اخلاق و دین

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اخلاق و دین از ابتدای زندگی آدمی همواره از موضوعاتی بوده اند که نقش هدایتگری در رفتارهای وی داشته و از این جهت پیوسته در زندگی انسانی نقش تاثیرگذاری را ایفا نموده اند.
در رابطه تاریخی این دو تردیدی نیست و در هر دینی بخش قابل توجهی از متون، توصیه ها و توجهات آن دین را مسائل و موضوعات اخلاقی تشکیل داده است. از این نظر و از منظری درون دینی اخلاق بخش جدایی ناپذیری از ادیان مختلف به حساب می آید. پس از شکل گیری تفکر فلسفی در بشر این دو موضوع مسائل متعددی را در مباحث فلسفی پدید آوردند. دیر زمانی است که موضوع رابطه این دو اندیشه بسیاری از متفکران این دو حوزه را به خود جلب کرده و دیدگاه های متفاوتی را نیز پدید آورده است.
دیدگاه های کلامی
در جهان اسلام این مسئله از نخستین و مهمترین مباحث کلامی ای بود که مطرح شد. وجود دیدگاه های مختلف در این حوزه از مباحث کلامی موجب پیدایش مبانی اخلاقی مختلقی نیز خواهد شد. اشاعره با تفسیر خاصی که از توحید و قدرت خداوند داشتند به انکار حسن و قبح ذاتی افعال روی آورند و در مقابل معتزله معتقد بودند که اگر حسن و قبح ذاتی افعال را انکار کنیم اصل عدالت خداوند ارزش و اهمیت خود را از دست می دهد. در غرب نیز فیلسوفانی نظیر سقراط و ارسطو که در اخلاق عینی گرا بودند و ارزش های اخلاقی را اموری عینی می دانستند که عقل عهده دار کشف آن هاست و نه وضع و تقنیین در این باره، اخلاق را مستقل از دین به حساب می آوردند. لیکن پس از ظهور مسیحیت برخی از متکلمین مسیحی نظیر آگوستین، آنسلم و آبلارد از اخلاق مبتنی بر دین دفاع کردند. البته بعدا آکوئیناس که از متنقذترین متکلمین مسیحی است با پذیرش حقوق طبیعی بر استقلال اخلاق از دین تاکید داشت. وی تلاش می کرد تا نظام اخلاقی یونانی را با اخلاق مسیحیت تطبیق دهد.
← سه دیدگاه کلی
میان اخلاق و دین می تواند مناسبات مختلفی برقرار باشد که عمده ترین آن ها عبارتند از:
← نیازمندی وجود شناختی اخلاق به دین
...

پیشنهاد کاربران

بپرس