اسلام و سرمایه داری

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در این مبحث، «سرمایه داری»، به معنای اصطلاحی آن منظور است که پدیده ای استثماری با عملکرد و راهکارهایی ویژه می باشد نه سرمایه داری به معنای لغوی آن که معطوف به هرگونه در اختیار داشتن مال و سرمایه است. نگرش اسلام به اصل اموال و سرمایه، بسیار مثبت است. اموال و هرگونه کالا که بگونه ای نیازهای بشری را برآورد، در نظر اسلام، امری حیاتی و عامل بقاء و برپایی جامعه، و راه تداوم حیات انسانی، و رشد دین و دین باوری است. این موضوع را، در سراسر تعالیم اسلامی به روشنی می بینیم که با تعبیرهایی گونه گون، از ضرورت تمتعات زندگی، و حیاتی بودن اموال و کالاها سخن گفته و سهم اصولی «اموال» را در جامعه انسانی، تبیین کردند.
در قرآن کریم، «اموال»، عامل قوام و امداد الهی شمرده شده است:۱. «ولا توء توا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما..؛ اموال خود را، که خداوند سبب برپایی زندگی شما قرار داده است، به دست سفیهان (ناواردان و غیرمتخصصان) مسپارید...»۲. «و امدد ناکم باموال و بنین..؛ از طریق اموال و فرزندان به شما کمک رساندیم.»
مال و ثروت در احادیث
در احادیث نیز «مال و ثروت»، عامل پایداری اسلام و مسلمانان و ابزار سامان یابی کار اجتماع دانسته شده است:امام باقر (علیه السّلام) به روایت امام صادق (علیه السّلام):«... هی (الدنانیر و الدراهم) خواتیم الله فی ارضه، جعلها الله مصحه لخلقه، و بها تستقیم شوؤنهم و مطالبهم؛ درهم و دینار، مهر (سکه) خدا است در زمین، خداوند آن را برای سامان یابی کار خلق قرار داده است، تا بدان وسیله، امور زندگانی مردمان بگذرد و نیازهای آنان برآورده شود.»مقصود از این تعبیر، اینست که خدای متعال چنین به فکر و نظر آدمیان داده است که این ابزار و وسیله (درهم، دینار، تومان و هر پولی) را پدید آورند و برای آن، اعتبار مالی قرار دهند، تا از تعویض کالا باکالا _که کاری دشوار و دراکثر موارد، غیرعملی است_ آسوده گردند و زندگی و امور آنان به آسانی برگزار شود.امام صادق (علیه السّلام):«احتفظ بما لک فانه قوام دینک؛ از اموالت مراقبت کن که مایه پایداری دین تو است. »اسلام بر دستیابی به رشد اقتصادی و آبادی مزارع و سرزمین ها و بهره برداری از منابع و سرمایه های طبیعی آن نیز تاکید کرده است:در قرآن کریم آمده است:«هو انشاکم من الارض و استعمرکم فیها..؛ خداوند شما را از زمین پدید آورد و آباد کردن آن را به شما سپرد...»امام صادق (علیه السّلام) نیز فرمود:«فکر یا مفضل فی هذه المعادن و ما یخرج منها من الجواهر المختلفة، مثل الجص، و الکلس، و الجبس، والزرانیخ و المرتک و القونیا و الزیبق، و النحاس و الرصاص، و الفضه و الذهب، ... و الیاقوت وضروب الحجاره، و القار، و المومیا، و الکبریت، و النفط و غیر ذلک مما یستعمله الناس فی مآربهم;فهل یخفی علی ذی عقل ان هذه کلها ذخائر ذخرت للانسان فی هذه الارض یستخرجها فیستعملهاعندالجاجه الیها... ای مفضل! درباره این معادن بیندیش، و درباره مواد گوناگونی که از آنها بیرون آورده می شود، همچون گچ و آهک و سنگ گچ و زرنیخ و مردار سنگ و توتیا و سیماب و مس و سرب و سیم و زر... و یاقوت و اقسام سنگ ها نیز قیر و مومیائی و گوگرد و نفت وجز اینها، که مردمان برای رفع نیازمندی های خود به کار می برند؛ آیا ممکن است بر شخص خردمند این مطلب پوشیده بماند که همه اینها چیزهایی است که (برطبق حکمت) برای انسان در این زمین ذخیره شده است، تا آنها را از زمین بیرون آورد و هنگام نیاز به کار برد؟. ..» سرمایه گذاری تولیدی و پرهیز از راکد گذاردن اموال و کنز و گنج کردن آنها، نیز مطرح گردیده است:«... و الذین یکنزون الذهب و الفضه و لاینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم؛ و کسانی که طلا و نقره گنج می کنند و آن را در راه خدا انفاق نمی کنند به کیفری دردناک نویدشان ده.»اندوختن طلا و نقره (که در دوران گذشته، وسیله مبادله بوده و واحد پول را تشکیل می داده است) واموال فراوان و متراکم، «کنز» است و هرگونه استفاده عمومی و سرمایه گذاری اموال، انفاق و خدمت به خلق است.امام علی (علیه السّلام):«لیس فی المال الصامت نفل؛ در مال راکد، زیاده و رشدی نیست.»