فرهنگ اسم ها
معنی: کنایه از مرد درشت هیکل و قوی، مرکب تندرو و فربه
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
- علم الأدیان ؛ دانش شناختن دینها :
پیغمبر گفت علم علمان
علم الأبدان علم الأدیان.
نظامی.
ادیان. [ اَدْ ] ( اِ ) چاروای فربه دونده. ( لغت نامه حافظ اوبهی ). چارپای دونده. ( برهان قاطع ). چارپای دونده را که فربه باشد گویند. ادیون. ( جهانگیری ).
ادیان. [ اِدْ دیا ] ( ع مص ) وام گرفتن. ( منتهی الارب ). وام خواستن. ( تاج المصادر بیهقی ). || خریدن به وام. ( منتهی الارب ). به وام خریدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || فروختن به وام. ( از اضداد است ). ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع : دین کیشها آیینها.
وام گرفتن
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




ادیان چندگانی ( جمع ) شکسته دین می باشد و نگرربا اینجاست که دین واژه ای پارسی است!
دین از پارسی به عربی رفته و عرب ها چندگانی ( جمع ) شکسته را درست کردند و اکنون ما داریم از آن بهره می بریم!این نامرد بازی فرهنگی است!
می توان از واژه دین ها بهره برد که پارسی است.
دین از پارسی به عربی رفته و عرب ها چندگانی ( جمع ) شکسته را درست کردند و اکنون ما داریم از آن بهره می بریم!این نامرد بازی فرهنگی است!
می توان از واژه دین ها بهره برد که پارسی است.
معنای واقعی ادیان:روایات
معنی ادیان:روایات
واژه دین یکسره پارسی است و در زبان نیاکانمان، اوستایی به گونه ی دَئِنا بوده است.
بکاربردن واژه ادیان برای جمع واژه دین نادرست است. پارسی زبانان می تواند از "دین ها" بهره گیرند.
بکاربردن واژه ادیان برای جمع واژه دین نادرست است. پارسی زبانان می تواند از "دین ها" بهره گیرند.
مفرد ادیان = دین
مفردش لطفا