اتور
فرهنگ اسم ها
معنی: آتش، نام فرشته ای در ایران باستان، آذر، ( اَعلام ) ) یک بخش از تقویم قدیمی ایرانی که مغهای دوران پادشاهی ماد بر پایه روح و زروانی آن را تغییر داده اند، ) نام فرشته ی در ایران باستان، ( پهلوی ) آتور ( آذر ) یک بخش از تقویم قدیمی ایرانی که مغهای مادی بر پایه روح و زروانی آن را تغییر داده اند
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم دختر، اسم پهلوی، اسم اوستایی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
آتش
پیشنهاد کاربران
قهرمان آتش
غیر تورانی
اَتور از دو سیلاب ( اَ ) که نفی است و تور ( تورانیان ) تشکیل شده است مانند انیران : غیر ایرانی
توران جای نامی برای یک منطقه در آسیای میانه به معنی سرزمین تور به زبان پارسی میانه[۱] است، که از آن سوی آمودریا ( جیحون ) یعنی ماوراءالنهر، به خوارزم متصل بوده و از مشرق تا دریاچهٔ آرال امتداد دارد. [۲] همان طور که در ادامه توضیح داده می شود تورانیان اصلی از نژاد سکاها در عصر اوستا هستند. [۳][۴][۵] واژهٔ تورا در یشت های اوستا قبایل چادرنشینی را توصیف می کند که اسب های تندپا دارند و دشمن ایرانیان یکجانشین هستند. در منابع اشوری ۶۴۱ یا ۶۴۰ پیش از میلاد، این قبایل چادرنشین سکایی شناخته می شدند. [۶] در کعبهٔ زرتشت، توران جزء ایالت های ایران آمده[۷] کهن ترین منبع که به کلمهٔ توران اشاره می کند کتاب اوستا است و تمامی تورانیان در این کتاب نام های ایرانی دارند. [۸]تورانی ها و شاخه ای از قوم آریایی سکاها با فرهنگ نازلتر بودند. هنگامی که در قرن ششم میلادی سرزمین سکاها به زیر سلطهٔ ترکان درآمد، این دو واژه با هم درآمیختند و نام توران به ترکان اطلاق شد. [۹] در کتاب های پهلوی نیز نام های تورانیان همه ایرانی است. در شاهنامه هم نام هایی مانند پشنگ و ارژنگ، افراسیاب، گرسیوز، اغریرث، گُروی، کهرم، سپهرم، اندریمان، سرخه، شیده، فرنگیس، منیژه، ویسه، فرشیدورد، لهاک، هومان، پیران، بارمان، پیلسم، گلباد، نستیهن، شواسپ، ارجاسپ، ویدرفش، نامخواست و… ) ، کاملاً آشکار می سازد که تورانیان عصر اوستایی، قوم - قبیله ای �ایرانی� بوده اند. ایرانی شاخه ای از اقوام آریایی هستند که خود به دو دسته ایرانی شرقی ( سکاها ) و ایرانی غربی ( مادها و پارس ها ) تقسیم می شوند. در عصر اشکانی و ساسانی، پس از آن که یاد و خاطرهٔ تورانیان کهن دیگر به اسطوره ها پیوسته و در دل حماسه ها جای گرفته بود، با جایگزین شدن هپتالیان و خیون ها در آسیای میانه، و سپس در عصر اسلامی با ساکن شدن ترکان در این ناحیه، نام قوم - قبیلهٔ فراموش شده و از میان رفتهٔ �توران�، به ساکنان جدید و نوآمدهٔ این منطقه، یعنی هپتالیان و خیون ها و هون ها، و سرانجام �ترکان� اطلاق گشت و با آنان منطبق شد. از این روست که در متون عصر اسلامی، گاه از اصطلاح تور و توران برای اشاره به ترکان ساکن آسیای میانه و ماوراءالنهر استفاده می شود، چنان که در لغتنامهٔ دهخدا ذیل مدخل توران آمده است: �نام ترکستان است و بعضی از خراسان و آن از مشرق است�. [۱۰]
... [مشاهده متن کامل]
اَتور از دو سیلاب ( اَ ) که نفی است و تور ( تورانیان ) تشکیل شده است مانند انیران : غیر ایرانی
توران جای نامی برای یک منطقه در آسیای میانه به معنی سرزمین تور به زبان پارسی میانه[۱] است، که از آن سوی آمودریا ( جیحون ) یعنی ماوراءالنهر، به خوارزم متصل بوده و از مشرق تا دریاچهٔ آرال امتداد دارد. [۲] همان طور که در ادامه توضیح داده می شود تورانیان اصلی از نژاد سکاها در عصر اوستا هستند. [۳][۴][۵] واژهٔ تورا در یشت های اوستا قبایل چادرنشینی را توصیف می کند که اسب های تندپا دارند و دشمن ایرانیان یکجانشین هستند. در منابع اشوری ۶۴۱ یا ۶۴۰ پیش از میلاد، این قبایل چادرنشین سکایی