استوپا

دانشنامه عمومی

استوپا ( زبان سانسکریت: m. , स्तूप "پُشته" ) نوعی بنای تپه مانند یا سازه ای نیم کره است که از آن به عنوان محلی برای مراقبه و مدیتیشن استفاده می شود. [ ۲] استوپا نوعی بنای تپه مانند است که در سراسر شبه قاره هند دیده می شوند و در جهان غرب نیز رو به افزایشند. استوپا در کشورهای متعددی از آسیای جنوب شرقی وجود دارد و به نامهای چدی ( chedi ) ، داگوبا ( dagoba ) یا توپ ( tope ) شناخته می شود. استوپا قدیمیترین بنای مذهب بودیسم است و در ابتدا تنها شامل تپه ای گنبدی شکل بوده که از گل یا در مکانهای کم آب از توده ای سنگ ساخته می شده است تا پوششی بر آثار مقدس بودا باشد. پس از درگذشت بودا، پیکر وی را سوزاندند و بر سر خاکستر وی و محل دفن آن نزاع درگرفت تا اینکه راهبی سالخورده یادآوری کرد هدف بودا برقراری صلح و آرامش بوده و از این رو شایسته نیست برای دفن پیکر وی نزاع رخ دهد. پس خاکستر آن تقسیم شده و زیر ۸ استوپا دفن شد. دو استوپا نیز بر روی ظرف خاکستر و خاک ذغالهایی که پیکر بودا با آتش آن سوزانده شده بود، قرار گرفت. دربارهٔ این استوپاهای اولیه اطلاعات اندکی در دسترس است، به خصوص که تشخیص ۱۰ استوپای اصلی ممکن نیست. با این حال، گفته می شود که تعدادی از استوپاهای بعدی مانند سارنات ( Sarnath ) و سانچی ( Sanchi ) در واقع با اجرای تزئیناتی بر روی گنبدهای اصلی به وجود آمده اند. در قرن سوم ق. م. امپراتور آشوکا پس از گرویدن به بودیسم، استوپاهای اولیه را گشود و محتویات آنها را در میان هزاران استوپایی که به دستور وی ساخته شده بود پخش نمود. با تمام اینها، استوپاهای واقع در ۸ مکانی که با زندگی بودا در ارتباط بودند، همچنان اهمیت خاص خود را حفظ کردند. در نتیجه، اهمیت یک استوپا نسبت به اینکه این گنبد، نقش مقبره داشته باشد یا اینکه تنها به منظور نیایش ساخته شده باشد، تغییر می کند و در نهایت، شکل ظاهری آنها نیز از یکدیگر متفاوت شده است. آنها به تدریج به گنبدهایی بزرگ و دارای ویژگیهایی خاص تبدیل شدند، از جمله این بخشهای افزوده می توان به تورانا ( torana ) یا دروازه، حصاری پرچین مانند به نام ودیکا ( vedica ) ، هارمیکا ( harmika ) که سکویی مربع شکل و ساخته شده از تعدادی میله مانند نرده بود و بر روی گنبد قرار می گرفت، چترایشتی ( chattrayashti ) یا سایبان و یک مسیر مخصوص که برای گشتن به دورتادور استوپا ساخته شده بود، اشاره کرد. از آخرین قرن ق. م به بعد، استوپاها به عنوان یکی از بناهای اصلی مذهبی بودیسم به ثبت رسیدند. قدیمیترین استوپای شناخته شده استوپای دمک ( Dhamek ) نام دارد و در سانچی هند قرار دارد و بلندترین آنها با ارتفاع ۱۲۷ متر، پرا پاتوم چدی ( Phra Pathom Chedi ) نام داشته و در ناکن پاتم ( Nakhon Pathom ) تایلند واقع است. با انتشار بودیسم در کشورهای دیگر آسیا، استوپا به پاگودا ( pagoda ) تبدیل شد. پاگوداها، در اشکال مختلفی دیده می شوند که انواع زنگوله ای و هرمی از آن جمله اند. امروزه در متون غربی، وجه تمایز واضحی میان استوپا و پاگودا وجود ندارد. اما در کل، استوپا بناییست که توسط بوداییان هند و آسیای جنوب غربی ساخته می شود و پاگودا به بناهای بودایی ساخته شده در آسیای شرقی اشاره می کند که می تواند دارای در ورودی بوده و حتی مورد مصارف غیر مذهبی قرار گیرد. اساسا استوپا از پنج قسمت اصلی تشکیل شده است:
عکس استوپاعکس استوپاعکس استوپاعکس استوپاعکس استوپاعکس استوپا
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

