ابن ابی زید عبدالله بن عبدالرحمن

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] ابومحمد عبدالله بن ابی زید عبدالرحمان قیروانی، پیشوای مذهب مالکی عصر خود در قیروان، از نَفْزه اندلس بود. بروکلمان، زادگاه او را نِفزاوه (واقع در افریقیه) و تولدش را 316ق، می داند. بنا بر آنچه مشهور است وی در قیروان زاده شد و از فقیهان آن شهر فقه آموخت. پس به سفر رفت و حج گزارد.
از استادان او می توان اینان را نام برد: ابوبکر بن لبّاد، ابوالفضل قیسی، محمد بن مسرور بن عسّال، عبدالله بن مسرور، حجّام، قطّان، ابیانی، زیاد بن موسی، ابوالعرب، احمد بن ابی سعید و عباس بن عیسی. از ابوعثمان سعید اعناقی قرطبی، ابوسعید بن اعرابی، محمد بن فتح، حسن بن نصر سوسی، درّاس بن اسماعیل و سعدون بن احمد خولانی نیز حدیث شنید. ابن ابی زید به زودی ریاست دین و دنیا یافت؛ چنان که از هر سوی به قصد آموزش به محضر او می شتافتند. ابن ندیم، معاصر وی، او را از فضلای روزگار خویش دانسته است. همچنین از او به عنوان شیخ مغرب، امام کبیر، مالک اصغر (صغیر) یاد کرده اند.
ابن ابی زید جامع مذهب امام مالک و شارح اقوال وی بود و با تبیین مذهب مالکی، گسترش آن را آسان ساخت و حامی و مدافع آن مذهب شد و به قول ذهبی، ریاست این مذهب بر وی ختم شد. وی تحت تأثیر تصوف نیز قرار گرفته بود، ولی با تندروی ها و کرامات متصوفه مخالف بود. ابن ابی زید دارای دانشی گسترده، حافظه ای خوب، محفوظاتی بسیار و قلمی فصیح بود و به آنچه می گفت معرفت داشت؛ صالح، عفیف و پرهیزگار بود. در اصول بر شیوه گذشتگان بود، ولی از علم کلام چیزی نمی دانست و تأویل نمی کرد. ظاهراً میان او و ابن تبان، یکی دیگر از علمای قیروان معارضه ای بوده است؛ چنان که نوشته اند: وقتی بر سر مسئله ای در ایمان که بر علمای قیروان عرضه شده بود، میان آن دو خلاف افتاد. گفته اند که علی بن احمد بن اسماعیل معتزلی بغدادی به ابن ابی زید نامه نوشت و او را به پیروی از آرای خویش فراخواند، اما ابن ابی زید آن را رد کرد. رد او فشرده ای است از عقیده اشعریان مغرب که مقدمه کتاب «الرسالة» او را تشکیل داده است. علی بن ابوعبدالله قطّان در منزلت ابن ابی زید گفته است که از او تقلید نکردم تا آنکه نسایی را دیدم که از او تقلید می کند.
ابن ابی زید مدرسه سحنون را بازسازی و احیا کرد و براثر کوشش او عده طلاب آن مدرسه افزایش یافت. گروهی از اهل قیروان، اندلس، سبته و مغرب از او فقه آموختند.
از شاگردان و مستمعان او عبدالرحیم بن عجوز فقیه سبتی، عبدالله بن غالب فقیه سبتی، عبدالله بن ولید انصاری، ابوبکر احمد بن عبدالرحمان خولانی، ابوسعید بن ابوهاشم، ابوالمطرف عبدالرحمان بن وثیق، احمد بن محمد طلمنکی، محمد بن فتوح اَزْدی حمیدی، محمد بن سعید اموی قُرطبی، محمد بن عبدالله معافری قرطبی، ابوالحکم منذر بن منذر کنانی، ابن جعفری، ابوالحسن منمر، خلف بن ابی القاسم ازدی براذعی، ابوالولید عبدالله معروف به ابن فرضی، مکی بن ابی طالب و جز آنان را نام برده اند. ابن مجاهد بغدادی و گروهی دیگر از او اجازه گرفته اند. وی در فاس یا قیروان در سال 386ق، درگذشت و در خانه خویش دفن شد و استادش ابوبکر بن لباد، او را مرثیه گفت که نیفری ابیاتی از آن را نقل کرده است. بعضی، وفات او را در 389ق، دانسته اند.
برگرفته از دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ص 659.

پیشنهاد کاربران

بپرس