اجحاف
/~ejhAf/
مترادف اجحاف: تجاوز، تخطی، تعدی، درازدستی، دست اندازی، ستم، ظلم، عدول
برابر پارسی: زورگویی، زورگویی کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - کار بر کسی تنگ گرفتن . ۲ - گزند کردن . ۳ - همه چیز را بردن . ۴ - نزدیک شدن . ۵ - با کسی نزدیکی کردن . ۶ - نقصان کردن .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اجحاف به زیان افزون بر توان بر حسب معمول گفته می شود. از احکام اجحاف با ویژگی های آن در بابهای طهارت، صلات، حج و تجارت سخن گفته شده است.
از بررسی موارد کاربرد اجحاف در فقه به دست میآید که موارد کاربرد آن، «اموال» می باشد.
مراد از اجحاف در فقه
همچنین به دست می آید که مراد از آن، زیان غیر قابل تحمل بر حسب عادت و رسیدن به حدّ حرج است.
تهیه ساتر و آب برای نماز در حد اجحاف
کسی که برای نماز، ساتر یا برای وضو و غسل، آب در اختیار ندارد، تهیه آنها چنانچه موجب اجحاف به وی گردد، واجب نیست.
تهیه اسباب حجّ در حد اجحاف
...
از بررسی موارد کاربرد اجحاف در فقه به دست میآید که موارد کاربرد آن، «اموال» می باشد.
مراد از اجحاف در فقه
همچنین به دست می آید که مراد از آن، زیان غیر قابل تحمل بر حسب عادت و رسیدن به حدّ حرج است.
تهیه ساتر و آب برای نماز در حد اجحاف
کسی که برای نماز، ساتر یا برای وضو و غسل، آب در اختیار ندارد، تهیه آنها چنانچه موجب اجحاف به وی گردد، واجب نیست.
تهیه اسباب حجّ در حد اجحاف
...
wikifeqh: اجحاف
مترادف ها
اخاذی، اجحاف، کره و اجبار، اخذ بزور و عنف، زیاده ستانی، اخذ با جبار و زور
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
کمایی. کم آمدن:اجحاف
ستم کردن، ظلم کردن
زیاده روی، تخطی کردن، کم فروشی، دست درازی، ستم کردن، از حد گذشتن، بی عدالتی،
نسبت به حق کسی بی توجهی کردن ، نادیده گرفتن
بارودربایستی از کسی سوءاستفاده کردن
شلتاق
جفا کردن
حق خوری -
تخطی کردن، تعدی کردن، ظلم کردن
حد شکنی کردن، تخطی کردن
زور گویی
تجاوز، دست از پا خطا کردن
ظلم وستم کردن برکسی ٬حق کسی راپایمال کردن
منع نمودن از حق
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)