ارتفاق

/~ertefAq/

لغت نامه دهخدا

ارتفاق. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) تکیه کردن بر آرنج. ( منتهی الارب ). بر مرفق تکیه کردن. بر آرنج تکیه کردن. ( غیاث ). بر وارن تکیه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || تکیه کردن بر نازبالِش. بر مرفقه تکیه کردن. || ارتفاق حوض ؛ پر گردیدن آن. || بچیزی یاری گرفتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || رفیق بودن. رفاقت کردن.قوله تعالی : «... و حسنت مرتفقاً». ( قرآن 31/18 ).
ور کند نرمی نفاقی م یکند
زاستمالت ارتفاقی میکند.
مولوی.
چونکه هر جزوی بجوید ارتفاق
چون بود جان عزیز اندر فراق.
مولوی.
|| طلب رفیق کردن. ( منتهی الارب ). || بچیزی منفعت گرفتن.

فرهنگ فارسی

تکیه کردن برمرفق، بر آرنج تکیه کردن ، رفیق بودن، رفاقت کردن، همراهی ومداراکردن، سازش کردن
۱ - ( مصدر ) تکیه کردن بر آرنج بر آرنج تکیه دادن تکیه کردن بر ناز بالش . ۲ - نرمی کردن دمسازی و همراهی و همسفری کردن . ۳ - رفیق بودن رفاقت کردن . ۴ - ( مصدر ) طلب رفیق کردن ۵ - حقی است برای شخص به تبعیت از ملک خود در ملک شخص دیگر برای استفاده بردن کامل از ملک خویش مانند : حق مجری حق پنجره حق ناودان و غیره .

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) بر آرنج تکیه دادن ، تکیه دادن بر نازبالش . ۲ - رفاقت کردن ، همراهی کردن . ۳ - (مص م . ) دوست طلبیدن . ۴ - حقی است برای شخص به تبعیت از ملک خود در ملک شخص دیگر برای استفاده بردن کامل از ملک خویش ، مانند: حق مجری ، حق پنجره ، حق

فرهنگ عمید

۱. (حقوق ) حقی برای مِلک کسی در ملک دیگری، مانندِ حق عبور آب، حق گشودن پنجره، و حق ناودان.
۲. رفیق بودن، رفاقت.
۳. همراهی و مدارا کردن، سازش کردن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حق انتفاع از مباحات عمومی را ارتفاق گویند. از آن به مناسبت در باب هایی مانند صلح، شرکت و احیاء موات سخن رفته است.
ارتفاق عبارت است از حق بهره مندی از مباحات عمومی مانند راه ها، خیابان ها، مساجد و میدان ها.

استفاده از اماکن عمومی
استفاده از اماکن عمومی برای همگان جایز است.

اقطاع رفاق
از اقسام اقطاع، اقطاع رفاق است؛ بدین معنا که حاکم اسلامی مکانی از راه ها یا محل اجتماع مردم را به کسی اعطا کند. فایدۀ این کار، حق ارتفاقی است که شخص پیدا می کند و با رفتن او، دیگری نمی تواند جایش را تصرف کند.

← جواز یا عدم جواز اقطاع رفاق
...

فارسی به عربی

اِرْتفاقٌٌ

پیشنهاد کاربران

Easement
An easement is a nonpossessory right to use and/or enter onto the real property of another without possessing it. It is "best typified in the right of way which one landowner, A, may enjoy over the land of another, B". . . . Right - of - way ( easements of way )
حقی است برای ملک شخصی در ملک دیگری.

بپرس