اِستوپا (stupa)
استوپای سانچی
استوپای سانچی
استوپای سانچی
استوپای سانچی
استوپای سانچی
استوپای سانچی
استوپای سانچی
سازه ای گنبدی که جایگاه نگهداری بقایای جسد یکی از قدیسان بودایی است. سابقۀ بنای استوپا به حدود هزار سال پ م در هندوستان می رسد، که از یادمان های گورستانی اقتباس شده بود؛ استوپا معمولاً سقفی نیم کره ای دارد که بر روی آن منار ساخته می شود. در خاور دور، استوپا به پاگودا تکامل یافت؛ در تبت به چورتن تبدیل شد که به معنای تل تدفین است. استوپا می تواند تلی ساده به شکل زنگوله، سازه ای پیچیده تر، یا بقعه ای آذین یافته باشد. مفاهیم نمادین مربوط به استوپا در نواحی مختلف متفاوت است، و نمادی واحد ممکن است معانی مختلفی داشته باشد. معماری استوپا بازتابی است از پنج عنصر خاک، باد، آتش، آب، و خِرَد. پاسنگ استوپا معرِف خاک، گنبد آن نماد آب، منار آن نماد آتش، هلالی آن نماد باد و قرص خورشید نماد فضا به شمار می رود. شکل هندسی، مثلاً حلقه های قاعده، تعداد اضلاع هر فضای بسته، یا سایر عناصر تکرارشونده، قابل تطبیق با تعالیم بوداست: سه حلقۀ قاعدۀ استوپا به سه ملجأ اشاره دارند، فضای چهارضلعی احتمالاً نماد چهار حقیقت ناب است، و فضای هشت ضلعی به راه هشت گانه دلالت دارد. مناره ، گذشته از آتش، نماد روشنایی نیز به شمار می رود. ازجمله مهم ترین استوپاها عبارت اند از استوپای سانچی (قرن ۳ـ۱پ م)، که تل های خاکی و ریگی مجزا را دربر می گیرد، و روکار سنگ دارد و سکویی به شکل مربع بر فراز آن بنا شده است که گنبد چتری سنگیِ چندطبقه ای، به نام چترا، روی آن قرار دارد. نرده و مسیر سنگ فرش شدۀ پیرامون استوپا، محلی است برای عبور عبادت کنندگان در اطراف آن.

پیشنهاد کاربران

Dharma با تلفظ دهارما نام آموزش بودا می باشد که از دو کلمه به شکل زیر ساخته شده است :
Dhar جمع Dhr با تلفظ دهر یعنی دهر ها .
ma با تلفظ ما ضمیر اول شخص جمع است در زبان فارسی. لذا دهارما به معنای دهر های ما. واژه دهر از دیدگاه هندوان و بودائیان امروز به معنای نظم کیهانی و نظم های غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی . در قرآن به روزگار معنی گردیده است. اما از دیدگاه فردی من دهر به معنای طول عمر موجودات و کیهان یا بطور کلی زندگی های دنیوی کلی و جزئی که از طریق چرخه یا تسلسل تولد و مرگ محتوای کیهان ( و نه محیط آن ) پشت سر هم و در طول همدیگر و هربار در مداری برتر و کمال یافته تر از مدار قبلی تکرار میشوند تا رسیدن به حالت صلح و سعادت و آرامش کامل یعنی نیروانا. هندوان پیاده شدن از این چرخه را قبل از موعد مقرر و از پیش تعیین شده غیر ممکن می پندارند و بودا برای رهائی از این سرنوشت اجباری راه هشت لایه ای پیشنهاد ( achtfacher Pfad با تلفظ آخت فاخه فاد ) داده است . سه تا از این مسیر ها عبارت اند از فکر صحیح و گفتار راست و عمل درست که متراف پندار و گفتار و کردار نیک اوستایی می باشند. نکته ای که پیروان بودا در سطوح بالای پیشوائی شاید از دیر بار تاکنون به آن توجه نداشته اند این است که بودا با قاطعیت تمام شرح و توضیح چگونگی گردش چرخه تولد و مرگ را از طریق گردش حلول روان یا تناسخ رد نموده و حرکت دایره وار آنرا فقط در چارچوب زنجیره علت و معلول مادی مقدور و امکان پذیر دانسته است.
...
[مشاهده متن کامل]

