ابشش

/~AbSoS/

معنی انگلیسی:
gill

فرهنگ فارسی

جهاز تنفس ماهی، برانشی
( آب شش ) ( اسم ) دستگاه تنفسی جانوران بحری عضوی که بوسیل. آن جانوران آبزی ( مانند ماهیها و خرچنگها و نوزاد قورباغه ) اکسیژن محلول در آب را جذب و انیدرید کربنیک بدن را دفع میکنند .

فرهنگ معین

( آبشش ) (شُ ) (اِمر. ) دستگاه تنفسی جانوران آبزی .

فرهنگ عمید

( آب شش ) عضو اصلی تنفس ماهیان که به وسیلۀ آن اکسیژن موجود در آب را جذب می کنند، برانشی.

دانشنامه عمومی

آبشش. آبشُش یا برانشی[ ۱] ( به فرانسوی: branchie ) در فارسی تاجیکستان غَلسَمَه[ ۱] ( به انگلیسی: Gill ) نوعی اندام تنفسی است که در بسیاری از جانوران آبزی، از جمله بعضی از کرم ها، تقریباً تمام سخت پوستان، بعضی از لاروهای حشرات، همهٔ ماهیان و شمار اندکی از دوزیستان وجود دارد و جهت تنفس آبششی به کار برده می شود. [ ۲]
بافت آبشش شاخه شاخه یا پر مانند، و به ویژه در نزدیکی سطح، سرشار از رگ های خونی است. این ساختار، تبادل اکسیژن و دی اکسید کربن را با آب پیرامون آبزی تسهیل می کند. [ ۳]
آبشش ها یا درون حفره هایی در بدن جانور محصورند که آب برای تبادل گازها با فشار از آنجا گذرانده می شود یا اینکه همچون زائده ای از بدن جانور بیرون زده اند و در آب قرار می گیرند.
اکسیژن محلول در آب از درون دیواره های نازک آبشش ها می گذرد و وارد خون می شود. سپس، آب از راه شکاف های آبشش خارج می شود. [ ۴]
عکس آبشش
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

آبشش. آبْشُش (gill)
در زیست شناسی، اندام تنفسی اصلی اکثر ماهی ها، دوزیستاننابالغ، و بسیاری از بی مهرگان آبزی. در همۀ این گونه ها، آب از روی آبشش ها عبور می کند. اکسیژن از طریق غشاهای آبششی در دستگاه گردش خون انتشار می یابد و گاز کربنیک (دی اکسید کربن) از جریان خون خارج و وارد آب می شود. در حشرات آبزی، انتشار گازها به داخل یا خارج از مجاری پر از هوایی با نام نای صورت می گیرد.

جدول کلمات

آب شش
عضو اصلی تنفس ماهیان که به وسیلۀ آن اکسیژن موجود در آب را جذب می کنند، برانشی.

پیشنهاد کاربران

آبشش ( gill ) : [ اصطلاح آکواریم]اندام تنفسی در ماهیان برای بدست آوردن اکسیژن از آب میباشد.
اندام سه قسمتی جهت تنفس ماهی
Whater lung
دستگاه تنفسی جانوران آبزی {این واژه را احمد آرام - مترجم 1283 - 1377 - معادل واژه فرانسوی برانشی ( branchie ) به کار برد. }

بپرس