آبادی. آبادی (settlement)
مجموعه ای از خانه های مسکونیِ تشکیل دهندۀ یک جامعه. آبادی ها انواع مختلف دارند و پیدایش بیشتر آن ها در عوامل تاریخی و جغرافیایی ریشه دارد. پیدایش و رشد هر آبادی، تابع موقعیت، محل، جایگاه و کارکردآن است. آبادی را می توان مرکزی تلقی کرد که نقشی همچون بازار، مرکز اداری، و محل همایش های فرهنگی و اجتماعی را برای ساکنان اطرافش ایفا می کند. نخستین آبادی ها احتمالاً بین ۱۳هزار و ۱۰هزار سال قبل، یعنی زمانی پدیدار شدند که گروه هایی از شکارچیان و میوه چینان چادرنشین خاورمیانه، راه های کم دردسرتر زندگی را پذیرفتند و سازمان های اجتماعی مبتنی بر گروه های بزرگ تر و رسمی تر را بنیاد نهادند. این جوامع در
ناحیه هایی پا گرفتند که منابع غذایی، همچون ماهی و گیاهان خوراکیِ قابل جمع آوری، به آسانی در دسترس بودند؛ احتمالاً در بعضی مناطق تحولات اجتماعی به وقوع پیوست، زیرا با پایان یافتن آخرین عصر یخبنداندر حدود ۱۰هزار سال پیش، بعضی از غلات فراوان تر شدند. فناوری و سازمان های اجتماعیِ بعضی از جوامع پیشرفته تر، همچون شالوده ای برای آبادی هایِ زارع نشین بعدی عمل کردند.
تعیین محل آبادی. در نخستین آبادی ها، تعیین محل آبادی بیشتر از ویژگی های طبیعی محل، به لحاظ تأمین نیازهای اساسی گروه یعنی غذا و پناهگاه، متأثر بود. وجود منابع آب شیرین یکی از نیازهای اولیه به شمار می رفت، و بنابراین محلی برای بنای آبادی انتخاب می شد که در کنار چشمه ها یا جویبارها قرار داشت. نیازهای دیگر عبارت بودند از وجود پناهگاه طبیعی، یا دسترسی به مصالح مناسب برای ساخت سرپناه، و نیز وجود زمین مناسب برای کشاورزی و چرای احشام، و احتمالاً نزدیکی به درخت زارهایی که تأمین سوخت و مصالح ساختمانی را میسّر سازد. بسیاری از آبادی های اولیّه در شیب های تند دامنۀ تپه ها ساخته می شد، تا هم پناهگاهی دربرابر باد باشد و هم به سبب اِشراف بر درّه و زمین های اطراف، از موقعیت دفاعی مناسبی برخوردار باشد.
کارکردهای آبادی. آبادی ها از لحاظ کارکرد به سه دسته تقسیم می شوند: آبادی های روستایی، آبادی های شهری، و آبادی های نهادی یا سازمانی، که برای تأمین هدفی خاص شکل می گیرند. آبادی های مدرن براساس کارکردهای اجتماعی ـ اقتصادی دسته بندی می شوند، که از این لحاظ هشت دستۀ اصلی اند: شهرهای تجاری، شهرهای
معدن کاری، شهرهای صنعتی/تولیدی، مراکز سرراهی، مراکز اداری، مراکز دینی و فرهنگی، شهرهای مسکونی یا خوابگاهی، و شهرهای بندری. بسیاری از شهرهای امروزی نخست به منزلۀ آبادی های همگون و براساس کارکردی خاص تشکیل شده اند. آبادی هایی که تکامل بیشتری پیدا کردند، کارکردهای دیگری نیز یافتند و گاه سرانجام به یک ناحیۀ شهری گسترده تبدیل شدند که کارکردهای متعدد داشت. مثلاً شهرهای تجاری در آبادی هایی ریشه دارند که مرکز خریدوفروش و توزیع کالا بوده اند، و شهرهای معدنی در نقاطی واقع شده اند که منابع طبیعی سرشاری همچون معادن زغال سنگیا قلعدر آن ها وجود داشته است. شهرهای تولیدی و صنعتی نیز در اطراف منابع مواد_خام، و غالباً در ارتباط با شهرهای معدنی احداث شده اند. مراکز سرراهی که در تقاطع راه های مختلف به وجود آمدند، از مراکز حمل مواد خام به محل فرآوری، یا حمل کالاهای ساخته شده به بازارهای مصرف، تکامل یافتند، و مراکز اداری حاصل تکامل آبادی هایی اند که در محل های مناسب برای تلفیق چندین کارکرد پا گرفته بودند و در سطح
منطقه ای یا ملی، خدمات اداری عرضه می کردند. در سال های اخیر روستاها و دهات کوچکی که در نزدیکی
کلان شهرها قرار داشتند، به صورت حومه، در این شهرها ادغام شدند، یا مستقلاً به منزلۀ شهری مسکونی یا خوابگاهی، تکامل یافتند تا فضای اضافی برای زندگیِ جمعیت سرریز کلان شهر را تأمین کنند. کارکرد اصلی شهرهای بندری، حمل مواد خام، کالا، و مسافر بود، اما با رشد تجارت ملی و بین المللی، این مراکز نیز طبیعتاً کارکردهای دیگری پیدا کردند.
