اب پاش

/~AbpAS/

معنی انگلیسی:
watering-can, watering - con, sprinkler, watering can

لغت نامه دهخدا

( آب پاش ) آب پاش. ( اِ مرکب ) آوندی که بدان بر زمین و گُل و چمن آب پاشند. رشاشه. آب پاچ.

فرهنگ فارسی

( آب پاش ) ( اسم ) آلتی آهنی یا حلبی دسته دار که دارای لول. درازی است و سر آن پهن و سوراخ سوراخ است و بدان باغچه ها را آب دهند .
رشاشه آب پاچ

فرهنگ معین

( آب پاش ) (اِمر. ) آلتی دسته دار و سر پهن و سوراخ سوراخ برای آب دادن به گیاهان .

واژه نامه بختیاریکا

( آب پاش ) اَو پیشکِن

دانشنامه عمومی

آب پاش. آب پاش وسیله ای است که با استفاده از آن گیاهان را آبیاری می کنند. در لغتنامه دهخدا آبپاش اینگونه تعریف گردیده: ( اِ مرکب ) آوندی که بدان بر زمین و گُل و چمن آب پاشند. رشاشه. آب پاچ[ ۱] . این وسیله حداقل از قرن هفدهم میلادی وجود داشته است. حجم مخزن آب پاش می تواند بین نیم لیتر برای باغچه های کوچک تا ده لیتر برای باغ ها باشد. جنس این وسیله معمولاً از فلز، سرامیک یا پلاستیک ساخته می شود. یک آبپاش از مخزن، دسته ، لوله و آب فشان تشکیل شده است[ ۲] .
عکس آب پاشعکس آب پاش
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

pot (اسم)
قابلمه، دیگ، سبو، گلدان، کتری، دیگچه، قوری، اب پاش، ماری جوانا وسایرمواد مخدره، هر چیز برجسته و دیگ مانند

spray (اسم)
ریزش، ترکه، ترشح، اب پاش، افشانه، افشان، شاخه کوچک، افشانک، چیز پاشیدنی، دواپاشی، تلمبه سمپاش، گردپاش، سنجاق یا گل سینه کوچک

sprinkler (اسم)
اب پاش، گلاب پاش

فارسی به عربی

وعاء

پیشنهاد کاربران

پاش از فعل پاشیدن بپاش می پاشد و مصدر پاشیدن گرفته شده.
این واژه از صدای بر خورد آب بر زمین ساخته شده. بر این اساس ایرانیان وضعش کردند
sprinkler
معنی به انگلیسی
that right

بپرس