Buddha با تلفظ بودها در اصل و ریشه به زبان فارسی و به شکل بود دها به معنای ده بُعد بنیادی هستی و وجود هرکدام از افراد انسانی بوده و می باشد و تاکنون هیچ محقق و پژوهشگری نتوانسته است این معنای ژرف را از پشت پرده لفظی نام بودا کشف و استخراج نماید. در این زمینه یعنی در مورد معنای پسوند دها شاید مفید باشد که این واژه با الفاظ مندرج در قرآن یعنی دحا و دحو مقایسه گردند.
راز ژرف نهفته در پشت پرده ظاهر اعداد 8 و 10 در آموزش بودا هنوز کشف نگردیده اند. عدد ۸ در بازی رزمی شطرنج یک عدد مبنایی است و در اصل و ریشه اشاره به چهار جهات اصلی و فرعی مکانی نداشته است. از دیدگاه فردی من و به زبان علمی رشته کیهان شناسی امروز و آینده می توان با احتمال قریب به یقین حدس و تخمین زد که این دنیا همیشه در قدم های هشتم یعنی پس از وقوع مه بانگ های هشتم از نو در مداری برتر و کمال یافته تر از مدار قبلی یا پیشین به ظهور و پیدایش و کثرت خواهد رسید و عمر کلی یا دهر کیهانی و عمر های جزئی یا دهر های جزئی را طی و سپری خواهد نمود بر اساس فاکتور 8n ( اِن یا n برابر با اعداد صحیح و طبیعی از 1 تا یک حد معین ) .
Stupa این واژه سانسکریتی شاید در اصل و ریشه مخفف عبارت فارسی زیر بوده باشد : است او پا.
با دو معنا ؛ یکی به معنای " جای پای او ست " یعنی جای پای بودا و دیگر به معنای " او سر پاست " یعنی او روی پاست یعنی زنده است یا نمرده است.
chedi در اصل و ریشه با تلفظ چیدی به معنای چیده شدن بر روی هم بوده است.
tope با تلفظ اصلی و ریشه ای به شکل توپی به معنای توپی یا کروی شکل و تپه.
pagoda با تلفظ پاگودا به معنای گَودی جای پا ، منظور اثر و رد پای بودا. یا به شکل : پا گو ده ، به معنای گفتن یا ذکر عدد ۱۰ در پای مجسمه بودا.
Dharmak با تلفظ دهار ما ک . حرف ک شاید نشانه مصغر یا کوچک بودن باشد و این کلمه به معنای دهر های ما کوچک ها.
Buddhi حالت بیداری کامل و روشنائی و بالا ترین سطح آگاهی و خود آگاهی که از دیدگاه بودائیان خود بودا به آن رسیده است، به شکل بود دهی می باشد که بازهم در بر دارنده راز و معنای نهفته در پشت پرده ظاهر عدد ۱۰ اشاره داشته است. سوال این است که آیا خود بودا به این حقیقت ژرف دست یافته است که خود وی و هرکدام از افراد انسانی در آفرینش اولیه یا بنیادین و یا آغازین همین واقعیت و طبیعت و کیهان در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین از خانواده های خودی و بنیادی ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن آفریده شده و از عشق خودی و زندگی جاودانه برخوردار گردیده اند. در همین رابطه شاید مفید باشد که دو واژه و عبارت اوستایی را دوباره مورد پژوهش و بررسی قرار دهیم یکی " خویدوده " و دیگری " آژی ده اکه " و یکی از نام های زرتشت به شکل " سر ده ست " و لقب اقوام ماد بصورت جمع یعنی مادها که شاید در اصل و ریشه به شکل " ما ده آ " تلفظ می شده است به این معنا که ما یعنی افراد انسانی بطور منزوی و به تنهایی وارد این سلسله طویل نظم ها و زندگی های دنیوی نشده ایم بلکه دسته جمعی و هرکدام در قالب خانواده ای ده عضوی. شاید در این زمینه لازم و ضروری باشد که واژه فارسی ایده " این ده " را رد یابی کنیم و ببینیم که آیا این کلمه اصالتا فارسی می باشد یا ریشه خودرا در idon آیدون یونانی یا idea آیدئا انگلیسی و یا Idee ایدِه آلمانی دارد. همچنین شاید مفید باشد که واژه های به ظاهر یونانی فنومن و نوومن و کاتگوری را در میدان فلسفه و هستی و وجود شناسی و خود و انسان شناسی از نو مورد بررسی و پژوهش قرار دهیم و ببینیم در پشت پرده ظاهر سمبل های گردونه مهر ایرانیان و چرخه تولد و مرگ هندوان و دو سمبل کوچکتر روی آنها یکی چلیپا و دیگری سواستیکا چه راز ها و معانی ژرف و یا کدام ایده های حقیقی و طلائی و منور و درخشان نهفته شده و نور آنها زیر خراورا ها خاکستر و خار و خسک و خاشاک آئین و مراسم پرستش و ستایش ایزدان و اهریمنان و دیوان مدفون و گور گردیده و یاد آنها بدست فراموشی سپرده شده است. یا اینکه با بینش و باور و جهان بینی هستی و وجود شناسی یا مبدء و معاد شناسی سه دین به اصطلاح توحیدی ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام و بخصوص دین اسلام به عنوان کامل ترین ادیان ( البته از دیدگاه خود مسلمانان ) قانع شویم و بر این باور و ایمان باشیم که محتوای دو داستان بنیادی و مشترک این سه دین ؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری بابا آدم و ننه حوای موسا و ایسا و محمّد، از طرف خدواند متعال و در قالب وحی به گوش سر سرایندگان آن براستی ابلاغ گردیده و دو افسانه تخیلی - توهمی و کودکانه در مورد مبدء بیش نبوده و نمی باشند ؟
شاید بطور جدی لازم و ضروری باشد برای رهایی از زیر بار زنجیر های سنگین و اسارت بار دو جناح تاریک و ظلمانی و به ظاهر متخاصم اما در پنهانی هرکدام چماق سرکوب در دست دیگری ؛ یکی آئین و دین از یکطرف و دیگری آتئیزم و کمونیزم از طرف دیگر، افسانه نوین آفرینش بطور کامل از نو سروده شود و این بار به رسم و طریق یا راه و روش علمی.

بپرس