ارز

/~arz/

مترادف ارز: پول، پول بیگانه، سعر، ارج، ارزش، بها، قیمت، رتبه، قدر، مرتبه، مقام، ارژن، بخورک

متضاد ارز: بی ارز

برابر پارسی: رساندن، پیشکش، بخشش

معنی انگلیسی:
foreign exchange, foreign currency, cedar, ceder, foreign exchange (or currency)

لغت نامه دهخدا

( آرز ) آرز.[ رُ ] ( ع اِ ) اَرُزّ. رُزّ. برنج ( یکی از حبوب ).

آرز. [ رِ ] ( ع ص ) منقبض. مُتجمع. ثابت.
ارز. [ اَ ] ( اِ ) ( از پهلوی ارژ ) بها. ( برهان ). قیمت. ( ربنجنی ) ( مهذب الاسماء ) ( جهانگیری ) ( غیاث اللغات ). ارزش. ( برهان ). ارج . اخش. نرخ. ثمن :
چرا مرغ کارزش نبد یک درم
به افزون خریدی و کردی ستم.
فردوسی.
نداند کسی ارز آن خواسته
پرستنده و اسب آراسته.
فردوسی.
ابا او یک انگشتری بود و بس
که ارز نگینش ندانست کس.
فردوسی.
یکی تاج بد کاندر آن شهر و مرز
کسی گوهرش را ندانست ارز.
فردوسی.
بها داد منذر چو بود ارزشان
که در بیشه کوفه بُد مرزشان.
فردوسی.
بدان مرد داننده اندرز کرد
همه خواسته پیش او ارز کرد.
فردوسی.
وزآن جایگه شد به اندیو شهر
که بردارد از روز شادیش بهر
که از کشور شورسان بود مرز
کسی خاک او را ندانست ارز.
فردوسی.
چون من به رشته کردم یاقوت مدح شاه
یاقوت را به ارز کم از کهربا کنم.
مسعودسعد.
مروت تو مرا گر به ارز من بخرد
مگر بروی زمین زر دمد بجای گیاه.
مختاری.
مها بنزد تو این بنده گوهری آورد
که جز سخات کس او را نداند ارز و بهاش.
سنائی.
دارد بس احسان و مروت کف کافیت
ارز درم و قیمت دینار شکسته.
سوزنی.
از تشنه بپرس ارز آب ایرا
ارز او داند که آرزو دارد.
خاقانی.
آنچه نخاس ارز یوسف کرد
ارز گفتار خام او زیبد.
خاقانی.
|| قدر. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( مؤید الفضلاء ).رتبه. مرتبه. ( جهانگیری ) ( برهان ). درجه. جاه. مقام.مکانت. محل. حد. آمرغ :
نخواهیم ما باژ از این مرز تو
چو پیدا شود مردی و ارز تو.
فردوسی.
بیارای دل را بدانش که ارز
بدانش بود چون بدانی بورز.
فردوسی.
بسنده کند زین جهان مرز خویش
بداند مگر مایه و ارز خویش.
فردوسی.
از آن نامداران ده ودو هزار
سواران هشیار و خنجرگذار
فرستاد خسرو [ پرویز ] سوی مرز روم
نگهبان آن فرخ آباد بوم...
مگر هر کسی بس کند مرز خویش بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( آرز ) برنج مجتمع ثابت
( اسم ) درختچه ای از دست. بادامیها از تیر. گل سرخیان که دارای گونه های مختلف است و در نقاط خشک و کوهستانی اطراف تهران و کرج و ارتفاعات ۱۳٠٠ متری و جنگلهای طالش میروید . گونه ای از آن در فارس خصوصا در دشت ارژن و کوه های بختیاری روییده میشود بخوراک .
ولایتی در ایطالیا

فرهنگ معین

( اَ ) [ په . ] (اِ. ) ۱ - بها، قیمت ، ارزش . ۲ - پول خارجی ، پول بیگانه . ، ~ تهاتری ارزی که در قراردادهای پایاپا مبنای محاسبه قرار می گیرد. ، ~ یوزانس ارزی که پس از دریافت کالا حواله می شود. ، ~ دولتی ارزی که دولت از طریق بانک های مجاز و به نر

فرهنگ عمید

= برنج۱: روی هم آگنده اند آن نازها / چون ارز در دکهٴ رزازها (ایرج میرزا: ۱۳۵ ).
نوعی صنوبر.
۱. (اقتصاد ) سند بانکی که ارزش آن به پول خارجی معیّن شده باشد.
۲. (اقتصاد ) پول خارجی که در داخل مملکت خریدوفروش شود.
۳. (بن مضارعِ ارزیدن ) = ارزیدن
۴. [قدیمی] قدر و قیمت: بسنده کند زاین جهان مرز خویش / بداند همه مایه و ارز خویش (فردوسی: ۲/۲۶۲ ).
۵. [قدیمی] بها، نرخ.

