اترین

با ریشه فارسی است که در گذشته اقلب برای دختر استفاده می شده است و در سازمان ثبت احوال به عنوان اسم دخترانه قابل ثبت است. و اگر در این تاریخ بخواهید اسم پسرتون آترین بزارید سازمان ثبت احوال همچین اجازه ای به شما نخواهد داد. کاری با گذشته ندارم در حال حاضر به صورت رسمی آترین اسم دخترانه است.

مردم ایران به آتش نار می گفته اند. در همین رابطه نام نریمان پدر زال در اصل و ریشه به شکل ناری مان و از دیدگاه والدین به معنای زیر بوده است:
آتشین ما ؛ گرما بخش ما در فصل سرما ؛ نور و روشنائی بخش ما در تاریکی شب ها ؛ انرژی بخش کوره های نان پزی و آتش اجاق پخت و پز در خانه ما و دل پشت و دل گرمی ما.
مسیحیان معتقدند که ایسا پسر خدا و اولین موجود تولد یافته از پدر آسمانی ست و مسلمانان در رقابت با آنها نور محمدی و عقل و قلم را اولین موجود آفریده شده می پندارند.
خود من بر این بینش و باورم که خداوند متعال در آفرینش اولیه یا بنیادین و یا آغازین این واقعیت و طبیعت و کیهان در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین، کلیه افراد انسانی را بطور مطلقا همزمان و هم سن و در یک سن معتدل ملکوتی - آسمانی و هرکدام را در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی و هنرمندی و دانایی و توانایی آفریده و به آنان عشق و زندگی جاودانه اهداء نموده است و از همه مهمتر اینکه هرفرد انسانی را از یک خانواده ده عضوی خودی و بنیادی آفریده است با هدف زوجیت هر فرد انسانی با خود و تجربه عشق خویشتن به پنج روش مختلف در قالب پنج زوج بنیادی. پدیده های عشق ورزیدن به غیر و زوجیت با غیر و تولید مثل از طریق آمیزش جنسی با غیر فقط به طول راه و سفر و سلسله طویل نظم ها و زندگی های دنیوی تعلق دارند و نه به عشق و زندگی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین یعنی حالت قبل از آغاز و پس از پایان این سفر مقطعی و نزولی و صعودی با این مرتبه و درجه تکاملی.
ژرف ترین راز ها و معانی آفرینش جهان و انسان و موجودات درون آن و معنا و مفهوم و هدف نهایی زندگی انسان در پشت پرده ظاهر گردونه مهر ایرانیان و چرخه تولد و مرگ هندوان و سمبل های چلیپا و سواستیکا روی آنها و هفت سین ایرانیان و چند واژه مندرج در اوستا نهفته است و خبر یا پیام جاودانه بودن عشق و زندگی به عنوان برترین هدیه معنوی و امید بخش، از طرف ادیان به اصطلاح توحیدی ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، برای انسان به ارمغان آورده نشده است بلکه ریشه در سرزمین های ایران و هندوستان دارد در اعصار دور دست تاریخ قبل از پیدایش خط.
کافیست که آن ایده های حقیقی و طلائی و منور و درخشان را دوباره کشف کنیم و آنها را از زیر هزاران خروار خاکستر و خار و خاشاک تفاسیر اشتباه و گمراه کننده تحت پوشش تکالیف سنگین و اعمال بازدارنده رشد و نمّو و بلوغ قوای ادراکی فهم و عقل از قبیل پرستش و ستایش و نیایش و مناجات و دعا و عبادات و طاعات و بندگی و تسبیح و ذکر ایزدان و دیوان و خدایان و اهورامزدا و خدای یگانه و احد واحد دین های جدیدتر تحت عنوان توحیدی - ابراهیمی بیرون بکشیم و دوباره از نو آنها را به زبان و روش علمی شرح و توضیح دهیم. با پیدایش زرتشت و آئین مَزِدی سنا ، اندیشیده و تفکر و تخیل روشن از سرزمین ایران رخت بر بسته و به سرزمین یونان و غرب مهاجرت کرده و با ورود دین اسلام تاکنون بطور کامل به احساسات سطحی و پیش و پا افتاده تبدیل شده است.

آسینا ( آترین ) نام بانوی نامدار دوره هخامنشی در زمان داریوش بزرگ بود که تبارش به کمبوجیه دوم ( پسر کوروش ) می رسد و از خاندان واسپوهَران ( واسپوران، خاندان شاهزادگان و نجیب زادگان هخامنشی ) می باشد!
( ( آن را با واژه آترینا همسان ندانید: نام پسرانه
واژه اوستاییِ - بر پایه سنگ نوشته نقش رستم ( طاق بُستان ) DNa:
نام پسر اوپَدرَم که همستار ( علیه ) والی خوزستان شورش کرد! ) )
آسین:آسِن - واژه اوستایی ( asn )
پرتو، روشنایی، نور، فروزِش، آتش ( آذر ) -
تو، درون، داخل، نزدیک، کنار -
نهاد، سرشت، وجود، گوهره، فطرت، آفرینش
باارزش، گران بها، اکسیر، کیمیا، کمیاب، نادر
ا: ا: پسوند اسم ساز و شاخص فارسی یا پسوند چشمگیر، بزرگ کننده و برتری دهنده فارسی
معنی: تابناک، فروزان، درخشنده، نورانی -
سرشت خوب ( هومَت: پندار نیک ) ، نژاد والا، گوهره ی چشمگیر و تماشایی ( کاریزمادار ) -
با اصل و نسب، ریشه دار، تبارمند، شریف، نجیب، شرافتمند، پاک نژاد، سِپَنتا، بزرگوار، مناعت طبع، بلندنظر، بزرگ منش ( فرانسوی: جنتلمن ) -
والا، گرانمایه، ارزنده، شکوهمند، با شوکت
این واژه با کمک از نَسک ( کتاب ) ایران باستان برگرفته شده است:
نوشته: یوزِف ویسهوفِر ( ویزه هوفِر )
برگردان: مرتضی ثاقب فر

کنه و ایشون هم گفتن که دخترانه هست، البته چند جایی دیدم که برای اسم پسر گذاشتن ولی فکر میکنم که اشتباه هست