اسکون

لغت نامه دهخدا

( آسکون ) آسکون. ( اِخ ) آبسکون. بحر خزر. دریای قزوین. آرقانیا. هیرکانی. دریای مازندران. دریای گیلان ، و آن را بغلط قلزم نیز گفته اند :
باد اندر او وزیده ز پهنای آسکون
ابر اندر او گذشته ز بالای قیروان .
ازرقی.
میغ از تو بر اسب آسکون تاخت
میدان فلک پلنگ وش ساخت .
خاقانی.
چه مایه دارد در پیش طبع او دریا
چه پایه دارددر نزد آسکون فرغر؟
قاآنی.
و ظاهراً بمعانی دیگر آبسکون نیز آید.
اسکون. [ اَ ] ( اِخ ) موضعی در آذربایجان. ( نزهةالقلوب مقاله ثالثه چ لیدن ص 79 ).

فرهنگ فارسی

موضعی در آذربایجان .

دانشنامه عمومی

اسکون ( انگلیسی: Scone ) نوعی غذای پخته است که معمولاً از گندم یا بلغور جو دوسر همراه با بیکینگ پودر به عنوان عامل ورآورنده تهیه می شود و در تابه های ورقه ای پخته می شود.
عکس اسکون
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس