[ویکی نور] ابومحمد عبدالسلام بن احمد بن غانم در بیت المقدس زاده شد. از آنجا که وفات او را قبل از 50 سالگی گزارش کرده اند، بی شک ولادتش را باید پس از 628ق دانست. وی در آغاز جوانی به آموختن قرآن روی آورد و سپس علوم متداول زمان خود را فراگرفت و آنگاه به آثار و اندیشه های صوفیانه جدش غانم بن علی که از مشایخ خانقاه صلاحیه و از صوفیان بنام بود، انس و الفت گرفت. گرایش به تصوف، وی را برای ورود به میدان وعظ و خطابه آماده ساخت. نخستین مجالس وعظ او به درخواست پسرعمّش و در خلوت انجام گرفت. از آن پس مجالس وی با حضور برخی از خواص ادامه یافت تا اینکه کم کم آوازه اش بالا گرفت و به رغم میل خود، مردم برای شنیدن سخنان او شتافتند. پس از مدتی بیت المقدس را به قصد مصر ترک کرد و در قاهره رحل اقامت افکند. در آنجا نیز مجالسی ترتیب داد و سخنانش چنان موردپسند مردم قرار گرفت که در قاهره برای وی زاویه ای برپا کردند و از هیچ لطف و محبتی به او دریغ نورزیدند و او زندگی را تا پایان در آنجا سپری کرد، اما اقامت در قاهره را به سبب دوری از پدر و خویشانش خوش نداشت و پیوسته به قدس و دمشق سفر می کرد. وی در اثنای این سفرها، در جامع اموی دمشق مجالس وعظ تشکیل می داد که جمعی از عالمان و زاهدان در آن شرکت می جستند. در سخنوری چنان مهارت داشت که خطبه های مراسم عید را فی البداهه ایراد می کرد. ابن کثیر و ابن تغری بردی سبک وی را در سخنوری همچون عبدالرحمان ابن جوزی و امثال او دانسته اند.
ابن غانم در آثار خود همواره در تبیین مبانی تصوف کوشیده و به بررسی شرح حال سرآمدان این مسلک پرداخته است. شاید بتوان او را از صوفیانی دانست که شیوه اعتدال برگزیدند. وی سعی داشت با تأویلات بجا میان شریعت و طریقت که از دیدگاه او ظاهر و باطن دین است، سازش برقرار کند. به همین جهت بر حلاج خرده می گرفت که چرا راز نگه نداشت و جان بر سر آن نهاد.
وی اندیشه های صوفیانه خود را نزدیک به فهم مردم عادی بیان می کرد و مجالس خود را به دور از جاه و جلال کاخهای سلاطین و حتی مساجد و مدارس تشکیل می داد و از همین رو پیوسته مورد توجه عموم قرار می گرفت. چارچوب کلی اشعار وی نیز همان سبک و قالب سنتی قصیده است و مدایحش که همانند اشعار دیگر شعرای صوفی اساساً به مضمون عشق تعلق دارد، همه آکنده از اشارات و تعبیرات صوفیانه و باورها و معتقدات مذهبی است و در عین حال روان، ساده و دلنشین است و از ظرافت های صنایع بدیعی و آرایه های لفظی چون جناس، تضمین و اقتباس از آیات قرآن و روایات نبوی بهره فراوان دارد. وی علاوه بر قصیده، مخمّسات و موشّحاتی نیز دارد که در لابه لای نوشته های او پراکنده است. صفدی با نقل مدیحه و موشحی از او شعرش را متوسط ارزیابی کرده است. نثر ابن غانم آهنگین، مسجع و پرتصنع است و گاه اشارات و رموز عرفانی در قالب تمثیل عرضه شده است.
ابن غانم در پی سقوط از پرتگاهی در سال 678ق جان سپرد و در مقبره باب النصر در قاهره به خاک سپرده شد.
دایرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، 1377، ج4، صص 354-355.
شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده
ابن غانم در آثار خود همواره در تبیین مبانی تصوف کوشیده و به بررسی شرح حال سرآمدان این مسلک پرداخته است. شاید بتوان او را از صوفیانی دانست که شیوه اعتدال برگزیدند. وی سعی داشت با تأویلات بجا میان شریعت و طریقت که از دیدگاه او ظاهر و باطن دین است، سازش برقرار کند. به همین جهت بر حلاج خرده می گرفت که چرا راز نگه نداشت و جان بر سر آن نهاد.
وی اندیشه های صوفیانه خود را نزدیک به فهم مردم عادی بیان می کرد و مجالس خود را به دور از جاه و جلال کاخهای سلاطین و حتی مساجد و مدارس تشکیل می داد و از همین رو پیوسته مورد توجه عموم قرار می گرفت. چارچوب کلی اشعار وی نیز همان سبک و قالب سنتی قصیده است و مدایحش که همانند اشعار دیگر شعرای صوفی اساساً به مضمون عشق تعلق دارد، همه آکنده از اشارات و تعبیرات صوفیانه و باورها و معتقدات مذهبی است و در عین حال روان، ساده و دلنشین است و از ظرافت های صنایع بدیعی و آرایه های لفظی چون جناس، تضمین و اقتباس از آیات قرآن و روایات نبوی بهره فراوان دارد. وی علاوه بر قصیده، مخمّسات و موشّحاتی نیز دارد که در لابه لای نوشته های او پراکنده است. صفدی با نقل مدیحه و موشحی از او شعرش را متوسط ارزیابی کرده است. نثر ابن غانم آهنگین، مسجع و پرتصنع است و گاه اشارات و رموز عرفانی در قالب تمثیل عرضه شده است.
ابن غانم در پی سقوط از پرتگاهی در سال 678ق جان سپرد و در مقبره باب النصر در قاهره به خاک سپرده شد.
دایرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، 1377، ج4، صص 354-355.
شجرة المعارف و الأحوال و صالح الأقوال و الأعمال / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده
wikinoor: ابن_غانم،_عبدالسلام_بن_احمد