شکل آبادی ها. شکل هر آبادی اغلب تابع ویژگی های جغرافیایی و
توپوگرافی (مکان نگاشتی)محل است. جغرافی دان ها به هفت نوع اصلی آبادی اشاره می کنند. آبادی های تک افتاده معمولاً از چند گروه کوچک از واحدهای مسکونی تشکیل می شوند که به سبب ماهیت سرزمینی، با آبادی های دیگر فاصله بسیار دارند. آبادی های پراکنده غالباً در طول خطوط ساحلی شکسته، یا آن دسته از نواحی روستایی یافت می شوند که در آن ها جوامع کشاورزی، بدون اتکا به یک نقطۀ مرکزی، رشد کرده اند. روستاهای سبز، آبادی هایی اند که در آن ها واحدهای مسکونی، حول فضای سبز روستا بنا شده اند؛ و آبادی های متمرکز، در پیرامون نقطۀ مرکزی خاصی، ازجمله مسجد یا کلیسا، شکل گرفته اند. به همین ترتیب، در آبادی های سرراهی، بناها در طول جاده، و در پیرامون تقاطع آرایش یافته اند. آبادی های خطی در بعضی از درّه ها یافت می شوند و در آن ها واحدهای مسکونی در طول کف دره یا دامنۀ تپه بنا شده اند، و آبادی های طرح ریزی شده غالباً در مجاورت یا نزدیکی جاده های اصلی قرار دارند و معمولاً حول الگوهای هندسی جاده ها، مانند هلال و نیم دایره، آرایش یافته اند.
حوزۀ نفوذ. هر نوع آبادی به ناحیۀ خاصی، خدمات اداری، مسکونی، بهداشتی، فروشگاهی، و تفریحاتی عرضه می کند. مجموع حوزه های تأثیر خدمات هر آبادی، معرف حوزۀ نفوذ آن آبادی است. آبادی ها، بسته به حوزۀ نفوذشان، طبق سلسله مراتب زیر دسته بندی می شوند: شهرهای پایتخت، مراکز منطقه ای، شهرهای بزرگ، شهرها،
بخش ها، روستاها و کوره ده ها. با بزرگ ترشدن آبادی، معمولاً حوزۀ نفوذ آن نیز گسترش می یابد، اما این نکته همیشه در مورد شهرهای بزرگ صنعتی با تراکم بالای جمعیت، صادق نیست. در هنگام طرح ریزی، نواحی زیر پوشش حوزه های نفوذ را با شکل های هندسی نشان می دهند. از قرار معلوم ساده ترین شکل هندسی برای نمایش حوزۀ نفوذ، دایره است؛ اما هنگامی که این دایره ها با هم مجتمع شوند، یا هم پوشانی دارند و یا در بعضی نقاط بین آن ها فاصله می افتد، بنابراین راه حل بهتر، استفاده از شش ضلعی است. روش توصیف الگوهای آبادی با استفاده از شش ضلعی را والتر کریستالر(۱۸۹۳ـ۱۹۶۹)، جغرافی دان آلمانی، ابداع کرد. پس از جنگ_جهانی_دوم، روش او برای تحلیل فاصله گذاری و آرایش مکان های اصلی، متداول ترین ابزار طرح ریزی شهری در امریکای شمالی و
بخش هایی از اروپا بوده است.
رشد آبادی ها. صنعتی شدن و شهری شدن جوامع، به تحولات نظرگیری در نوع آبادی ها و رشد آن ها منتهی شده است. برای مثال، در بریتانیای اوایل قرن ۱۹، به منزلۀ جایگاه شروع انقلاب_صنعتی، بیشتر مردم در بخش کشاورزی شاغل بودند و در آبادی های کوچکی با جوامع روستایی زندگی می کردند، فقط ۱۷ درصد از جمعیت بریتانیا در نواحی شهری زندگی می کرد. در طی ۱۵۰ سال بعد، مهاجرت پیوستۀ جمعیت از نواحی روستایی به شهرها، به شوق دریافت دست مزدهای بالاتر، ادامه داشت، و درنتیجه جمعیت شهرهای بزرگ به شدت افزایش یافت. در سال های اخیر، بی کاری گسترده، روند مهاجرت به نواحی شهری را تشدید کرده است، و بنابراین بسیاری از شهرهای بزرگ، از جمعیت روبه فزونیِ جویای کار اشباع شده اند. درنتیجۀ این روند، فرصت های شغلی، مسکن، و خدمات بهداشتی و رفاهی، تکافوی نیاز را نمی کند. بنابراین، در کنار بیکاری، بی خانمانی نیز به یکی از مسائل مهم اجتماعی اواخر قرن ۲۰ تبدیل شده است. حاصل این تحولات، پیدایش شکل های جدید و نه چندان مطلوب آبادی، از قبیل حصیرآبادها و حلبی آبادها در حاشیۀ بسیاری از شهرهای بزرگ جهان است.