ترنس استیون "استیو" مک کوئین ( به انگلیسی: Terrence Stephen "Steve" McQueen ) ( ۲۴ مارس ۱۹۳۰ – ۷ نوامبر ۱۹۸۰ ) بازیگر آمریکایی بود. وی ملقب به «سلطان خونسردی و بی خیالی» و یکی از مظاهر فرهنگ ملی آمریکا است. شخصیت جنایتکار، ضد قهرمان، خشن، خلافکار و دشمن گونه وی در فیلم ها باعث شد نامش در بیشتر فیلم های پرفروش دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ دیده شود. استیو مک کوئین به دلیل بازی در فیلم دانه های شن ( ۱۹۶۶ ) نامزد دریافت جایزه اسکار شد. از دیگر فیلم های مشهور وی می توان به پاپیون، گریز، فرار بزرگ، بچه سینسیناتی، نوادا اسمیت، سرقت بزرگ بانک سنت لوئیس و هفت دلاور اشاره نمود. در سال ۱۹۷۴ استیو مک کویین به عنوان گران ترین بازیگر جهان معرفی شد، و مبلغی حدود سه میلیون دلار دستمزد دریافت می کرد؛ ولی تا ۴ سال بعد از کسب این عنوان در هیچ فیلمی بازی نکرد.
استیو در بیچ گروو، ایندیانا به دنیا آمد. پدرش ویلیام، خلبان هواپیماهای نمایشی بود و ۶ ماه بعد از آشنایی با مادر استیو، او را ترک کرد. مادر استیو، جولیا، معتاد الکلی بود.
از آنجا که مادرش توانایی مراقبت کردن از کودک را نداشت، استیو را در سال ۱۹۳۳ نزد والدین خود گذاشت و رفت. کمی بعد استیو به همراه پدربزرگ و مادربزرگش به اسلاتر، جایی که دایی بزرگش مزرعه ای داشت رفته و در آنجا بزرگ شد. استیو مک کوئین مسیحی کاتولیک بود.
در ۳ سالگی دایی بزرگش برای وی یک سه چرخه خرید که بعدها مک کوئین اظهار داشت که علاقه اش به موتورسواری از آن موقع در وی پدیدار شد. در ۸ سالگی مادرش مجدداً او را تحویل گرفت و به ایندیاناپولیس برد تا در آنجا در کنار شوهر جدیدش با هم زندگی کنند. استیو روزی را که در حال ترک مزرعه بود به خوبی به یادداشت. او در این مورد می گوید: موقع ترک مزرعه، دایی ام هدیه ای به من داد… یک ساعت جیبی طلایی که درونش جمله ای نوشته شده بود: برای استیو… که برایم همچون پسرم بود.
استیو مک کوئین دچار دسلکسیا بوده و به دلیل التهاب گوشش در کودکی، از قدرت شنوایی وی نیز کاسته شده بود. در خانه جدید و زندگی به همراه ناپدری اش برای وی خوشایند نبود. ناپدری اش استیو را به شدت کتک می زد به طوری که در ۹ سالگی استیو از خانه فرار می کند تا در خیابان زندگی کند. در عرض چند سال و معاشرت وی با باندهای خلاف کار باعث شد وی رو به بزهکاری آورد. از آنجا که دیگر مادرش قادر به کنترل او نبود، استیو را مجدداً به اسلاتر فرستاد. اما در ۱۲ سالگی مادرش مجدداً طی نامه ای خواستار برگشت پسرش نزد خود شد تا با هم در خانه جدیدشان در لس آنجلس زندگی کنند. ازدواج دوم مادر استیو به طلاق انجامیده بود و وی برای بار سوم ازدواج کرده بود.
استیو در بیچ گروو، ایندیانا به دنیا آمد. پدرش ویلیام، خلبان هواپیماهای نمایشی بود و ۶ ماه بعد از آشنایی با مادر استیو، او را ترک کرد. مادر استیو، جولیا، معتاد الکلی بود.
از آنجا که مادرش توانایی مراقبت کردن از کودک را نداشت، استیو را در سال ۱۹۳۳ نزد والدین خود گذاشت و رفت. کمی بعد استیو به همراه پدربزرگ و مادربزرگش به اسلاتر، جایی که دایی بزرگش مزرعه ای داشت رفته و در آنجا بزرگ شد. استیو مک کوئین مسیحی کاتولیک بود.
