آخونی. آخینی یا آخونی، یکی از محله های تبریز در شمال غرب این شهر است که پیش از این، یکی از روستاهای پیرامون این شهر به حساب می آمد. این محله در همسایگی حکم آباد، شنب غازان و قره آغاج واقع شده و در گذشته دارای باغات و و کشتزارهای فراوان بود که در حال حاضر بیشتر آن ها تخریب شده اند. [ ۱] مشاهیر محله آخونی مهندس نوید نریمانی قوردلار ( رتبه یک المپیادمکانیک ) ، استاد فسلفه استاد محمد تقی جعفری
نام آخونی یا آوخونی از دو بخش «آو» و «خون» ترکیب یافته که به نظر می رسد «آو» یا «اُو» همان لغت آب باشد. به احتمال بیشتر در زبان های باستانی در دورهٔ مادها، اورارتوها، ایران باستان و در گویش های تاتی، هرزنی و کرینگانی به کار می رود. گاهی دیده می شود که در زبان فهلوی آذری نیز آب را «اُو» تلفظ می کنند. در مورد «خون» نیز بعضی ها عقیده دارند که در زبان های باستانی قبل از رواج زبان ترکی «خون» به معنای چشمهٔ جوشان، آب معدنی و آب فراوان باشد. [ ۱]
در کتاب «تاریخ تبریز تا قرن نهم هجری» در مورد آخونی چنین آمده است: «محلهٔ آخونی در گذشته از روستاهای پیرامون تبریز بوده که بعدها به سبب توسعهٔ شهر از سوی محلهٔ قره آغاج به تبریز پیوسته است. مرکز محله را «میدانگاه» می گفتند که مساحت وسیعی از بازمانده گورستانی کهنه است. محله آخونی چهار مسجد دارد و مسجد کهنه آن فرو ریخته و تنها یک دیوار آجری و یک جای بخاری به صورت محراب بازمانده بود که اهالی، اطراف آن دیواره ای کشیده و پرستشگاهی ساخته بودند که بر آن شمع روشن کرده و زیارت می کردند. در این محله قناتی به نام آخونی یا چشمه ای پرآب روان است که سراها و باغ های آن کوی و برزن را سیراب می کرد. شغل مردم بعد از کشاورزی و باغداری، صنعت غالب قالیبافی بوده و کارگاه های متعدد فرشبافی در آنجا دایر بوده و هست. نام این محله در اولاد اطهار نوشته محمدرضا طباطبایی صفحه ۱۳۳، «اَخی خونی» آمده است که به قیاس به لقب اخی سعدالدین در تسمیه قله باغمیشه به نام وی بایستی درست تر باشد. »[ ۲]
در کتاب ادبیات اجاغی نیز چنین آمده است که اَخین به معنای هجوم بوده و نام یکی از محلات دورافتاده تبریز به نام اَخینی است. [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنام آخونی یا آوخونی از دو بخش «آو» و «خون» ترکیب یافته که به نظر می رسد «آو» یا «اُو» همان لغت آب باشد. به احتمال بیشتر در زبان های باستانی در دورهٔ مادها، اورارتوها، ایران باستان و در گویش های تاتی، هرزنی و کرینگانی به کار می رود. گاهی دیده می شود که در زبان فهلوی آذری نیز آب را «اُو» تلفظ می کنند. در مورد «خون» نیز بعضی ها عقیده دارند که در زبان های باستانی قبل از رواج زبان ترکی «خون» به معنای چشمهٔ جوشان، آب معدنی و آب فراوان باشد. [ ۱]
در کتاب «تاریخ تبریز تا قرن نهم هجری» در مورد آخونی چنین آمده است: «محلهٔ آخونی در گذشته از روستاهای پیرامون تبریز بوده که بعدها به سبب توسعهٔ شهر از سوی محلهٔ قره آغاج به تبریز پیوسته است. مرکز محله را «میدانگاه» می گفتند که مساحت وسیعی از بازمانده گورستانی کهنه است. محله آخونی چهار مسجد دارد و مسجد کهنه آن فرو ریخته و تنها یک دیوار آجری و یک جای بخاری به صورت محراب بازمانده بود که اهالی، اطراف آن دیواره ای کشیده و پرستشگاهی ساخته بودند که بر آن شمع روشن کرده و زیارت می کردند. در این محله قناتی به نام آخونی یا چشمه ای پرآب روان است که سراها و باغ های آن کوی و برزن را سیراب می کرد. شغل مردم بعد از کشاورزی و باغداری، صنعت غالب قالیبافی بوده و کارگاه های متعدد فرشبافی در آنجا دایر بوده و هست. نام این محله در اولاد اطهار نوشته محمدرضا طباطبایی صفحه ۱۳۳، «اَخی خونی» آمده است که به قیاس به لقب اخی سعدالدین در تسمیه قله باغمیشه به نام وی بایستی درست تر باشد. »[ ۲]
در کتاب ادبیات اجاغی نیز چنین آمده است که اَخین به معنای هجوم بوده و نام یکی از محلات دورافتاده تبریز به نام اَخینی است. [ ۳]
wiki: آخونی