ابراهیم غزنوی

لغت نامه دهخدا

ابراهیم غزنوی. [ اِ م ِ غ َ ن َ ] ( اِخ ) ابراهیم بن مسعودبن محمودبن سبکتکین ، ملقب به ظهیرالدوله. پس از برادر خویش فرخزاد در 450 هَ.ق. بر اریکه سلطنت نشست. دختر ملکشاه سلجوقی را برای فرزند خویش مسعود گرفت و بدینوسیله از جانب سلاجقه مطمئن شده به هندوستان تاخت و قلاعی بسیار از آن مملکت که سلطان محمود تسخیر نکرده بود بگشود و در هند به نشر و تعمیم دین اسلام کوشید. وفات اوبه 481 یا 492 است. گویند او سه ماه از سال را روزه داشتی و هر سال مصحفی بخط خویش نوشتی ، سالی بمکه و سالی بمدینه فرستادی و ظاهراً عده ای از این مصاحف هنوز در حرمین موجود است. او را هفتادوشش فرزند آمده است ، سی وشش پسر و چهل دختر. ابراهیم دختران خویش را بسادات و علما تزویج میکرد. امام یوسف سجاوندی و ابوالفرج شاعر معاصر وی بوده و در دربار او میزیسته اند.

دانشنامه عمومی

سلطان ابوالمظفر ظهیرالدوله رضی الدین ابراهیم بن مسعود بن محمود غزنوی ( زادهٔ ۴۲۴ هجری قمری/۱۰۳۳ میلادی - مرگ ۴۹۲ هجری قمری/۱۰۹۹ میلادی ) نهمین فرمانروای غزنوی از پشت سبکتگین بود. ابراهیم طولانی ترین دوران سلطنت را در میان غزنویان داراست، وی نزدیک به ۴۲ سال بر سر کار بود.
ابراهیم در هرات چشم به جهان گشود. او نهمین و واپسین پسر سلطان مسعود غزنوی بود. هنگامی که طغرل بر ولی نعمت خود عبدالرشید شورید، ابراهیم و برادرش فرخزاد در زندان برغند در بند بودند. طغرل دست به قتل شاهزادگان غزنوی زد و کسانی را هم از پی کشتن این دو برادر فرستاد. کوتوال دژی که آن دو در آن زندانی بودند در تحویلشان چند روزی درنگ کرد تا آنکه خبر کشته شدن طغرل بدو رسید و شاهزادگان جان سالم به در بردند. با سلطنت فرخزاد، ابراهیم به قلعه نای منتقل شد تا اینکه با مرگ فرخزاد ابراهیم از بند آزادشده و در ۱۹ صفر ۴۵۱ هجری قمری بر تخت نشانده شد.
ابراهیم پادشاهی مدیر و مدبر بود. او با سلجوقیان از در دوستی درآمد. وی در ۴۷۱ یا ۴۷۲ هجری متوجه هندوستان شد. او پس از سلطان محمود و مسعود، سومین فرمانروای غزنوی است که فتوحاتی در هندوستان دارد. ابراهیم دامنه تسلط غزنویان را بر این سرزمین گسترش داد و تا بنارس و قنوج و تانیسر هم پیش رفت، یکی از پسران خود به نام علاءالدوله مسعود را بر حکومت هند گماشت و با غنائم بسیار به غزنه بازگشت.
شمار فرزندان ابراهیم را چهل دختر و سی وشش پسر نوشته اند.
او را فردی دیندار و زاهد، علاقه مند به آبادانی و چیره دست در سیاست یادکرده اند. همچنین نظر به فتوحات و دینیاری اش او را با لقب محمود ثانی خوانده اند. با اینکه او تا حدودی عظمت از دسته رفتهٔ غزنویان را بازگرداند، ولی گفته شده که همواره از اینکه نمی تواند فتوحات دوران مسعود را بازگرداند اندوهگین بود. گفته اند که او دارای خطی خوش بود. او هر سال قرانی با خط خود می نوشت و به مکه معظمه هدیه می کرد ( غفاری ۱۰۳–۱۰۴ ) و به گفته برخی یک سال به مکه و یکسال به مدینه ( فرشته 48 ) . [ ۱] گفته اند شبها در محله ها می گشت و به بیوه زنان و محتاجان غذا می رساند. در عهد او داروی چشم، شربت بیماران و غذای پرهیزگاران از خزانه دولت تهیه می شد ( قزوینی ۸۹، دولتشاه –۷۵ ) . در رعیت پروری و اجرای عدالت بسیار کوشا بود، حکایتی که نظام الملک در مورد کمیابی نان و اقدام قاطع سلطان ابراهیم در رفع مضیقه و مجازات عامل آن آورده ( ص ۵۳ ) بیانگر مردم دوستی و دادگستری اوست، به ترمیم خرابی ها و ایجاد آبادی ها سخت علاقه می ورزید. چندیدن قصبه مثلاً ایمن آباد، ( منهاج ۲۳۹/۱، قزوینی ۹۰ ) بسیاری خانقاه، رباط، مسجد و مدرسه در راه خدا بنا کرد. ( بناکتی، ۲۲۸، دولتشاه ۷۵، نفیسی همان جا ) . [ ۱]
عکس ابراهیم غزنوی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

ابراهیم غزنوی ( ـ۴۹۲ق)
دهمین پادشاه (حک: ۴۵۱ ـ۴۹۲ ق) سلسلۀ غزنوی. فرزند مسعود اول بود و پیش از سلطنت، در دورۀ حکومت طغرل کافر نعمت مدتی در قلعۀ بزغند زندانی بود و پس از مرگ برادرش، فرخ زاد، امرای غزنوی او را از زندان بیرون آوردند و بر تخت نشاندند. ابراهیم نخست به برقراری ارتباط با سلاجقه پرداخت و طی عهدنامه ای مناطق ختلان و چغانیان و قبادیان را به آنان واگذار کرد و با پیوندهای سببی به این ارتباط استحکام بخشید. همچنین در دوران سلطنتش به ترمیم خرابی ها و ویرانی های غزنین پرداخت. او در حدود ۴۷۱ ق، به هند لشکر کشید و در آن جا فتوحاتی کرد. مسعود سعد سلمان و ابوالفرج رونی در اشعار خود وی را ستوده اند.

پیشنهاد کاربران

بپرس