امام صادق (علیه السّلام):«ما یخلف الرجل بعده شیئا اشد علیه من المال الصامت... قلت له: کیف یصنع به؟ فقال: یجعله فی الحائط و البستان و الدار؛ آدمی، ثروتی ناخوشایندتر از سرمایه های راکد پس از خویش باقی نمی گذارد. سئوال شد پس بااینگونه اموال چه کند؟ امام فرمود: آن را در خانه سازی و احداث باغ، سرمایه گذاری کند.» امام سجاد (علیه السّلام):«استثمار المال تمام المروة؛ رشد و نمو مال، از مروت است.» همچنین استفاده بهینه از سرمایه ها و منابع نیز مطرح شده است:امام علی (علیه السّلام):«لم یکتسب مالا من لم یصلحه؛آنکس که از سرمایه اش درست استفاده نکند در حقیقت، مالی به دست نیاورده است.» بنابراین تعالیم که نمونه ای بسیار اندک درباره مسائل مالی بوده روشن می گردد که به سرمایه ها و اموال در اسلام با نگرشی بسیار اصولی و مثبت نگریسته شده و ثروت در جامعه اسلامی، جایگاهی ویژه دارد. پس چگونه است که اسلام در عین حال، با سرمایه داری در قلمرو گسترده آن مبارزه کرده و مال پرستی و افزون خواهی را به شدت محکوم کرده است؟اسلام در برابر اموال، از عوارض منفی آن نیز سخن می گوید و سرمایه داری را با شیوه و اخلاقیات و عملکردهای ناهنجار آن معرفی می کند. اگر اموال و سرمایه ها در جهتی درست و انسانی هدایت نشود، و در خدمت کل جامعه بشری قرار نگیرد، و از صورت ابزاری و آلی درآمده و به صورت هدف و اصل در نزد گروهی خاص ذخیره گردد، مردود است بعبارت دیگر، بعد منفی سرمایه داری، مردود است زیرا عملکردهایی ناعادلانه و راه کارهای ظالمانه و ضدانسانی دارد و اقتصاد بازار آزاد که رکن قرائت لیبرال_سرمایه داری از جامعه مدنی غربی است، دقیقا" بر همین عملکردها و راهکارها مبتنی شده است.
سرمایه داری مصطلح
پدیده سرمایه داری مصطلح، به این معنا و در بعد منفی آن، از ناهنجارترین، ویران گرترین و شوم ترین پدیده هایی است که در اجتماعات بشری رخ نموده است. از آغاز پیدایش این پدیده تاکنون، پدیده دیگری به این شومی و ویران گری نداشته ایم؛ زیرا که یا خود به تجاوز و نابودی انسان ها دست یازیده است، و یا دستیار نزدیک همه تجاوزکاران و دژخیمان تاریخ بوده است. اگر قدرت های بدنی و خانوادگی یا قبیله ای در گذشته های دور، یکه تازی کردند، و یا قدرت های نظامی و خودکامه سیاسی، در دوران های بعد، ره بیداد پوئیدند، و یا قدرت های صنعتی و نظامی در این دوران، خاستگاه اصلی بسیاری از تجاوزگری ها و بیدادگری ها و پایمال شده حقوق انسان ها گردیدند، ریشه اصلی همه این ها در سرمایه داری و تمکن بی حساب مالی نهفته است.خصلت «سرمایه داری»، در تبیینی کلی و فشرده، خاستگاه اصلی خودخواهی ها و سودجویی ها، و سرچشمه نابسامانی ها و نابودی ها و تبعیض ها و محرومیت ها و ستیزها و آشوب ها بوده است. تراکم سرمایه در بخشی و مال اندوزی گروهی، همواره ره آوردهایی ویرانگر داشته است و افراد و اجتماعات و حتی طبیعت و محیط زیست را نیز به تباهی کشیده است.«اقتصاد سرمایه داری» و جامعه مدنی به این معنا و در قرائت سکولار، نظامی ضد الهی و بستر اقتصادی طاغوتی است، لگام گیسخته و مرزنشناس و عدالت گریز و قانون ستیز، که جز به خود و قانون خود و آزادی در راه کارهای خود، به هیچ قانون، و آزادی و شیوه و روشی حرمت نمی نهد، و جانب هیچ حق و عدلی رارعایت نمی کند.سرمایه داری با معیارهای لیبرالیسم اقتصادی، دارای ویژگی های همه تجاوزگران و طاغوتان در طول تاریخ است، بلکه امروزه با تکامل ابزاری که پدید آمده است، این تجاوزرگری ها بسیار پیچیده تر، سهمگین تر و ضدانسانی تر از همه مستکبران تاریخ گذشته، عمل می کند. تجاوزگری که از حد منطقه و کشورهای خاص گذشته و فرامنطقه ای و جهانی شده است، از حریم انسان ها هم گذشته و به حریم طبیعت و منابع آن نیز پنجه افکنده، حتی کمربند امنیتی کره زمین، یعنی لایه اوزن نیز از عملکرد آن در امان نمانده است. و شگفت اینجاست که در عین حال، داعیه اصلاح گری و قانون مداری نیز دارد و از حقوق انسانی و آزادی و آزادگی نیز دم می زنند؟ چه نیک و شگرف، قرآن کریم، کارنامه اینان را ترسیم فرموده است:«و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون؛ چون به آنان گفته شود که در زمین، فساد مکنید، می گویند: ما مصلحانیم.» قرآن کریم، مسرفان را مفسد معرفی می کند.
پیامدهای فردی سرمایه داری
...

پیشنهاد کاربران

بپرس