گویش مازنی

( آرز ) /aarez/ شاکی دادخواه
/arz/ برنج

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ارز در اصطلاح، پول رایج هر کشور برای کشورهای دیگر را گویند. ارز، کلیه وسایل پرداخت خارجی اعم از پول تحریری، شبه پول، اسناد ملی و تجاری است که در پرداخت های بین المللی پذیرفته و به کار می رود.
واژه Exchange در لغت به معنای ارز است. و در اصطلاح، پول رایج هر کشور برای کشورهای دیگر ارز نامیده می شود. ارز، کلیه وسایل پرداخت خارجی اعم از پول تحریری، شبه پول، اسناد ملی و تجاری است که در پرداخت های بین المللی پذیرفته و به کار می رود؛ بنابراین منظور از ارز اسکناس، یعنی پول رسمی تمام کشورهای خارجی و ارز تحریری، پول های خارجی ناشی از چک های مبتنی بر سپرده های دیداری خارجی است. عملیات ارزی عبارت از فعالیتی است که به موجب آن در مکانی، وسیله پرداختی را در مکان دیگری که دارای ارزش است و کاربرد دارد، به دست می آورند. همچنین در مبادلات بین المللی میان کشورها برای پرداخت دیون و هزینه ها، باید پول واحدی در نظر گرفته شود.
انگیزه انجام عملیات ارزی
انگیزه های متعددی برای انجام عملیات ارزی وجود دارد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:۱. انگیزه دادوستد؛ انجام این عملیات زمانی است که تبادل محصولات میان دو فرد در دو کشور صورت می گیرد. در این نوع دادوستدها باید زمان دریافت کالا و تسویه حساب ها مشخص باشد.۲. انگیزه پاداش؛ انجام برخی عملیات ارزی وابسته به تسویه حساب مالی با تغییرات اندازه بهره در مؤسسات مالی مختلف است. بخش مهمی از سرمایه های کوتاه مدت جهانی، به دنبال کسب بهترین پاداش یعنی بالاترین اندازه بهره است.۳. انگیزه سفته بازی؛ در اینجا افراد، بانک ها و مؤسسه های اقتصادی با توجه به پیش بینی های خود در زمینه تغییرات نرخ ارز، انجام عملیات صرف ارزی را بر عهده می گیرند.
عرضه و تقاضا
یکی از موضوعات مهم اقتصادی، عرضه و تقاضا برای ارز است. تقاضای ارز زمانی صورت می گیرد که کشوری بخواهد وارداتی انجام داده یا قصد سرمایه گذاری و اعطای وام داشته باشد. منحنی تقاضا برای ارز مانند منحنی تقاضا برای محصولات، شیب نزولی دارد. به عنوان مثال اگر دلار را با یورو مقایسه کنیم، زمانی که قیمت دلار نسبت به یورو در سطح پایینی قرار می گیرد، تقاضا برای دلار افزایش خواهد یافت. در بازار آزاد ارز، میزان تقاضا برای ارز با حجم بخش هایی از مبادلات که باید به خارجی ها پرداخت کنند مرتبط است مانند تقاضا برای تامین هزینه های ارزی سفر به خارج.تغییرات تقاضا برای ارز رابطه معکوسی با قیمت آن دارد. با افزایش قیمت محصولات در خارج، میزان تقاضا برای ارز کاهش پیدا می کند؛ زیرا افزایش نرخ ارز باعث می شود تا محصولات ساخت خارج در مقایسه با محصولات مشابه داخلی، برای ساکنان کشور گران تر شود و برای خرید یک واحد پول خارجی، میزان بیشتری نسبت به سابق، پول داخلی بپردازند. در این حالت امکان دارد تعدادی از ساکنان کشور مقداری از محصولات ساخت داخل را جانشین کالاهای خارجی کنند و تعدادی دیگر نیز به خاطر کمبود قدرت خرید، در مقایسه با گذشته کالاهای خارجی خریداری نکنند؛ در نتیجه از حجم واردات کاسته و تقاضا کم شود در حالی که در زمان تنزل نرخ ارز، واردات تشویق و تقاضا برای ارز بیشتر مطرح می شود. البته علاوه بر نرخ ارز عوامل دیگری مانند تغییرات درآمدها، هزینه ها، قیمت های داخلی و سلیقه های افراد نیز به طور مستقل در تعیین مقدار ارز تقاضاشده تاثیر دارند. عرضه ارز زمانی است که کالایی بخواهد صادر شده و یا وام و سرمایه خارجی دریافت شود. منحنی عرضه ارز نیز مانند منحنی عرضه محصولات شیب مثبت دارد. به طور مثال با افزیش قیمت یورو، یوروی بیشتری به بازار عرضه می شود. اگر ارزش دلار در برابر یورو کاهش پیدا کند، سقوط قیمت محصولات آمریکا، موجب افزایش صادرات آمریکا به اروپا شده، در نتیجه یوروی بیشتری به بازار عرضه می شود تا به این وسیله بتوان محصولات آمریکایی خریداری کرد.
نرخ ارز
...

دانشنامه آزاد فارسی

ارز (exchange)
نرخ پول یک کشور در ارتباط با پول کشور دیگر. اگر کشورها از طلا یا استاندارد توافق شدۀ دیگری استفاده کنند، نرخ ارز را «ثابت» گویند. ارزش پول هر کشوری به نسبت خاصی از آن فلز یا استاندارد بستگی دارد. حال اگر عرضه و تقاضا یا سوداگری تعیین کنندۀ نرخ ارز باشند به آن نرخ ارز «شناور» گویند. اگر میزان واردات کشوری زیاد باشد، تقاضا باعث افزایش نرخ ارز در آن کشور می شود و خریداران باید بهای بیشتری را برای کالاهای وارداتی بپردازند. هرچه کالاها گران تر شود، تقاضا کاهش می یابد و ارزش پول آن کشور در مقایسه با پول کشورهای دیگر کمتر می شود. بنابراین، خریداران در خارج از کشور می توانند کالاها را با قیمت ارزان تری خریداری کنند، پس تقاضا افزایش می یابد و صادرات کشور رشد می کند. در حال حاضر تجارت جهانی بر سیستم هماهنگ شدۀ نرخ ارز شناور بستگی دارد. دولت ها سعی می کنند با محدود کردن واردات و فعال کردن صادرات یا کاهش دادن ارزش پول خود، نرخ ارز را در کشورشان ثابت نگه دارند. نیز ← پول

پیشنهاد کاربران

ارز:ارزار؛ارزبَر، ارزآر، ارزبار.
مانند ابر: آب بر، آب بار، آب آر.
یا مانند اسوار ( سوار ) اسب بر ، اسب آر، اسب بار ( بار اسب )
ارزان هم خانواده میشه؟
خود نماید همیشه مهر فروغ
خود فزاید همیشه گوهر اخش ( عنصری )
اخش=قیمت
این واژه از ستم واژه ( ارج، ارجمند، ارزش، ارزان، ارزیدن ) بە همان معنی ( قیمت، ارزش، بها، نرخ، قدر ) در پروسه تغیر واج آوایی تاریخی و همگونسازی فونولوژیکی قرار گفتە، این واژه در اوستا بە شکل ( areĵa, areĵah,
...
[مشاهده متن کامل]
areĵaiti ) همواژە سنکسریت و هندیک این واژه ( �rhati , argh�, arh ) ، پارت ( rg'w ) ، سغد ( ry, yžndy ) ، پهلوی ( arz, arĵ, arĵītan, arĵān ) ، کُردیک ( arzišt, arzīš, arz, harzān, arzān, harz, arž, harž ) ، پشتو ( yarz ) ، فارس ( arz, arzēš, arzīdan, arzān ) ، تات ( �rzir�n, �rz, arzītan ) حال در زبانهای پروتوایرانیک این واژە ها با همگونسازی کم واجی اعم از واج ( ĵ ) و ( g ) با ( z ) و ( ž ) در پیکره زبانهای زنده ایرانیک، کوشا و باقدرت بە هەمان مفهوم و اصطلاح کنونی کاربرد داره.

پول ، پول خارجی ، پول بیگانه ، ارج،
پول، پول بیگانه، سعر، ارزش، بها، قیمت، رتبه، قدر، مرتبه، مقام، ارژن، بخورک.
ارج

بپرس