در ۳ سالگی دایی بزرگش برای وی یک سه چرخه خرید که بعدها مک کوئین اظهار داشت که علاقه اش به موتورسواری از آن موقع در وی پدیدار شد. در ۸ سالگی مادرش مجدداً او را تحویل گرفت و به ایندیاناپولیس برد تا در آنجا در کنار شوهر جدیدش با هم زندگی کنند. استیو روزی را که در حال ترک مزرعه بود به خوبی به یادداشت. او در این مورد می گوید: موقع ترک مزرعه، دایی ام هدیه ای به من داد… یک ساعت جیبی طلایی که درونش جمله ای نوشته شده بود: برای استیو… که برایم همچون پسرم بود.
استیو مک کوئین دچار دسلکسیا بوده و به دلیل التهاب گوشش در کودکی، از قدرت شنوایی وی نیز کاسته شده بود. در خانه جدید و زندگی به همراه ناپدری اش برای وی خوشایند نبود. ناپدری اش استیو را به شدت کتک می زد به طوری که در ۹ سالگی استیو از خانه فرار می کند تا در خیابان زندگی کند. در عرض چند سال و معاشرت وی با باندهای خلاف کار باعث شد وی رو به بزهکاری آورد. از آنجا که دیگر مادرش قادر به کنترل او نبود، استیو را مجدداً به اسلاتر فرستاد. اما در ۱۲ سالگی مادرش مجدداً طی نامه ای خواستار برگشت پسرش نزد خود شد تا با هم در خانه جدیدشان در لس آنجلس زندگی کنند. ازدواج دوم مادر استیو به طلاق انجامیده بود و وی برای بار سوم ازدواج کرده بود.
wiki: استیو مک کوئین
استیو مک کوئین (کارگردان). استیو رادنی مک کوئین متولد: ۹ اکتبر ۱۹۶۹ ) کارگردان، تهیه کننده و نمایش نامه نویس انگلیسی است. وی بخاطر فیلم ۱۲ سال بردگی موفق به کسب جوایز مختلفی من جمله جایزه اسکار، گلدن گلوب و بفتا برای بهترین فیلم شد. او اولین کارگردان سیاه پوست در تاریخ سینماست که موفق شد جایزه اسکار بهترین فیلم را برای فیلم خودش دریافت کند. استیو مک کوئین همچنین بخاطر همکاری اش با مایکل فاسبندر در فیلم هایش شناخته می شود.
مک کوئین متولد شهر لندن است و در منطقه غرب لندن دوران کودکی اش را گذراند. در سال ۲۰۱۴ طی مصاحبه ای مک کوئین اظهار می کند که دوران مدرسه برای او بسیار سخت بوده. او را در کلاسی از دانش اموزان می نشاندند که گفته می شد آنها برای کارگری، لوله کشی و کارگری ساختمان مناسب تر هستند. بعد از تغییر مدیر مدرسه، مدیر جدید به وجود قوانین نژادپرستانه در این مدرسه اعتراف کرد. طبق گفته های مک کوئین، وی دچار نوعی خوانش پریشی بود.
مک کوئین در دوران مدرسه علاقه شدیدی به فوتبال داشت. وی در دوران دانشجویی در رشته هنر و طراحی در دانشکده هنر و طراحی چلسی مشغول به تحصیل شد و بعد در دانشگاه لندن شروع به تحصیل در رشته هنرهای زیبا کرد. در این دانشگاه بود که او به فیلم سازی علاقه مند شد. بعد از مدتی تحصیل دانشگاه لندن را ترک کرده و در آمریکا در دانشگاه نیویورک مشغول تحصیل می شود.
اولین فیلم کوتاه وی فیلمی به نام خرس محصول سال ۱۹۹۳ بود. این فیلم کوتاه در دانشکده سلطنتی هنر شهر لندن به نمایش درآمد. نمایش این فیلم بحث های فراوانی در مورد نژادپرستی و خشونت را به میان آورد اگرچه که خود مک کوئین گفت که بحث نزاد جزء اولویت های این فیلمش نبود.
فیلم پنج قسمت آسان فیلم بعدی او است که در سال ۱۹۹۵ ساخته شد و سپس فیلم کوتاه دیگر با نام بالای سرم را یک سال بعد، در سال ۱۹۹۶ منتشر کرد. اکزودوس فیلم دیگرش است که در سال ۱۹۹۷ ساخته شد و در نهایت فیم کوتاه عمق وسترن را در سال ۲۰۰۲ ساخت.
مک کوئین در سال ۲۰۰۶ به عنوان یک فیلم ساز جنگی به عراق و در ادامه همین سال، فیلم ملکه و سرزمین را منتشر می کند که در مورد سربازان بریتانیایی ای است که در جنگ عراق کشته شدند.
اولین فیلم حرفه ای و اصلی وی در سال ۲۰۰۸ با نام گرسنگی عرضه شد که در جشنواره فیلم کن ۲۰۰۹ به نمایش درآمد. در این جشنواره وی برنده جایزه دوربین طلایی شد. او اولین کارگردان انگلیسی بود که این جایزه را کسب کرد. از دیگر جوایز این فیلم می توان به کسب جوایزی در جشنواره فیلم سیدنی و جشنواره فیلم تورنتو اشاره نمود. فیلم بزرگ بعدی وی نیز شرم نام دارد که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. در این فیلم مایکل فاسبندر به ایفای نقش پرداخته است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمک کوئین متولد شهر لندن است و در منطقه غرب لندن دوران کودکی اش را گذراند. در سال ۲۰۱۴ طی مصاحبه ای مک کوئین اظهار می کند که دوران مدرسه برای او بسیار سخت بوده. او را در کلاسی از دانش اموزان می نشاندند که گفته می شد آنها برای کارگری، لوله کشی و کارگری ساختمان مناسب تر هستند. بعد از تغییر مدیر مدرسه، مدیر جدید به وجود قوانین نژادپرستانه در این مدرسه اعتراف کرد. طبق گفته های مک کوئین، وی دچار نوعی خوانش پریشی بود.
مک کوئین در دوران مدرسه علاقه شدیدی به فوتبال داشت. وی در دوران دانشجویی در رشته هنر و طراحی در دانشکده هنر و طراحی چلسی مشغول به تحصیل شد و بعد در دانشگاه لندن شروع به تحصیل در رشته هنرهای زیبا کرد. در این دانشگاه بود که او به فیلم سازی علاقه مند شد. بعد از مدتی تحصیل دانشگاه لندن را ترک کرده و در آمریکا در دانشگاه نیویورک مشغول تحصیل می شود.
اولین فیلم کوتاه وی فیلمی به نام خرس محصول سال ۱۹۹۳ بود. این فیلم کوتاه در دانشکده سلطنتی هنر شهر لندن به نمایش درآمد. نمایش این فیلم بحث های فراوانی در مورد نژادپرستی و خشونت را به میان آورد اگرچه که خود مک کوئین گفت که بحث نزاد جزء اولویت های این فیلمش نبود.
فیلم پنج قسمت آسان فیلم بعدی او است که در سال ۱۹۹۵ ساخته شد و سپس فیلم کوتاه دیگر با نام بالای سرم را یک سال بعد، در سال ۱۹۹۶ منتشر کرد. اکزودوس فیلم دیگرش است که در سال ۱۹۹۷ ساخته شد و در نهایت فیم کوتاه عمق وسترن را در سال ۲۰۰۲ ساخت.
مک کوئین در سال ۲۰۰۶ به عنوان یک فیلم ساز جنگی به عراق و در ادامه همین سال، فیلم ملکه و سرزمین را منتشر می کند که در مورد سربازان بریتانیایی ای است که در جنگ عراق کشته شدند.
اولین فیلم حرفه ای و اصلی وی در سال ۲۰۰۸ با نام گرسنگی عرضه شد که در جشنواره فیلم کن ۲۰۰۹ به نمایش درآمد. در این جشنواره وی برنده جایزه دوربین طلایی شد. او اولین کارگردان انگلیسی بود که این جایزه را کسب کرد. از دیگر جوایز این فیلم می توان به کسب جوایزی در جشنواره فیلم سیدنی و جشنواره فیلم تورنتو اشاره نمود. فیلم بزرگ بعدی وی نیز شرم نام دارد که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. در این فیلم مایکل فاسبندر به ایفای نقش پرداخته است.