ابتسام

فرهنگ اسم ها

اسم: ابتسام (دختر) (عربی) (تلفظ: ebtesām) (فارسی: اِبتسام) (انگلیسی: ebtesam)
معنی: تبسم، لبخند زدن، تبسم کردن، لب خند
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم دختر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

ابتسام. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) نرم خندیدن. دندان سپید کردن. لبخند. لب خنده زدن. تبسم. لب خنده. شکرخند. شکرخنده.

فرهنگ فارسی

تبسم کردن، لبخندزدن، شکفتن
۱- ( مصدر ) لبخند زدن شکر خنده زدن تبسم کردن . ۲ - ( اسم ) لب خنده شکر خنده شکر خند .
نرم خندیدن تبسم

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) لبخند زدن ، تبسم کردن . ۲ - (اِمص . ) شکرخند، لبخنده .

فرهنگ عمید

۱. تبسم کردن، لبخند زدن.
۲. شکفتن.

پیشنهاد کاربران

سه ریشه اصلی در عربی ( ب س م )
۳ حرف اصلی ابتسام کدام هست ؟ در عربی
اِبتسام : لبخند زدن، تبسم کردن؛ تبسم، لبخند.
ابتسام : خنده بی صدا
ابتسام : خنده ملایم که نشان دهنده احساس لذت است.
ابتسام : /ebtesām/ ابتسام ( عربی ) 1 - لبخند زدن، تبسم کردن؛ 2 - ( در قدیم ) تبسم، لب خند.
تبسم. لبخند
لبخند خنده
ابتسام : لبخند

بپرس