ابن ابی ضیاف احمد

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] ابن ابی الضّیّاف، ابوالعباس احمد بن حاج ابی الضیاف محمد، واقعه نگار تونسی، منشی و مشاور بایهای (امیران حسینی) تونس، در سال 1219ق در تونس زاده شد. اصل وی از قبیله اولاد عون بود، اما در شجره نامه ای که یکی از اخلاف وی ساخته، اصل او را از یمن دانسته است. پدرش کاتب وزیر یوسف مُهردار (صاحب الطابع) بود و وی در حُسنِ تربیت فرزند خود کوشید. احمد قرآن را در مدرسه سید احمد بن عروس ازبر کرد و هنوز خردسال بود که سید بشیر زواوی تفسیر ابن فرس را به او آموخت و دانش های دیگر را از احمد بن خوجه، اسماعیل تمیمی، محمد بحری، ابن ملوکه، شیخ الاسلام محمد بیرم سوم، محمد مناعی و احمد اَبیّ فراگرفت.
در 1237ق، در نوجوانی، سمت قضا (خطة العدالة) که از مقامات والای آن روزگار بود، از جانب حسین بای به او سپرده شد و در 1242ق به سمت منشی گری (خطة الکتابة) ارتقا یافت. وی منشی مخصوص (کاتب السِّرّ) حسین بای و همکار وزیر ابومحمد شاکیر مُهردار گردید.
او نخستین کسی بود که به زبان عربی با دولت عثمانی مکاتبه کرد. وی اسلوب کتابت را در دولت حسینی تونس مهذب ساخت. منشیر پاشا احمد بای به کمالات او معترف بود و در مهمات امور به او اعتماد داشت. وی ابن ابی الضیاف را در 1246ق و 1285ق به سفارت به استانبول فرستاد و در سفر 1262ق به پاریس وی را به مصاحبت و همراهی خویش برگزید. وی در 1257ق به دریافت نشان افتخار نایل شد و در 1258ق به رتبه آی امینی و در 1259 به قائم مقامی ارتقا یافت و امیرلواء نام گرفت. در روزگار مشیر پاشا صادق بای پایگاه برتری یافت. مشیر سوم در 1277ق وی را به عضویت مجلس شورای خاص گماشت که خود رئیس و ولی عهد او عضو آن مجلس بودند. سپس از مشیر سوم، امیرالامراء و وزیر قلم لقب گرفت و به شرح قانون اساسی موظف شد.
او در فقه نیز یدی طولا داشت، چنان که مشیر اول (احمد بای) می خواست او را پس از وفات سید ابراهیم ریاحی رئیس مذهب مالکی کند. او را مردی خوش محاضره، عزیزالنفس، کریم الاخلاق، عفیف و موقر دانسته و شعر وی را نیز ستوده اند. در اواخر زندگی به سبب سالخوردگی از کار کناره گرفت، امّا همچنان مورد توجه و احترام بود، چنان که وقتی در 1291ق درگذشت، مشیر سوم همراه با خانواده خود و وزیرانش بر جنازه او حاضر شدند و به سوگواری پرداختند، آن گاه در جامع وزیر ابوالمحاسن یوسف مهردار در داخل شهر تونس در کنار پدرش به خاک سپردند.
اثر معروف او، «اتّحاف اهل الزّمان باخبار ملوک تونس و عهدالامان» است.
دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص671.

پیشنهاد کاربران

بپرس