احتشاء

لغت نامه دهخدا

احتشاء.[ اِ ت ِ ] ( ع مص ) پر گردیدن. ( منتهی الارب ). آکنده شدن. ( تاج المصادر ). || آکندن چیزی بچیزی. || در خود پیچیدن. ( منتهی الارب ). اعتباء. || پنبه در خود گرفتن زن حایض. ( منتهی الارب ).پنبه برداشتن دشتان. پنبه برگرفتن زن گاه ناپاکی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به داخل کردن پنبه و مانند آن در فرج احتشاء گفته می شود و جایگاه آن باب طهارت است.
عمل یاد شده به منظور تشخیص نوع استحاضه یا جلوگیری از بیرون آمدن خون انجام می گیرد.
نحوه انجام احتشاء
زن مستحاضه برای تشخیص نوع استحاضه، پنبه ای را در فرج خود می گذارد. اگر خون در پنبه فرو نرود، قلیله، اگر فرو رود، متوسطه و اگر از پنبه بگذرد، کثیره است.
وجه وجوب احتشاء بر مستحاضه
بر مستحاضه واجب است پس از وضو و غسل برای نماز -به قدر امکان- از بیرون آمدن خون جلوگیری کند، که از راههای آن احتشاء است و چنانچه در این امر کوتاهی نماید و خون بیرون آید، نماز را باید اعاده کند ، لیکن در وجوب تجدید طهارت (وضو و غسل) اختلاف است.

پیشنهاد کاربران

بپرس