [ ۴]
اشتغال ناقص از دیدگاه های مختلفی از جمله اقتصاد، مدیریت، روانشناسی و جامعه شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. برای مثال، در علم اقتصاد، اصطلاح نیمه شاغل سه معنا و کاربرد متفاوت دارد که همه آنها در برگیرنده چندوچونی است که در آن انسان پیشه مند است، برخلاف بیکاری که در آن فرد در جستجوی کار است و نمی تواند شغلی پیدا کند. همه این تعاریف دربرگیرنده استفاده ناکافی از نیروی کار است که در اکثر تعاریف و اندازه گیری های رسمی ( سازمان دولتی ) از آن به عنوان گونه ای بیکاری یاد می شود.
در علم اقتصاد، اشتغال ناقص می تواند به موارد زیر اشاره داشته باشد:
• «کسب مهارت یا تحصیل بیش از میزان لازم» یا «تحصیل بیش از حد» یا به کارگیری کارگران با تحصیلات بالا، سطح مهارت یا تجربه در مشاغلی که به چنین توانایی هایی نیاز ندارند. [ ۵] به عنوان مثال، یک پزشک آموزش دیده با مدرک خارجی که به عنوان راننده تاکسی کار می کند، این نوعی اشتغال ناقص را تجربه می کند.
• کار «کار پاره وقت ناخواسته»، وضعیتیست که کارگرانی که می توانند ( و مایلند ) برای یک هفته کاری کامل کار کنند اما به سبب کمبود فرصت های شغلی و آموزشی، یا به دلیل کمبود خدماتی مانند مراقبت از کودکان و حمل و نقل عمومی فقط می توانند کار پاره وقت پیدا کنند. این اصطلاح در برنامه ریزی منطقه ای برای توصیف مناطقی که نرخ فعالیت اقتصادی به طور غیرعادی پایین است، استفاده می شود.
• «بیکاری مازاد» یا «بیکاری پنهان» ( همچنین «احتکار نیروی کار»[ ۶] نامیده می شود ) ، رویه ای است که در آن کسب وکارها کارگرانی را استخدام می کنند که به طور کامل مشغول به کار نیستند. به عنوان مثال، کارگران در حال حاضر به دلیل محدودیت های قانونی یا اجتماعی یا به دلیل فصلی بودن کار برای تولید کالا یا خدمات استفاده نمی شوند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاشتغال ناقص از دیدگاه های مختلفی از جمله اقتصاد، مدیریت، روانشناسی و جامعه شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. برای مثال، در علم اقتصاد، اصطلاح نیمه شاغل سه معنا و کاربرد متفاوت دارد که همه آنها در برگیرنده چندوچونی است که در آن انسان پیشه مند است، برخلاف بیکاری که در آن فرد در جستجوی کار است و نمی تواند شغلی پیدا کند. همه این تعاریف دربرگیرنده استفاده ناکافی از نیروی کار است که در اکثر تعاریف و اندازه گیری های رسمی ( سازمان دولتی ) از آن به عنوان گونه ای بیکاری یاد می شود.
در علم اقتصاد، اشتغال ناقص می تواند به موارد زیر اشاره داشته باشد:
• «کسب مهارت یا تحصیل بیش از میزان لازم» یا «تحصیل بیش از حد» یا به کارگیری کارگران با تحصیلات بالا، سطح مهارت یا تجربه در مشاغلی که به چنین توانایی هایی نیاز ندارند. [ ۵] به عنوان مثال، یک پزشک آموزش دیده با مدرک خارجی که به عنوان راننده تاکسی کار می کند، این نوعی اشتغال ناقص را تجربه می کند.
• کار «کار پاره وقت ناخواسته»، وضعیتیست که کارگرانی که می توانند ( و مایلند ) برای یک هفته کاری کامل کار کنند اما به سبب کمبود فرصت های شغلی و آموزشی، یا به دلیل کمبود خدماتی مانند مراقبت از کودکان و حمل و نقل عمومی فقط می توانند کار پاره وقت پیدا کنند. این اصطلاح در برنامه ریزی منطقه ای برای توصیف مناطقی که نرخ فعالیت اقتصادی به طور غیرعادی پایین است، استفاده می شود.
• «بیکاری مازاد» یا «بیکاری پنهان» ( همچنین «احتکار نیروی کار»[ ۶] نامیده می شود ) ، رویه ای است که در آن کسب وکارها کارگرانی را استخدام می کنند که به طور کامل مشغول به کار نیستند. به عنوان مثال، کارگران در حال حاضر به دلیل محدودیت های قانونی یا اجتماعی یا به دلیل فصلی بودن کار برای تولید کالا یا خدمات استفاده نمی شوند.
wiki: اشتغال ناقص