اسم تام
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اسم تام یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای اسم دارای معنای مستقل و تام است.
لفظ مفرد در منطق یا اسم است یا کلمه (فعل در نزد نحوی ها) و یا ادات. اسم و کلمه به تنهایی بر معنایی دلالت می کنند، ولی ادات به تنهایی برمعنایی دلالت ندارند.
توضیح اصطلاح
الفاظ مفردی که به تنهایی برمعنای مستقلی دلالت دارند، مفردات تام الدلاله نامیده می شوند؛ مانند: بیشتر اسم ها و کلمه ها. الفاظ مفردی که به تنهایی برمعنای مستقلی دلالت ندارند مفردات غیرتام الدلاله نام دارند. بر این اساس، اسم به اسم تام و ناقص تقسیم می شود؛ بیشتر اسم ها دلالتشان تام است و تنها اندکی از آنها مثل موجود، هو و کائن در برخی استعمالات، معنای ناقص و غیر تام دارند.برخی از اسم ها و کلمه ها (افعال) گاهی به صورت مفردات تام الدلاله و گاهی به صورت مفردات غیرتام الدلاله استعمال می شوند؛ مثل: هو، موجود و کائن (از اسم ها) و کان، وجد و صار (ازکلمه ها)؛ مثلاً وقتی گفته می شود: «زید موجود» یا «زید کائن» و از آن قصد می شود اِخبار از اینکه ذات موجود است، در این صورت، کان تامه است و از مفردات تام الدلاله به حساب می آید و زمانی که گفته می شود: «زید موجود قائماً؛ زید ایستاده است»، یا «زید کان فی الدار؛ زید در خانه است» و یا «زید صار متحرکاً؛ زید در حال حرکت است»، در این صورت، کان، صار و موجود، معنای ربطی دارند و ناقص اند و معنای شان وابسته به غیر است؛ در این صورت، مفردات غیرتام الدلاله اند و اینها همان کلمات وجودیه و اسم هایی اند که بین دو معنا ربط می دهند و از قبیل ادات اند که ذات شان دلالتی ندارند بر آنچه که همراه آنها هستند.
لفظ مفرد در منطق یا اسم است یا کلمه (فعل در نزد نحوی ها) و یا ادات. اسم و کلمه به تنهایی بر معنایی دلالت می کنند، ولی ادات به تنهایی برمعنایی دلالت ندارند.
توضیح اصطلاح
الفاظ مفردی که به تنهایی برمعنای مستقلی دلالت دارند، مفردات تام الدلاله نامیده می شوند؛ مانند: بیشتر اسم ها و کلمه ها. الفاظ مفردی که به تنهایی برمعنای مستقلی دلالت ندارند مفردات غیرتام الدلاله نام دارند. بر این اساس، اسم به اسم تام و ناقص تقسیم می شود؛ بیشتر اسم ها دلالتشان تام است و تنها اندکی از آنها مثل موجود، هو و کائن در برخی استعمالات، معنای ناقص و غیر تام دارند.برخی از اسم ها و کلمه ها (افعال) گاهی به صورت مفردات تام الدلاله و گاهی به صورت مفردات غیرتام الدلاله استعمال می شوند؛ مثل: هو، موجود و کائن (از اسم ها) و کان، وجد و صار (ازکلمه ها)؛ مثلاً وقتی گفته می شود: «زید موجود» یا «زید کائن» و از آن قصد می شود اِخبار از اینکه ذات موجود است، در این صورت، کان تامه است و از مفردات تام الدلاله به حساب می آید و زمانی که گفته می شود: «زید موجود قائماً؛ زید ایستاده است»، یا «زید کان فی الدار؛ زید در خانه است» و یا «زید صار متحرکاً؛ زید در حال حرکت است»، در این صورت، کان، صار و موجود، معنای ربطی دارند و ناقص اند و معنای شان وابسته به غیر است؛ در این صورت، مفردات غیرتام الدلاله اند و اینها همان کلمات وجودیه و اسم هایی اند که بین دو معنا ربط می دهند و از قبیل ادات اند که ذات شان دلالتی ندارند بر آنچه که همراه آنها هستند.
wikifeqh: اسم_تام
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید