استیعاب


معنی انگلیسی:
covering up. containing, being equivalent to

لغت نامه دهخدا

استیعاب.[ اِ ] ( ع مص ) گرفتن. فراگرفتن. همگی چیزی فراگرفتن. کمال. استکمال . همه را فرارسیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). استغراق. همه را فارسیدن. ( زوزنی ). همه را فراگرفتن از اول تا آخر و تمام گرفتن. ( غیاث ). همگی چیزی گرفتن. ( منتهی الارب ) : بعد از استیعاب ابواب آداب و استکمال جمال حال بخدمت آلتونتاش خوارزمشاه موسوم شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 284 ). در جملگی دیار خراسان از اشراف سادات بمکنت و یسار... و بسطت باع و استیعاب اسباب ارتفاع درگذشته. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 281 ). || از بن برکندن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). استیصال. از بیخ برکندن. و منه الحدیث فی الانف : اذا استوعب جدعه ، الدیة اذا لم یترک منه شی ٔ. ( منتهی الارب ).
- استیعاب کردن ؛ فراگرفتن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) گرفتن فرا گرفتن همگی چیزی را فرا گرفتن .

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) گرفتن ، فراگرفتن .

فرهنگ عمید

بررسی کامل و همه جانبۀ یک موضوع.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فراگیری و شمول را استیعاب گویند و عنوان استیعاب در بسیاری از باب ها مانند طهارت، صلات، خمس، حج، دین و قصاص به کار رفته است.
تفاوت استیعاب با استغراق در اصل آن است که استغراق در مواردی به کار می رود که دارای افرادی باشد، مانند کلیّات و مطلقات، بر خلاف استیعاب که صرف شمول، مصحّح اطلاق آن است، لیکن استغراق در فقه، به معنای استیعاب به کار رفته است.

استیعاب در وضو و غسل
شستن اعضای وضو و همۀ بدن هنگام غسل به نحو استیعاب- به معنای جاری ساختن آب به همۀ آن مواضع- واجب است، لیکن در مسح سر- چه از عرض یا طول- و نیز به قول مشهور در مسح پا از عرض، در وضو استیعاب واجب نیست و مسمّای مسح، کفایت می کند.

استیعاب در مسح پا در وضو
به قول مشهور، در مسح پا از طول، استیعاب به معنای مسح سر انگشتان تا برآمدگی روی پا یا مفصل- بنابر اختلاف اقوال- واجب است.

استیعاب در وضوی جبیره
...

پیشنهاد کاربران

بپرس