فرهنگ اسم ها
معنی: کنایه از مرد درشت هیکل و قوی، مرکب تندرو و فربه
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
- علم الأدیان ؛ دانش شناختن دینها :
پیغمبر گفت علم علمان
علم الأبدان علم الأدیان.
نظامی.
ادیان. [ اَدْ ] ( اِ ) چاروای فربه دونده. ( لغت نامه حافظ اوبهی ). چارپای دونده. ( برهان قاطع ). چارپای دونده را که فربه باشد گویند. ادیون. ( جهانگیری ).
ادیان. [ اِدْ دیا ] ( ع مص ) وام گرفتن. ( منتهی الارب ). وام خواستن. ( تاج المصادر بیهقی ). || خریدن به وام. ( منتهی الارب ). به وام خریدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || فروختن به وام. ( از اضداد است ). ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع : دین کیشها آیینها.
وام گرفتن
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
ادیان چندگانی ( جمع ) شکسته دین می باشد و نگرربا اینجاست که دین واژه ای پارسی است!
دین از پارسی به عربی رفته و عرب ها چندگانی ( جمع ) شکسته را درست کردند و اکنون ما داریم از آن بهره می بریم!این نامرد بازی فرهنگی است!
می توان از واژه دین ها بهره برد که پارسی است.
دین از پارسی به عربی رفته و عرب ها چندگانی ( جمع ) شکسته را درست کردند و اکنون ما داریم از آن بهره می بریم!این نامرد بازی فرهنگی است!
می توان از واژه دین ها بهره برد که پارسی است.
معنای واقعی ادیان:روایات
معنی ادیان:روایات
واژه دین یکسره پارسی است و در زبان نیاکانمان، اوستایی به گونه ی دَئِنا بوده است.
بکاربردن واژه ادیان برای جمع واژه دین نادرست است. پارسی زبانان می تواند از "دین ها" بهره گیرند.
بکاربردن واژه ادیان برای جمع واژه دین نادرست است. پارسی زبانان می تواند از "دین ها" بهره گیرند.
مفرد ادیان = دین
مفردش لطفا