شناخته می شدند. [۶] در کعبهٔ زرتشت، توران جزء ایالت های ایران آمده[۷] کهن ترین منبع که به کلمهٔ توران اشاره می کند کتاب اوستا است و تمامی تورانیان در این کتاب نام های ایرانی دارند. [۸]تورانی ها و شاخه ای از قوم آریایی سکاها با فرهنگ نازلتر بودند. هنگامی که در قرن ششم میلادی سرزمین سکاها به زیر سلطهٔ ترکان درآمد، این دو واژه با هم درآمیختند و نام توران به ترکان اطلاق شد. [۹] در کتاب های پهلوی نیز نام های تورانیان همه ایرانی است. در شاهنامه هم نام هایی مانند پشنگ و ارژنگ، افراسیاب، گرسیوز، اغریرث، گُروی، کهرم، سپهرم، اندریمان، سرخه، شیده، فرنگیس، منیژه، ویسه، فرشیدورد، لهاک، هومان، پیران، بارمان، پیلسم، گلباد، نستیهن، شواسپ، ارجاسپ، ویدرفش، نامخواست و… ) ، کاملاً آشکار می سازد که تورانیان عصر اوستایی، قوم - قبیله ای �ایرانی� بوده اند. ایرانی شاخه ای از اقوام آریایی هستند که خود به دو دسته ایرانی شرقی ( سکاها ) و ایرانی غربی ( مادها و پارس ها ) تقسیم می شوند. در عصر اشکانی و ساسانی، پس از آن که یاد و خاطرهٔ تورانیان کهن دیگر به اسطوره ها پیوسته و در دل حماسه ها جای گرفته بود، با جایگزین شدن هپتالیان و خیون ها در آسیای میانه، و سپس در عصر اسلامی با ساکن شدن ترکان در این ناحیه، نام قوم - قبیلهٔ فراموش شده و از میان رفتهٔ �توران�، به ساکنان جدید و نوآمدهٔ این منطقه، یعنی هپتالیان و خیون ها و هون ها، و سرانجام �ترکان� اطلاق گشت و با آنان منطبق شد. از این روست که در متون عصر اسلامی، گاه از اصطلاح تور و توران برای اشاره به ترکان ساکن آسیای میانه و ماوراءالنهر استفاده می شود، چنان که در لغتنامهٔ دهخدا ذیل مدخل توران آمده است: �نام ترکستان است و بعضی از خراسان و آن از مشرق است�. [۱۰]
... [مشاهده متن کامل]
ما کرمونی ها به بوته خار میگیم آدور، پس از همین آتور گرفته شده. !!
اتور بسیار زیباست
اسم پسرانه هست
یکی از عناصری است که نزد ایرانیان باستان بسیار مقدس و مورد ستایش بوده است. آتش در اوستا به صورت آتَرش یا آتَر در پهلوی آتور یا آتخش یا آتش و در فارسی آذر یا آثش آمده است. فرشته نگهبان آتش در پهلوی آتوریَزت و در فارسی آذرایزد نامیده می شود. به سبب اهمیت مقامی که این فرشته داشته، پسر اهورامزدا خوانده شده است.
... [مشاهده متن کامل]
اسم پسرانه هست
یکی از عناصری است که نزد ایرانیان باستان بسیار مقدس و مورد ستایش بوده است. آتش در اوستا به صورت آتَرش یا آتَر در پهلوی آتور یا آتخش یا آتش و در فارسی آذر یا آثش آمده است. فرشته نگهبان آتش در پهلوی آتوریَزت و در فارسی آذرایزد نامیده می شود. به سبب اهمیت مقامی که این فرشته داشته، پسر اهورامزدا خوانده شده است.
... [مشاهده متن کامل]
آتور
لغت نامه دهخدا
آتور. ( اِخ ) آثور. بعقیده ٔ مصریان قدیم نام رب النوع دریا و زوجه یا خواهر �فتا� رب النوع آتش .
آتو ر : آتور اسم با ریشه فارسی . آتور : آتش , شعله , سوز .
لغت نامه دهخدا
آتور. ( اِخ ) آثور. بعقیده ٔ مصریان قدیم نام رب النوع دریا و زوجه یا خواهر �فتا� رب النوع آتش .
آتو ر : آتور اسم با ریشه فارسی . آتور : آتش , شعله , سوز .
آتور : آتور نام پسرانه و دخترانه با ریشه اوستایی, پهلوی است . آتور به معنی آذر، آتش .
سلام ارتور هم در داستانهای خارجی داریم اما ارتور همان اتور است بنظر من شاخه ایرانی دارد وهمان اتش است و کلمه ات هم بر گرفته از این کلمه است و ات و تور معنی کهنه و قدیمی هم میده
اتش باستانی
یه آژانس گردشگری هم به این اسم وجود دارد
آتورایگل
AtourEagle. com
آتورایگل
آتور نام پسرانه است و معنی اصلی همان آتش و مشهور به فرشته آریایی می باشد.
آتش
اتور نامی پسرانه هست به معنی اتش و اذرخش . . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)